معرفی کتاب های نهمین جشنواره کتابخوانی رضوی

تبلیغات

نویسندگان

پشتيباني آنلاين

    پشتيباني آنلاين

درباره ما

    این وبلاگ جهت معرفی کتابخانه عمومی کوثر زیباشهر ایجاد گردیده است. شما دوستان گرامی میتوانید اخبارکتابخانه، تازه های کتاب،معرفی کتاب، مسابقات کتابخوانی ،مسابقات فرهنگی،برنامه های بخش کودک،اخبار نهاد کتابخانه های عمومی و دیگر مطالب مفید و خواندنی را در این وبلاگ بخوانید. ساعات کاری کتابخانه: ;کتابخانه همه روزه ساعت 13 الی 19 و پنج شنبه ها از ساعت 8 الی 13:30 باز می باشد. آدرس : اصفهان -زیباشهر- بلوار امام- خ خیام -کتابخانه عمومی کوثر پست الکترونیک: darshori1508@gmail.com شماره تماس: 03152545700

امکانات جانبی

    آمار وب سایت:  

    بازدید امروز : 7
    بازدید دیروز : 0
    بازدید هفته : 351
    بازدید ماه : 970
    بازدید کل : 87679
    تعداد مطالب : 197
    تعداد نظرات : 0
    تعداد آنلاین : 1

    Alternative content


ورود کاربران

    نام کاربری
    رمز عبور

    » رمز عبور را فراموش کردم ؟

عضويت سريع

    نام کاربری
    رمز عبور
    تکرار رمز
    ایمیل
    کد تصویری

آمار

    آمار مطالب آمار مطالب
    کل مطالب کل مطالب : 197
    کل نظرات کل نظرات : 0
    آمار کاربران آمار کاربران
    افراد آنلاین افراد آنلاین : 1
    تعداد اعضا تعداد اعضا : 3

    آمار بازدیدآمار بازدید
    بازدید امروز بازدید امروز : 7
    بازدید دیروز بازدید دیروز : 0
    ورودی امروز گوگل ورودی امروز گوگل : 1
    ورودی گوگل دیروز ورودی گوگل دیروز : 0
    آي پي امروز آي پي امروز : 2
    آي پي ديروز آي پي ديروز : 0
    بازدید هفته بازدید هفته : 351
    بازدید ماه بازدید ماه : 970
    بازدید سال بازدید سال : 1413
    بازدید کلی بازدید کلی : 87679

    اطلاعات شما اطلاعات شما
    آی پی آی پی : 3.14.141.228
    مرورگر مرورگر :
    سیستم عامل سیستم عامل :
    تاریخ امروز امروز :

چت باکس


    نام :
    وب :
    پیام :
    2+2=:
    (Refresh)

خبرنامه

    براي اطلاع از آپيدت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



آخرین نطرات

معرفی کتاب های نهمین جشنواره کتابخوانی رضوی

 

معرفی کتاب/ نهمین جشنواره کتابخوانی رضوی

مهارت‌های ارتباط مؤثر در سیره امام رضا(ع)

منابع جشنواره

کتاب مهارت‌های ارتباط مؤثر در سیره امام رضا(ع) به مقولۀ ارتباط گرفتن و تأثیرگذاری در برقراری ارتباط می پردازد.

کتاب: مهارت‌های ارتباط مؤثر در سیره امام رضا(ع)

نویسنده: علی جانفزا و علی خیاط

انتشارات: به نشر

 

احسان رضایی- در سال های اخیر، کتابهای سبک زندگی از جمله آنهایی که پیشنهادهایی برای موفقیت در مراحل مختلف کار و زندگی دارند، در بازار نشر ما فراوان شده اند و استقبال بسیار خوبی هم از این دسته آثار صورت می گیرد. اغلب این آثار، البته ترجمه هستند و معدود آثار تألیفی هم اغلب تحت تأثیر همانها نوشته شده اند. مشکل اصلی که کتاب های ترجمه ای این حوزه دارند، این نکتۀ مهم است که آن آثار در کشور دیگری و برای فرهنگ دیگری نوشته شده اند که اگرچه ممکن است در بعضی از مسایل با فرهنگ ما شباهت و همخوانی داشته باشند، اما در بسیاری از ظرایف و نکات هم با فرهنگ ایرانی اسلامی مغایرت دارند. مؤلف برای جامعۀ خودشان و با توجه به ویژگیهای رفتاری آن جامعه نکاتی را گفته است، اما همان نکات که در آن محیط باعث موفقیت در کار یا زندگی شخصی و اجتماعی هستند، در فرهنگ ما ممکن است طور دیگری فهم شده و نتایج ناگواری به همراه داشته باشند. به این شکل که یا فرد در ارتباط گرفتن با دیگران به مشکل بخورد، یا اینکه به تعارض هایی با جامعه برسد. بنابراین ما نیاز مبرمی به آثاری در حوزۀ سبک زندگی و موفقیت داریم که در کشور خودمان و با توجه به فرهنگ دینی و ایرانی خودمان تألیف شده بود.

کتاب «مهارتهای ارتباط مؤثر در سیرۀ امام رضا(ع)» یک نمونۀ مثال زدنی از همین تلاش های فرهنگی است. کتاب، همانطور که از عنوانش مشخص است، به مقولۀ ارتباط گرفتن و تأثیرگذاری در برقراری ارتباط می پردازد. مؤلفان در اینجا برای پیشنهاد روش های موفقیت در برقراری ارتباط، به سراغ احادیث و سیرۀ عملی امام هشتم، حضرت رضا (ع) رفته اند و آموزه های آن حضرت را به عنوان منبعی کاملاً مناسب برای الگو گرفتن انتخاب کرده اند. کتاب، سه فصل دارد. در فصل اول مبانی بحث و روشهای ارتباطی خود حضرت(ع) بررسی شده است. دو فصل بعدی که بخش عملی کتاب هستند، «عوامل برقراری ارتباط مؤثر در گفتار و رفتار امام رضا(ع)» و «بازدارنده های ارتباط در گفتار و رفتار امام رضا(ع)» هستند. مجموعه ای از «چه باید کرد؟» و «چه نباید کرد؟»ها. دقت در فهرست همین دو بخش، نشان از دسته بندی خوب کتاب و کاربردی بودن آن دارد. مثلاً در فصل دوم و عوامل برقراری ارتباط مؤثر، این موارد به عنوان زیرساخته ای یک ارتباط خوب شمرده شده اند: مثبت نگری، توجه به رعایت اصول و عقاید، خصوصیات فردی، اعتمادآفرینی، سخن نیکو گفتن، گوش دادن پویا، استفادۀ بجا از سرزنش و غضب. یعنی اینها مواردی هستند که فرد باید درون خودش برای شکل گیری یک ارتباط رعایت کند. 
سپس در ادامۀ همین فصل در بخش عوامل رفتاری ارتباط مؤثر، مواردی که بین طرفین رعایت شود به این شکل معرفی شده اند: بهره گیری از نشانه های غیرکلامی، انتقال غیرمستقیم پیام، ادب و احترام متقابل، همگامی، هماهنگی قول و عمل، موقعیت شناسی در سخن گفتن و سکوت، ارتباط چهره به چهره (معاشرت)، اولویت شناسی و موقعیت شناسی. 
هر کدام از این مباحث هم خودشان زیرشاخه هایی دارند مثلاً بحث «نشانه های غیرکلامی» شامل تبسم، گریه، حرکات و حالات بدن، نحوۀ انتخاب لباس، آراستن ظاهر، بوی خوش، تأثیر نمادها و هدیه دادن است. در هر کدام از این زیرشاخه ها هم بحث به حدیث یا روایتی از امام هشتم(ع) ارجاع دارد. 
کتاب، تألیف مشترکی است از حجت الاسلام علی خیاط که استاد حوزه و دانشگاه است و علی جانفزا دانشجوی دکتری علوم معارف اسلامی. کتاب نخستین بار در تیرماه 1397  منتشر شده و ظرف 9 ماه گذشته به چاپ ششم رسیده است که نشان دهندۀ استقبال خوب مخاطبان از این اثر است. 


تاریخ ارسال پست: پنج شنبه 23 خرداد 1398 ساعت:
می پسندم نمی پسندم

کتاب خوان ماه

 

کتاب های طرح کتاب‌خوان خرداد ماه ۱۳۹۸ معرفی شد

كتابخوان خرداد 98

کتاب‌های «اشغال؛ تصویر سیزدهم»، «حکمرانی حکیمانه»، «پول، خدا، بچه‌ها» و«هزار و سیصد و هجده ۱۳۱۸» در قالب طرح کتاب خوان خرداد ماه ۱۳۹۸ برای استفاده علاقه‌مندان به کتاب و کتابخوانی معرفی شد.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، چهار کتاب «اشغال؛ تصویر سیزدهم» اثر محمدرضا ابوالحسنی از انتشارات روایت فتح، «حکمرانی حکیمانه» اثر مصطفی دلشاد تهرانی از انتشارات دریا، «پول، خدا، بچه‌ها» اثر غلامرضا حیدری ابهری از انتشارات جمال و «هزار و سیصد و هجده ۱۳۱۸» گردآوری علی احمد محرابی از انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی در طرح کتابخوان خرداد ماه ۱۳۹۸ معرفی شد.

 

اشغال؛ تصویر سیزدهم

پدیدآور: محمدرضا ابوالحسنی

ناشر: روایت فتح/ تعداد صفحات: ۱۰۳

 

«اشغال؛ تصویر سیزدهم» روزهایی از سرگذشت یک شهر را تصویر می‌کند. این کتاب، ماجرای ۴۵  روز سخت و پر التهاب از خرمشهر زمان جنگ است. مطالب این کتاب، تصاویر مستندی از جوانمردی و شجاعت سربازان ایرانی است که با تمام توان، با دشمن متجاوز می‌جنگند تا پارۀ تن وطن را به آغوش او بازگردانند.

لحظات و دقایقی که در این کتاب روایت می‌شود، همگی بر صفحات کتاب تاریخ دفاع مقدس کشور ثبت شده است. لحظاتی که رزمندگان از جان‌گذشتۀ ایران، برای باز پس‌گیری خرمشهر، نه از تانک‌های غول‌پیکر دشمن هراسی دارند و نه پرندگان آهنین بمب‌افکن ترسی به دل‌شان می‌اندازد. هیجان و اضطرابی که در صفحات این کتاب موج می‌زند، به خوبی روزهای ناآرام خرمشهر را نمایان می‌سازد. این‌جا حکایت‌ها می‌خوانید از محمدجهان‌آرا و شیرمردان دیگر که تا پیروزی و بیرون راندن دشمن از خاک عزیز وطن، لحظه‌ای آرام نماندند. در بخش‌هایی از کتاب با مردان و زنان دلاوری همراه خواهید شد که زره از ایمان و اراده‌ی پولادین خود ساخته‌اند و کوچه به کوچه و خیابان به خیابان از پی دشمن متجاوز در حرکت‌اند. مطالعۀ این کتاب را به تمام علاقه‌مندان تاریخ دفاع مقدس پیشنهاد می‌کنیم.


حکمرانی حکیمانه

پدیدآور: مصطفی دلشاد تهرانی

ناشر: دریا/ تعداد صفحات: ۳۵۳

 

«حکمرانی حکیمانه» توصیف و شرحِ منشوری بی‌نظیر از اصولِ حکمرانی و خلافت است.

نام امیرمؤمنان علی علیه السلام و  یاد حکومت کوتاه آن حضرت چنان با توحیدمحوری، آزادی، برابری، دادگری و حقوق انسانی عجین شده است که نمی‌توان از حاکمیت احکام الهی و استقرار توحید سخن به میان آورد و حکومت توحیدمحورانه امیرالمؤمنین علیه السلام را تصور نکرد، نمی‌توان آزادی را تصور کرد و رفتار آزادی‌خواهانه امام علی علیه السلام را تصور نکرد؛ نمی‌توان از برابری سخن گفت و تلاش امام در تحقق برابری انسان‌ها را یاد نکرد؛ نمی‌توان به دادگری اهتمام ورزید و الگوی تمام‌عیار دادگری در حکومت علی علیه السلام را پیش روی ندید؛ نمی‌توان به حقوق انسانی پرداخت و والاترین جلوه‌های پاسداشت حقوق انسانی را در حکومت امام علی علیه السلام بر قلّۀ انسانیت نادیده گرفت.

حکومت امیرمؤمنان علی علیه السلام حکومتی کوتاه بود، ولی آن چه در راه و رسم حکومتی وی در این دوران چهره گشود، همۀ  تاریخ را به نور خود روشن کرد. در این کتاب پس از ذکر مقدماتی دربارۀ معیار و شاخص موفقیت حکومت‌ها و این‌که کدام حکومت حکومتی موفق است، به برخی از شاخص‌های حکومت علوی به عنوان حکومت موفق تاریخ پرداخته شده است؛ شاخص‌هایی نظیر آزادی و آزادی‌گرایی، عدالت و عدالت‌گرایی، انسانیت و انسانیت گرایی، مردم‌سالاری، نفی خودکامگی و خودکامگی‌پذیری، مرزبانی و قانون‌گرایی، نفی اباحی‌گری، حقوق‌مداری، رحمت و محبت ورزی، مدارا و رفق‌ورزی، عدالت و میانه‌روی، صلح‌گرایی.


پول، خدا، بچه‌ها

 پدیدآور: غلامرضا حیدری ابهری

ناشر: جمال/ تعداد صفحات: ۱۶۰

 

کتاب «پول، خدا، بچه‌ها» به آموزش سبک‌زندگی اسلامی در امور مالی می‌پردازد و به سوالات گوناگون مخاطبان در این زمینه پاسخ می‌دهد. هم‌چنین در عین توجه به معارف ناب اهل بیت علیهم السلام برخی اطلاعات جذاب را نیز به خواننده ارائه می‌کند تا مطالعه کتاب برای وی آسان‌تر شود.

نویسنده در این کتاب به مفاهیم مهمی مانند: کسب و کار، رابطه خدا و رزق و روزی و تلاش برای آن، مفهوم پول و انواع آن، خرید و فروش، اسراف و صرفه جویی، کمک به فقیران و ... پرداخته و با زبانی ساده و قابل فهم و با بهره‌گیری از تصاویر رنگی، درک آن را برای کودک آسان کرده است. استفاده از برخی احادیث، داستان‌ها و ضرب المثل‌ها در این موضوع سبب می‌شود تا اثر گذاری آن در ذهن و حافظۀ کودکان بیشتر شود.
کتاب با قصۀ سرگذشت پول از ابتدا تا به امروز آغاز می‌شود و پس از تعریف پول و انواع آن، موضوعات دیگری مطرح می شود. مطالعۀ این کتاب را به تمام بچه‌هایی که می‌خواهند خوب و زود مفاهیم اقتصادی را بیاموزند، پیشنهاد می‌کنیم.


هزار و سیصد و هجده

گردآوری: علی احمد محرابی

ناشر: مرکز اسناد انقلاب اسلامی/ تعداد صفحات: ۵۲۴

 

کتاب «هزار و سیصد و هجده» خاطرات و روزنوشت‌های حضرت آیت الله خامنه‌ای است که دوره‌های تاریخی گوناگونی از کودکی، نوجوانی، اوضاع خانواده، دوران مبارزه، ریاست جمهوری و رهبری ایشان را  دربر می‌گیرد؛ حوادث مهم تاریخی و ارتباط ایشان با شخصیت‌ها و به خصوص خاطراتی از امام خمینی (ره). ذکر رویدادهای مهم تاریخ معاصر از زبان رهبر انقلاب اسلامی و بیان جزئیاتی که در کتب تاریخی به آن پرداخته نشده است، بر جذابیت این اثر می‌افزاید.
کتاب ۱۳۱۸ را می‌توان خلاصه‌ای از دفتر خاطرات مقام معظم رهبری نامید که متن تصویری و گویای آن، هم‌چون یک فیلم داستانی، از مقابل چشمان خواننده می‌گذرد. روایتی جذاب و خواندنی از ۱۳۱۸ تا بهار ۱۳۹۵.

هر کدام از خاطرات این کتاب عنوانی دارد که خبر از موضوع آن خاطره می‌دهد. برخی از بیانات و مطالبی که در این کتاب ذکر شده، مربوط به جلسات خصوصی ایشان با اشخاص و در ادوار مختلف تاریخی است. سادگی و ایجاز و اختصار این خاطرات، گیرایی و جذابیت موضوعات را دو چندان کرده است. درس‌های بسیار آموزنده‌ای از برگ برگ این کتاب خاطرات می‌توان فرا گرفت. درس‌ها و ناگفته‌هایی که با اشک‌ها و لبخندها همراه هستند و روزهایی را زنده می‌کنند که هرگز در هزارتوی تاریخ گم نخواهد شد.


تاریخ ارسال پست: پنج شنبه 23 خرداد 1398 ساعت:
می پسندم نمی پسندم

معرفی کتاب کودک

 

کتاب «خانه‌ای برای اژدها» نخستین کتاب از مجموعه «ماجراهای من و اژدهایم» است. داستان کتاب درباره‌ی پسری به نام اِدی است که می‌خواهد یک حیوان خانگی داشته باشد.

او دوست دارد از یک اژدها نگه‌داری کند، با این‌که کار رایجی نیست! اما ادی توضیح می‌دهد که چگونه یک اژدها می‌تواند بهترین انتخاب به‌عنوان حیوان خانگی باشد. او می‌داند چگونه اژدهای مناسب را انتخاب کند، تربیتش کند، بزرگش کند و از سلامتی‌اش مطمئن شود. می‌داند چگونه به اژدهایش پروازکردن را بیاموزد و چه غذایی به آن بدهد. ادی متوجه است که نگه‌داری از حیوان خانگی کار آسانی نیست و باید مسؤولیت‌پذیرباشد.

مجموعه کتاب‌های تصویری «ماجراهای من و اژدهایم» داستان‌هایی سرگرم‌کننده‌اند و زبانی طنز دارند. کتاب برای کودکانی که خانواده‌شان دوست‌دار حیوانات هستند و یا از حیوانات خانگی نگه‌داری می‌کنند مناسب است. کودکانی که به تازگی خواندن را آموخته‌اند و به خواندن علاقه دارند نیز می‌توانند این کتاب را بخوانند. این داستان‌ها آنان را که اژدها و داستان‌های مربوط به آن را دوست دارند، سر ذوق می‌آورد. هم‌چنین به کودک دوستی، بخشش و کمک‌کردن را می‌آموزد. عنوان‌های این مجموعه «خانه‌ای برای اژدها  لباسی برای اژدها و «هدیه‌ای برای اژدها» است.

درباره‌ نویسنده و تصویرگر کتاب‌ «خانه‌ای برای اژدها»

نویسنده و تصویرگر کتاب «خانه‌ای برای اژدها» دیوید بیدزایکی است. او متولد پنسیلونیای آمریکاست. زمانی که چهارساله بود نقاشی را از برادرش یاد گرفت و از آن پس به نقاشی علاقه‌مند شد. ابتدا کارش را با طراحی و تبلیغات مواد غذایی در مجله، روزنامه و بسته‌بندی محصولات غذایی شروع کرد. بیدزایکی بعد از فارغ‌التحصیل شدنش از دانشگاه به تصویرگری کتاب‌های کودک پرداخت. او تصویرگری سی عنوان کتاب را، با نویسندگی خودش، انجام داده است. بیدزایکی هر سال به بیش از هفتاد مدرسه در سراسر دنیا می‌رود و تجربه‌های خود را در زمینه تصویرگری و نویسندگی با علاقه‌مندان و هنرآموزان این رشته‌ها به اشتراک می‌گذارد.

 


تاریخ ارسال پست: چهار شنبه 11 مهر 1397 ساعت:
می پسندم نمی پسندم

داستان نویسی

یکشنبه عصر ساعت 5 تعدادی از اعضای کودک که جمعاً 8 نفر بودند در محل کتابخانه کوثر گرد آمدند تا برای کتاب مصور  و بدون کلام "گل های پیاده رو" داستان بنویسند.از بچه ها خواسته شد علاوه بر توجه به نکات ریز به کار رفته در لابه لای تصاویر کتاب، عنوان مناسبی هم برای داستان خود انتخاب کنند.

 

 


تاریخ ارسال پست: سه شنبه 27 شهريور 1397 ساعت:
می پسندم نمی پسندم

معرفی کتاب

معرفی کتاب "طنز تاریخ" اثری از فروزنده خداجو، برای گروه سنی نوجوان

 

این کتاب ،زندگی شخصیت های تاریخ ساز جهان را در برهه های مختلفی از زندگی شان نشان می دهد و وقایع را به زبان طنز روایت می کند.

بریده ای از کتاب:

چنگیز خان مغول،مهربان مرد تاریخ

سال های سال پیش،در گوشه ای از این دنیای بزرگ،قومی زندگی می کردند که به آن ها مغول می گفتند. مغول ها مردمی ریزه میزه بودند و عادت های عجیب و غریبی داشتند.آن ها به پاکیزگی و پاکسازی اهمیت زیادی می دادند. طوری که از هر شهر و دیاری که می گذشتند،همه جا را حسابی آب و جارو و پاک و پاکیزه می کردند؛ و هیچ جنبنده ای را باقی نمی گذاشتند تا تکان بخورد و دوباره گرد و خاک کند. مغول ها اهل حساب و کتاب هم بودند؛یعنی به حساب همسایگان خود می رسیدند و کتاب زندگی آن ها را برای همیشه می بستند.

 

این کتاب خواندنی را می توانید از کتابخانه های عمومی  تهیه و پس از خواندن آن به دوستان خود پیشنهاد دهید. 


تاریخ ارسال پست: دو شنبه 4 دی 1396 ساعت:
می پسندم نمی پسندم

مارک و پلو

 

"منصور ضابطیان" خبرنگار مشهور چلچراغ،سفرنامه های خودش رو همراه با تعدادی عکس(که ای کاش رنگی بودن) رو در قالب یه کتاب بسیار روان و جالب (یا به قول خودمون باحال) به مخاطبان عرضه کرده.می گم باحال چون طنز خوب و ملایمی رو در کتاب به کار برده که از خستگی و بی حوصلگی آدم جلوگیری می کنه.به نظرم یکی از بهترین کتاب هاییه که در مورد جهانگردی (در زمان معاصر) نوشته شده.

"منصور ضابطیان" آغاز جهانگردیش را این طور تعریف می کنه:

"ظهر یک روز تابستان فرشید با یک پیشنهاد آمد "یک سفر تاریخی به ترکیه!" غیرممکن بود.من یک خبرنگار تازه کار با درآمدی اندک بودم که تازه باید هزینه های تحصیل در دانشگاه را هم تامین کنم. در تفکر ما ایرانیان سفر به خارج همیشه کاری غیرضروری و از سر سیری بوده است.  با نگاه برآمده از چنین تفکری پاسخ اولیه من منفی بود اما فرشید اصرار کرد و نتیجه چیز دیگری شد. آن سفر انجام شد و از پی آن سفرهای دیگر تا امروز که این کتاب در دست شماست. "مارک و پلو" مجموعه ای است از سفرهای من به ایتالیا، فرانسه، ارمنستان، هند، کره جنوبی، اسپانیا، ایالات متحده و ..."

 

در ابتدای کتاب به جای سرآغاز جمله ای از "سعدی" ذکر شده:

"....تا پخته شود خامی."

و بعد از این صفحه تعدای عکس رنگی می بینیم که قشنگ و هنری هستن.

ضابطیان در پاسخ به این که چرا اسم کتابش رو "مارک و پلو" نامیده،می گوید:

" "مارک" سمبل سفرهای خارجی و "پلو" سمبل ایرانی بودن است و این عنوان مخاطب را به شکل غیرمستقیم به یاد سفرهای مارکوپلو می‌اندازد."

 

قسمت هایی از کتاب:

"کتاب خواندن در پاریس حسابی حرص آدم را در می آورد.هر کسی را می بینی،یک کتاب در دست دارد و تند تند مشغول مطالعه است.سن و سال هم نمی شناسد،سیاه و سفید و مرد و زن و بچه هم نمی شناسد.انگار همه در یک ماراتن عجیب درگیر شده اند و زمان در حال گذر است.واگن های مترو گاهی واقعا آدم را یاد قرائت خانه می اندازند،مخصوصا این که ناگهان در یک مقطع خاص کتابی گل می کند و همه مشغول خواندن آن می شوند.آنهایی هم که اهل کتاب نیستند حتما مجله یا روزنامه ای پر شالشان دارند که وقتشان به بیهودگی نگذرد و اگر حتی این را هم نداشته باشند،می توانند از چندین عنوان مجله و روزنامه ای که به لطف آگهی های فراوانشان به طور رایگان در مترو توزیع می شوند،استفاده کنند.فضای پاریس هیچ بهانه ای برای مطالعه نکردن باقی نمی گذارد.شاید برای همین است که پاریسی ها معنای انتظار را چندان نمی فهمند،آن ها لحظه های انتظار را با کلمه ها پر می کنند."

 

(فرودگاه کویت-سفر به آمریکا)

"می پرسد:"وسایلت را خودت بسته ای؟" می خواهم بگویم پس عمه ات بسته است؟ اما ترجیح می دهم در این شرایط با کسی شوخی نکنم.تازه نمی دانم در فرهنگ عربی آیا تاکید روی عمه ی آدم ها،همین حس و حال زبان فارسی را دارد یا نه.

سوال بعدیش مسخره تر است:"اسلحه همراهت داری؟" باز هم دوست دارم پای عمه اش را وسط بکشم،اما سکوت می کنم."

 

به نظرم آشنا شدن با فرهنگ ها و آدم های مختلف اونقدر هیجان انگیزه که خوندن این کتاب رو خیلی لذت بخش می کنه.

 به نقل از وب سایت کتابخونه ی من


تاریخ ارسال پست: چهار شنبه 25 آذر 1394 ساعت:
برچسب ها : ,,,
می پسندم نمی پسندم

معرفی کتاب

هنر شفاف اندیشیدن

در نشست کتابخوان ویژه اصحاب رسانه که به همت نهادکتابخانه ها در فرهنگسرای رسانه تهران  در تاریخ 26 مرداد ماه سال جاری برگزار شد، تعدادی از اصحاب رسانه به معرفی کتاب پرداختند. در این فیلم شما، معرفی کتاب «هنر شفاف اندیشیدن» از «نشر چشمه» را توسط سرکار خانم «مارال دوستی» مشاهده می کنید. جالب است بدانید که یکی از مترجمان این کتاب «عادل فردوسی پور» می باشد.


تاریخ ارسال پست: دو شنبه 6 مهر 1394 ساعت:
برچسب ها : ,,,
می پسندم نمی پسندم

معرفی کتاب عباس دست طلا

عباس دست طلا

 


تاریخ ارسال پست: دو شنبه 6 مهر 1394 ساعت:
برچسب ها : ,,
می پسندم نمی پسندم

معرفی کتاب مهارت های زندگی

 کتاب «مهارت‌های زندگی» نوشته محمدحسین توانایی  کتابی است که به اعتقاد ناشر آن به این سوالات پاسخ می‌دهد: «راز دست‌یابی به سعادت، خوش‌بختی و موفقیت در زندگی فردی و اجتماعی چیست؟، نوع نگرش انسان نسبت به روند زندگی چه تأثیری در دست‌یابی به اهداف دارد؟، ویژگی‌های افراد خوش‌بین و بدبین و پیامدهای خوش‌بینی و بدبینی چیست؟، افرادی که دارای اعتمادبه‌نفس هستند، چه ویژگی‌هایی دارند؟، چه مهارت‌هایی برای حل مسائل و مشکلات زندگی وجود دارد؟، عوامل مؤثر در یادگیری چیست؟ عوامل فراموشی کدامند؟، چه راهکارهایی برای تمرکز حواس و تقویت حافظه وجود دارد؟، چگونه از دیگران انتقاد کنیم تا مؤثر واقع شود؟ آداب نقد چیست؟، استرس و اضطراب چه نشانه‌ها و پیامدهایی دارد؟، چه عواملی تنش‌زا هستند؟ مهارت‌های غلبه بر اضطراب چیست؟، اضطراب امتحان را چگونه برطرف کنیم؟، اضطراب سخنرانی را چگونه برطرف کنیم؟، آگاهی از چه مهارت‌هایی برای برقراری یک ارتباط مؤثر با دیگران لازم است؟، چه راهکارهایی برای صمیمیت همسران وجود دارد؟، راهکارهای بهبود روابط فامیلی کدام است؟، آیا رابطه‌ی پسر و دختر قبل از ازدواج صحیح است؟ و...»


تاریخ ارسال پست: دو شنبه 12 مرداد 1394 ساعت:
برچسب ها : ,,
می پسندم نمی پسندم

جین آستین و چند نکته ی کسب و کاری

جین آستین،« غرور و تعصب» و چند نکته کسب و کاری

جین آستین (1817ـ1775) رمان‌نویس مشهور انگلیسی و خالق اثر ماندگار غرور و تعصب است. رمان‌های آستین در زمره‌ی پرخواننده‌ترین رمان‌های انگلیسی هستند.

اهمیت آستین در ادبیات انگلیسی به این دلیل است که رمان را از قالب سنتی آن خارج کرد و فرم مدرنی به آن بخشید. پیش از آستین، افرادی همچون ساموئل ریچاردسون، هنری فیلدینگ و دانیل دفو، شکل جدیدی از ادبیات به نام رمان را وارد ادبیات انگلستان کرده بودند اما رمانهای آنها با واقعیت جامعه فاصله‌ی بسیار زیادی داشت. آستین از اولین افرادی بود که رئالیسم را به معنای کلاسیک آن وارد حوزه‌ی رمان‌نویسی کرد. توجه به جزئیات زندگی در کنار نقد روابط اجتماعی ویژگی بارز رمانهای جین آستین هستند.


تاریخ ارسال پست: دو شنبه 22 تير 1394 ساعت:
برچسب ها : ,,,
می پسندم نمی پسندم

کتاب صوتی

 

سرگذشت کندوها از سه بخش تشکیل شده ، بخش نخست درباره صاحب کندوها ، بخش دوم درباره زنبورها (که توصیفی زیبا از فعالیت و کار و دشواریهاشان و کوچ شان انجام داده) می باشد و بخش سوم در مورد صاحب زنبورهاست که با رفتن زنبورها خانه خراب شده است.
رمز فایل: www.p30download.com

 

 


تاریخ ارسال پست: شنبه 6 تير 1394 ساعت:
برچسب ها : ,,,
می پسندم نمی پسندم

نگاهی به کتاب « لبخند غیر مجاز»


این کتاب شامل نوشته هایی است که نمونه ی مشابه آن زیاد نیست اما نه به آن صورتی که ممکن است به ذهن عده ی معدودی از کتابخوان نماها برسد که آنها نیز به چشم بر هم زدنی دود می شوند می روند آسمان. در این کتاب خبری از اخبار، و مسائل داغ سیاسی و اجتماعی نیست. اما به صورت غیر مستقیم به همه ی آن خبر ها و مسائل داغ هم مربوط  می شود. چطور است که نوشته ای به چیزی هم مربوط باشد هم نباشد؟ اسماعیل امینی در این کتاب به سراغ انسان می رود. او به عنوان یک طنز پرداز اصیل نگران سرنوشت انسان است. برای همین؛ عادت ها، رفتارها و آنچه به انسان مربوط است را هدف قرار می دهد. ساده لوحی، فریب، حرص و طمع، تشریفات اداری، دروغ و پنهان کاری، فراموشی، فقر، ناسپاسی، ریاکاری و سوء استفاده از موقعیت و امکانات، عمده ی موضوعاتی است که امینی به سراغ آنها رفته است.


«لبخند غیر مجاز» مجموعه ی 36 داستان، داستانک پیوسته و حکایت طنز است که در 126 صفحه،  به قلم اسماعیل امینی که توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است. امینی برخی  از نوشته ها را قبلا در مطبوعات منتشر کرده است و مابقی نوشته ها هم برای اولین بار است که  منتشر می شوند. به خاطر نوع نگاه و موضوعاتی که اسماعیل امینی به سراغ آنها رفته  با وجود آن که بخشی از نوشته ها برای مطبوعات نوشته شده اما در مجموع تاریخ مصرف ندارد و حالا حالا ها منقضی نخواهد شد«باغ پادشاه » و « قصاب و چوپان» دو داستانک مستقل این مجموعه هستند. کتاب چند داستانک پیوسته نیز دارد که در هر کدام موضوعی محور مشترک آنها می شود.


«...یک نفر رفت به یک بانک بزرگ و گفت: «من یک وام بزرگ می خواهم.»  رئیس بزرگ گفت: «وام بزرگ، طرح های بزرگ، مدارک بزرگ و ضامن های بزرگ می خواهد، داری؟ » آن یک نفر گفت: «ندارم، فقط یک تلفن همراه کوچک دارم. بفرمایید!» و گوشی را داد به رئیس بزرگ. گوشی زنگ زد، رئیس بزرگ با تلفن حرف زد، مکالمه تمام شد، وام آماده شد. آن یک نفر وام را گرفت و لبخند زد و رفت. رئیس بزرگ هم لبخند زد و کیفش را برداشت و رفت و دیگر به بانک برنگشت. آن یک نفر هم دیگر به بانک برنگشت... » از داستان «یک نفر تلفن همراه داشت»


تاریخ ارسال پست: سه شنبه 5 خرداد 1394 ساعت:
برچسب ها : ,,,
می پسندم نمی پسندم

این چند کتاب

 پیشنهاد چند کتاب برای تقویت مهارت قصه گویی

چگونه کودکان و نوجوانان را به مطالعه علاقه­ مند کنیم؟/ ماشاء الله کاربخش راوری/ انتشارات مدرسه/ تعداد صفحات: 183

این اثر ارزشمند و کاربردی که در 4 فصل نظام یافته تلاش دارد تا به این سؤال اساسی که چگونه می­توان کودکان و نوجوانان را به مطالعه علاقه ­مند کرد پاسخ گوید.
فصل نخست با عنوان "چرا کودکان و نوجوانان باید مطالعه کنند" به تبیین دلایل وجود ضرورت ایجاد عادت به مطالعه در کودکان و نوجوانان پرداخته و آثاری را که این امر به دنبال خواهد داشت بیان داشته است.
فصل دوم با عنوان "نقش خانواده" به راهکارهایی که با رعایت آن، خانواده به عنوان یکی از مهمترین و اثربخش ­ترین عناصر تربیتی بر روی کودک می­تواند عادت به مطالعه را در کودک ایجاد نماید اشاره دارد.
در فصل سوم هم به تبیین نقش آموزش و پرورش در رشد میل عادت به مطالعه در کودکان و نوجوانان پرداخته شده و برای این امر راهکارهای متعددی را معرفی کرده است.
در فصل پایانی با عنوان "نگاهی به تجربه ­ی دیگران" به مرور تجربه ­های موفق در ایجاد عادت به مطالعه در کودکان و نوجوانان در کشور­های مختلف پرداخته است.
مطالعه­ ی این کتاب خواننده را با راهکارهای عملی ایجاد عادت به مطالعه در کودکان و نوجوانان آشنا می­کند آن هم بدون پرداختن زیاد به مباحث نظری و تئوریک و از این منظر کتاب از بسیاری آثار مشابه متمایز است.

تاریخ ارسال پست: چهار شنبه 23 ارديبهشت 1394 ساعت:
برچسب ها : ,,,
می پسندم نمی پسندم

معرفی کتاب 1001 اختراع : میراث مسلمانان در جهان ما

«1001 اختراع: میراث مسلمانان در جهان ما» / نویسنده: پروفسور سلیم الحسنی

این کتاب ارزشمند سرشار از ایده های بزرگ و درخشان مسلمانان سده های میانه است. از جزری و ساعت با شکوهش، کندی و ابن هیثم با آزمایش ها،کتاب ها و تئوری های اساسی و بنیادی شان در باره بینایی گرفته، تا منجمان که به کمک ستاره ها و جهت یابی از طریق آن ها بیابان ها را می پیمودند، در هر صفحه با مخزنی از اطلاعات حیرت آور روبه رو می شویم.

«هزار و یک اختراع: میراث مسلمانان در جهان ما» هفت بخش زیر را شامل می شود

خانه: شما با مراجعه به این کتاب در می یابید که قهوه از کجا آمده یا چه کسی در هزار سال پیش برای نخستین بار از عطر استفاده کرده است. همچنین با ساعت هایی با ارتقاع 3 متر، سرگرمی ها و تفریحات خانگی در سده های میانه، خاستگاه غذاهای سه وعده ای و موسیقی آشنا می شوید.


تاریخ ارسال پست: شنبه 5 ارديبهشت 1394 ساعت:
برچسب ها : ,,,
می پسندم نمی پسندم

معرفی کتاب قاموس قرآن

 

 
 
معرفی و دانلود کتاب قاموس قرآن اثر سید علی اکبر قرشی

قاموس، راهنماى كلمات قرآنى است كه بر اساس حروف الفبایى تنظیم شده، در آن رجوع به اصل و ریشه لغوى كلمات قرآنى، لازم است، از« ابّ» شروع و به« یوم»( یومئذ) ختم مى‏گردد. در این معجم علاوه بر شماره سوره و آیه، حروف مكمّل هر كلمه و دفعات تكرار آن نیز ذكر شده است.

مؤلف در مقدمه مختصر خود بر كتاب مى‏نویسد:" این كتاب تنها درباره لغات قرآن نیست بلكه گذشته از آن در نوبت خود یك كتاب تفسیر و اگر اغراق نباشد یك دایرة المعارف قرآن است. در هر ماده كه تشخیص داده شده، آیاتى چند نقل و تفسیر شده است، نقل روایات، شأن نزول و اشاره به بعضى از قضایا و نقل اقوال بزرگان از آن جمله است. به احوال و قضایاى انبیاء از دیدگاه قرآن، نظر شده و نسبت به اقتضاى حال در اكثر موارد به تفصیل سخن گفته شده است. ذیل بعضى از كلمات امثال: آدم، اجل، ارض، بحر، جن، عرش و... بطور مفصل بحث شده است."

 

            دانلود کتاب قاموس قرآن سید علی اکبر قرشی      

 


تاریخ ارسال پست: شنبه 29 فروردين 1394 ساعت:
برچسب ها : ,,
می پسندم نمی پسندم

غارهای پولادی

معرفی کتاب «غارهای پولادی» اثر آیزاک آسیموف



ماجراهای داستان در آینده‌ای بسیار دور اتفاق می‌افتد. در این آینده‌ی خیالی، ساختار جامعه‌ی زمین، فرهنگ و شرایط زندگی مردم بسیار متفاوت از زندگی امروزه‌ی ماست. در دنیای آینده‌ی غارهای پولادی، مردم زمین در شهرهای سرپوشیده‌ای زندگی می‌کنند، که آن را غارهای پولادی می‌نامند. مدت‌ها قبل از زمان داستان، عده‌ای از مردم زمین به فضا مهاجرت کرده، و تعداد 50 کره را مسکونی کرده‌اند. این مهاجران با دستکاری ژنتیکی خود، و دستکاری محیط زیستشان، طول عمر خود را افزایش داده و در واقع تبدیل به ابرانسان‌هایی شده‌اند، که نیاکان خود در زمین را تحقیر می‌کنند.
در این کتاب، آسیموف به خصوص، به توضیح ساختار جامعه‌ی زمین آینده پرداخته. دو کتاب دیگر او که به نوعی دنباله‌ی غارهای پولادی محسوب می‌شوند، «خورشید عریان» و «روباتهای سپیده‌دم» هستند.
می‌توان گفت آسیموف در این سه کتاب، سه جامعه‌ی متفاوت را ترسیم کرده‌است. در هر کدام از کتاب‌ها به تفصیل به یکی از این جوامع پرداخته و آن را با زمین و جامعه‌ی دیگر مقایسه کرده‌است.


تاریخ ارسال پست: چهار شنبه 1 بهمن 1393 ساعت:
می پسندم نمی پسندم

کتاب شناسی استاد محمد بهمن بیگی

 

عرف و عادت در عشایر فارس محمد بهمن بیگی، چاپ دوم، شیراز، انتشارات نوید، 1381 (چاپ اول، تهران 1324)، 135 ص. رقعی.

استاد بهمن‏ بیگی اثر حاضر را درست 60 سال پیش، زمانی که حدود جوانی 20 ساله بود، نوشته‏ است. کتاب از چنان اهمیتی برخوردار بوده که در همان سال انتشار، مورد توجه نویسندگان بزرگ و نشریات معتبر ادبی - علمی قرار گرفت.

چاپ دوم اثر، در فاصله‏ ای 57 ساله و درسال1381 منتشر شد. بهمن بیگی در مقدمه این چاپ به علل تأخیر چاپ دوم کتاب اشاره کرد و مشکلات را بر شمرده‏ است. نویسنده دراین کتاب، با نگاهی از درون، خواننده را با آداب و عادات و اخلاق و رسوم و همچنین دیگر جنبه‏ های متنوع زندگی ایل بزرگ قشقایی در دوره تألیف کتاب آشنا می‏کند. از آنجا که موءلف، آگاه به مسائل حقوقی بوده، در مبحث اول کتاب، موضوع عرف و عادات را از نظر حقوق مدنی، کیفری، آیین دادرسی، حقوق اداری و سیاسی اجتماعی در بین ایلات و عشایر فارس مورد بحث قرار داده و در مبحث دوم که اندکی مختصرتر است، به ذکر عقاید و افکار عشایر فارس پرداخته و در برخی موارد، آداب و رسوم عشایر فارس را با قوانین و رسوم ملل قدیم مقایسه و تطبیق کرده‏ است.

استاد بهمن بیگی در این اثر، ضمن بیان بی‏ سروسامانی عشایر جنوب در آن سال‏ها، درمان دردهای بزرگ عشایر را تنها در سایه مهر و محبت و تعلیم و تربیت دانسته و اعلام داشته: «برای جلوگیری از این همه سرگردانی و گمراهی، راهی جز ایجاد مدارس سیار و فراوان وجود ندارد.»

 

 

محمد بهمن بیگی، چاپ سوم، تهران، انتشارات آگاه، 1369 (چاپ اول 1368)، 348 ص، رقعی.

بهمن‏ بیگی در این اثر، غرض اصلی از نگارش کتاب را بازنمودن احوال ایلات فارس بویژه ایل قشقایی ذکر کرده ‏است. بخارای من ایل من، از 9 داستانواره کوتاه، جذاب و دلنشین تشکیل شده ‏است. آغازین اثر این مجموعه «بوی جوی مولیان» است. موضوع این داستان مستند، سرگذشت مولف از دوران کودکی و تبعید پدر و مادر وی به تهران تا هنگام بازگشت او به ایل است. در یکی از روزهای گرم تابستان شهر که فکر یار و دیار و هوای خوش ییلاق ایل در ذهن نویسنده خلجان داشته، نامه ‏های پر مهر از برادر، او را دگرگون می‏کند و به تعبیر نویسنده، نامه برادر، با او همان می‏کند که شعر و چنگ رودکی با امیرسامانی کرد. چنین بود که بهمن بیگی به همه زرق و برق‏ها و جاذبه‏ های شهر پشت پا می‏زند و به «بخارای خود» به «ایل» می‏ پیوندد. موءلف دراین اثر، با نثری شیوا که به شعر پهلو می‏زند، طی داستانواره‏ هایی پرکشش، ضمن توصیف طبیعت زیبای سرزمین عشایر قشقایی، خواننده را با آداب و رسوم، معتقدات و مسائل و مشکلات مردم و بویژه زنان ایل و مصایب آنها آشنا می‏کند.

آل/ ترلان/ ایمور/ وطن/ شکار ایلخانی و شیرزاد/ ملا بهرام/ گاو زرد و «آب بید» برخی از داستان‏های کوتاه این مجموعه جذاب است.

محمد بهمن بیگی، چاپ دوم، تهران، انتشارات باغ آینه، 1377(چاپ اول/ 1374)، 206ص، رقعی.

هفده خاطره و حکایتی که در این مجموعه فراهم آمده‏است، همچون اثر دیگر نویسنده: «بخارای من ایل من» هریک حاوی مطالبی جذاب است که قلم سحار نویسنده، رنگی از خیال و خاطره بر آن پاشیده ‏است.

نام کتاب از دهمین خاطره این مجموعه گرفته شده‏ است. قره‏ قاج رودخانه پربرکت و زیبایی درخطه فارس است که از ارتفاعات «بن رود» سرچشمه می‏ گیرد و تا سواحل خلیج‏ فارس گسترده ‏است.

بهمن بیگی در داستانواره اگر قره‏ قاج نبود، ابتدا از ملال خود از ماندن در ایل و سپس از قصد خود برای سفر به سرزمین‏های دور خبر می‏دهد و به دنبال آن، به شرح جاندار و زیبایی از حکایت روزی می‏پردازد که سوار بر اسب محبوبش «سمند» دچار توفان می‏شود، به آب رودخانه «قره‏ قاج» می‏زند و با دشواری به کمک سمند به ساحل سلامت می‏رسد، به شهر می‏ آید، به اروپا و آمریکا می‏رود. زیبایی‏های طبیعی غرب را می‏بیند، اما هیچ‏گاه زیبایی قره ‏قاج را از یاد نمی‏برد. نامه‏ هایی که از خویشانش برایش ارسال می‏شود، بی‏ تابی اورا برای بازگشت به وطن و به ایل صدچندان می‏کند و سرانجام به اندیشه حرکت از غرب و فرار به سوی ایل می‏افتد و درآخرین نامه‏اش از آمریکا خطاب به خانواده‏اش می‏نویسد: «... تاب و طاقت دوری شما را ندارم. تاب و طاقت دوری ایلم و وطنم را ندارم. با اولین بلیط هوایی که به دستم می‏ آید حرکت می‏کنم. پیام مرا به گوش امواج قره قاج برسانید.

قره‏ قاج، تو می‏خواستی غرقم کنی ولی من دست از دامنت برنمی‏دارم. من ترا بیش از همه رودهای روی زمین دوست می‏دارم. من یک موج کوچک ترا به صدها الب، هودسن و پوتوماک عوض نمی‏کنم.

قره‏ قاج، می‏ آیم ولی این بار می‏کوشم که بی‏گدار به آب نزنم و با کمک خداوند نهال‏های تازه‏ای در کنارت بنشانم و پل‏های استوار برایت دست و پا کنم.»

پارچه سلیکا، هدیه گرگین خان/ آهنگ گرایلی/ داستان ما و «فریدون/ حساب حافظ از دیگران جداست/ پدر و پسر/ و «بستان کردستان» عناوین برخی از خاطره‏های داستانی این مجموعه است.

محمد بهمن‏ بیگی، چاپ سوم. شیراز، انتشارات نوید، 1382 (چاپ اول 1379)، 271 ص، مصور، وزیری.

«به اجاقت قسم» دربرگیرنده خاطرات آموزشی استاد بهمن بیگی بنیانگذار آموزش عشایر ایران است. این اثر از 21خاطره آموزشی تشکیل شده و عنوان آن، از سیزدهمین خاطره این مجموعه انتخاب شده‏است.

نویسنده در مقدمه این اثر تحت عنوان «چگونه به شرح چگونگی آموزش از آهنگ خویش به فرزندان عشایر و بیان تجربه‏ هایش پرداخته و درحقیقت کلیدهای کامیابی خود را در راه دشوار تعلیم و تربیت عشایر به دست داده و می‏نویسد:«... یاران و دوستان من دست بردار نیستند و پیوسته می‏پرسند چگونه؟! من دراین کتاب سعی کرده‏ام که با گزارش پراکنده قسمتی از خاطرات آموزشی خودم، فراز و نشیب‏های راه رفته‏ ام را به پرسندگان و دوستداران تعلیم و تربیت نشان دهم و به آنان بگویم چگونه!»

بهمن بیگی در نخستین اثر خود«عرف و عادت در عشایر فارس» درباره اعتقاد افراد ایل به «اجاق» می‏نویسد:«در آتش‏ پرستی ملل باستانی گیتی نیز آثاری درمیان ایلات وجود دارد. افراد ایلات به اجاق خانه و خانواده عقیده کاملی دارند و آن را گاهی منبع آثار و صاحب قدرت می‏پندارند و عده‏ ای از خانواده ‏ها را صاحب اجاق پرفروغ‏تر و قوی‏تری می‏دانند و نسبت به چنین خانواده‏ هایی بویژه خیانت را خطرناک می‏شمارند... قسم به اجاق و به هر کانونی که در آن آتشی افروخته باشد معمول است و این قسم‏ ها به اقتضای ایمانی که بدان دارند، می‏تواند مدعی یا منکر را قانع نماید. اجاق مردی را که فرزند نداشته ‏باشد «کور» یعنی خاموش می‏دانند و به حال او تأسف فراوان می‏خورند...»

معلم بی‏تصدیق/ آموزگار ایلی/ مقررات دست‏وپاگیر/ آموزش عشایر و زنان/ آموزش عشایر و سازمان برنامه/ خدمت و تهمت/ و «چگونه شیراز مرکز آموزش عشایر کشور شد» عناوین بخش‏هایی از خاطرات این مجموعه ‏اند.

برای معرفی سبک و سیاق یک نویسنده وآگاهی از محتوا و کم وکیف آثارش، هیچ چیز چون ارایه نمونه‏ های از کارهای او نیست.

بهمن بیگی،محمد،1299،طلای شهامت،چاپ اول :تابستان 1386-انتشارات نوید شیراز

مقدمه این کتاب اینچنین است

من پس از ظهور انقلاب،با آنکه بدخواهانی داشتم به امید خداوند وبه امید خدماتی که کرده بودم ،در ایران ماندم .

لیکن در همان هفته های نخست دریافتم که شیراز عزیز شهر آرام و آسوده ای برایم نیست.

به تهران رفتم و بی خبر از این وآن در خانه ی یکی از دوستان وفادارم جای گرفتم .

تنهابودم وبیکار .در بیم و هراس بودم و گرفتار.مطالبی از اوضاع و احوال خود نگاشتم و نگاه داشتم .

اینک آن نوشته ها را به ضمیمه مقالات دیگری که قبل و بعد از انقلاب نگاشته بودم و در جایی انتشار نیافته بود ،در این کتابچه منتشر می کنم .

استاد محمد بهمن بیگی در چهار اثری که از سال 1324 تا 1379 به چاپ سپرده است، مشاهدات، تجربیات، گزارش‏ها و خاطرات خود را با نثری دلاویز و تکامل یابنده در دسترس خوانندگان آثارش نهاده است. برخی از این آثار، آشکارا رنگی از مشاهده و پژوهش دارند: (عرف و عادت در عشایر فارس)، در برخی دیگر، شیوه گزارش‏ نویسی و روایت بر اثر، چیره است: (به اجاقت قسم)، دراین میان، دو اثر «بخارای من ایل من» و «اگر قره قاج نبود» حال و هوای دیگر دارند. دراین دو اثر، با رنگین کمانی از حدیث نفس و خیال و خاطره مواجهیم؛ مجموعه‏ای که بیشتر به داستانواره ‏های کوتاه شبیه‏ اند.

بهمن بیگی در مقدمه «بخارای من ایل من» با اشاره به هدف خویش از نگارش این اثر آورده است: حق این بود که با دقت و موشکافی یک محقق دست به کار شوم و به خصوص درباره آموزش عشایری که کاری دشوار و بدیع بود، تجارب خویش را در اختیار پویندگان تعلیم و تربیت بگذارم. ولی نمی‏دانم چرا و چگونه قلم به فرمانم نرفت و به یک نوع داستان‏سرا گرایش یافت و نمی‏دانم چه مصلحتی در کارش بود. در قطعات آخر کتاب که گزارش گونه است، به دامن داستان آویخت، شاید انگیزه ‏اش این بود:

بهتر آن باشد که سر دلبران

گفته ‏اید در حدیث دیگران

نام این «دیگران» در بخارای من ایل من «در داستان مرگ مهترخانه»، «وطن» و «دشتی»، به ترتیب: «محمود»، «بهزاد» و «کهزاد» است و خواننده با اندکی تامل در صفاتی که نویسنده برای این هر سه شخصیت آورده، در می‏یابد که این هر سه شخصیت یک شخص و آن شخص، کسی جز استاد بهمن بیگی نیست.


تاریخ ارسال پست: دو شنبه 24 آذر 1393 ساعت:
برچسب ها : ,
می پسندم نمی پسندم

معرفی اجمالی کتاب های ارسالی نهاد درمهرماه ماه93



پرواز شـــبانه نویسنده:  آنتوان دو سنت اگزوپری/ مترجم: پرویز داریوش / ناشر:امیرکبیر موضوع: ادبيات / رمان خارجی کلید واژه: داستان فرانسوی مقصد: همه كتابخانه ها به غير از كتابخانه های روستايی آنتوان دو سـنت اگزوپري در ايران و جهان شـناخته شـده اسـت. ميليون ها نسـخه از کتاب شـازده کوچولـوي او چـاپ شـده و هنـوز جـزء کتاب هـاي پـر تيـراژ محسـوب مي شـود. امـا نويسـنده ي  داسـتان پيش از آن نوشـته است. بيشـتر نوشته هاي او داستان سـاده و سرراستي 6شـازده کوچولو دارد کـه علي رغـم داشـتن مفاهيـم عميـق و موثـر بـراي اکثـر گروه هاي سـني مناسـب اند. او که  درباره ي پـرواز مي نوشـت؛ چون خودش ًروح ماجراجـو و زندگـي پـر فراز و نشـيبي داشـت عمومـا خلبـان بـود و بـه خاطـر ماموريت هايـش دائم از کشـوري به کشـور ديگـر نقل مـكان م يکرد.    داسـتان بر اسـاس يكي از دردسـرهاي زمان اگزوپري شـكل مي گيرد: شـخصيت اصلی رمان، مي خواهـد اثبـات کنـد کـه بـرای رسـاندن محموله هـای پسـتی،  هواپيمـا وسـيله نقليه ای اسـت سـريع تر از قطـار؛ بـه ايـن شـرط که خلبانـان وادار بـه کار بسـيار خطرناک پرواز شـبانه شـوند. او بـه افـرادش می آمـوزد کـه از مرگ نهراسـند و بـه مأموريتی کـه به آنان واگذار شـده اسـت وفادار بماننـد. آنهـا بايـد به نحوی عمل کنند کـه چيزی فراتر از ارزش زندگی بشـر وجـود دارد: محموله  بايـد هـر روز در سـاعتی معيـن بـه مقصـد برسـد. خلبانان ً پسـتی چيـزی اسـت مقـدس،  و حتمـا عهـده دار ايـن مسـئوليت اند و از آن آگاه انـد و هميـن دليـل زيسـتن آنهاسـت. آيـا اين ايـده که با پـرواز شـبانه، نامه هـاي پسـتي را سـريع تر از قطـار و کشـتي برسـانند محقق مي شـود؟ آيـا براي رسـيدن بـه ايـن هدف چـه هزينه هـاي روحي و جسـمي لازم اسـت؟


در چشم من طلوع کن نويسنده: اعظم طياری / انتشارات: شادان موضوع: ادبيات/ داستان ايرانی زوجین نسبت به هم دیگر – طلاق - توکّل به خدا - عّفت و ِ كليدواژه ها:  قاچاق مواد مخدر - عدم اعتماد متقابل پاکدامنی زن - وطن دوستی
 فراز و نشـيب زني سـت بـه نـام غزالـه. غزاله با ُ«در چشـم مـن طلـوع کـن» داسـتان زندگـي پـر پسـرش راهـي سـفر مي شـوند و ايـن آغاز ماجراهائي سـت که سلسـله وار و پشـت سـر هـم براي او اتفـاق مي افتـد. ابتـدا طـي يـك پاپوشـي بي دليـل بـه جـرم قاچـاق مـواد مخـدر راهـي زندان مي شـود. زنـدان بـراي او سـرفصل ارتباط هـاي تازه ئي مي شـود کـه در آينـده او تاثيـر دارد. غزاله خـود را يكـه و تنهـا مي بينـد و بـا کسـاني رابطه دوسـتي برقـرار م يکند کـه چندان بـه صلاح او نيسـت. اعتـراف کسـي کـه پاپوش براي غزاله درسـت کـرده بود باعث مي شـود او آزاد شـود. ولي ايـن شـروع ماجراهـاي ديگري سـت کـه گروگان گيري او و فـرار از دسـت گروگان گيرهـا و نهايتا سـر در آوردن از افغانسـتان را بـه همـراه دارد. داسـتان در چشـم مـن طلـوع کن بـا ضرب آهنگي سـريع مبـارزه ي دائمـي با سـختي هاي زندگي و محيطي سـت که هميشـه يـار و همراه نيسـت و بايـد قـدر و قيمـت آرامـش را دانسـت و بـراي به دسـت آوردنش تـلاش کرد.



کوه شـــیشه اي موضوع:  ادبیات / رمان ايرانی 336نويسنده: مريم جعفری / ناشر: شادان؛ چاپ دوم، کلید واژه: غرب زدگی - زندگی در غرب - مهاجرت - خیانت
کـوه شيشـه اي را هـم مي تـوان اسـتعاره اي  از سـراب ها و روياهـاي بي پايـه گرفت و هم اسـتعاره از دنيـاي پـر زرق و بـرق کنونـي که حريـم خصوصي آدم هـا را برملا کرده و در ويترين شيشـه اي گذاشـته اسـت. پريا قرار اسـت با حامد ازدواج کند ولي به خواسـتگاري کسـي که مقيم آمريكاست پاسـخ مثبـت مي دهـد. پريا طي مراسـمي به عقد پسـر مقيم آمريـكا درمي آيد و بـه آنجا مهاجرت م يکنـد. امـا کشـور آمريـكا هرچه قدر کـه از دور خوش آب و رنگ اسـت وقتي کـه نزديك لمس مي شـود بي مايـه مي شـود. بهـرام دنبـال روابـط آزاد و برگـزاري مهماني هاسـت و پريـا بـه حريم خانـواده بيشـتر اهميـت مي دهـد. ايـن مسـاله آنجا خـود را بيشـتر نشـان مي دهد که وقتـي براي تعطيـلات تصميـم مي گيرنـد بـه ايران بياينـد بهرام بليـط لاس وگاس مي گيـرد و پريـا مجبور به همسـفري بـا او مي شـود. ولـي در ايـن سـفر پريـا بهـرام را آنچنان که هسـت بهتر مي شناسـد و تصميـم بـه جدائـي از او و برگشـت بـه ايـران مي گيرد. کوه شيشـه اي داسـتان آروزهائي سـت که از دور زيبـا و دوست داشـتني  ولـي وقتـي بـه آنها نزديك مي شـويم سـرد و بي روح و شـكننده اند.  



دره گل سرخ نویسنده:آسترید لیندگرن/ مترجم: دکتر عزیر الله قوطاسلو / ناشر:سوره مهر موضوع: ادبيات/ رمان خارجی کلید واژه: داستان سوئدی-کودک
«دره گل سـرخ» بيشـتر بـا نـام سـريال «بـرادران شـيردل» بـرای بچه های ايرانی شـناخته شـده اسـت. ايـن سـريال سـال ها پيـش در برنامه کـودک پخـش می شـد کـه در همـان زمـان مـورد اسـتقبال بسـياری از نوجوانـان قـرار گرفت.    ايـن  داسـتان، رجعـت مـا انسـان ها بـه نانگيـالا اسـت؛ جايـی کـه آدم هـا بعـداز مـرگ بـه آن می رونـد و در ذهـن کودکانـه  راوی داسـتان نانگيـالا ناميـده شـده اسـت.  وقتی پسـرک بيمار به رد، با تـرس اين موضـوع را با برادرش ُ طـور اتفاقـی از بزرگ ترهـا می شـنود که بـه زودی خواهد م يوناتـان در ميـان می گـذارد،  امـا او نـه تنهـا برايـش دلسـوزی نمی کند؛ بلكـه اسـتقبال می کند و می گويـد: چـه خـوب، کاش اول مـن می رفتم. پايه   رمـان در ابتدا، حكايت از ترسـيم جهانی غريب  داسـتان را ً دارد امـا جلوتـر کـه می رويـم، اتفاقـات رمان، دريچه هـای ديگری را می گشـايد و اتفاقا موعـودی که ايـن دو بـرادر  قدم در ِ ايـن  جهانـی نزديـك می کنـد. نانگيالا يا بهشـت ِبـه زندگـی ِ ماشـين، بدونِ آن نهاده انـد،  دهكـده ای   اسـت بـدون هي چيـك از مؤلفه هـای جهان مدرن؛ بـدون ديگر. حـس می کنيم نويسـنده دنيای خالی ِ کارخانـه و عاری از هر نشـانه  مـدرن ِاتومبيـل، بـدون رمان اسـت. چراکه بعد ِ از آلام را، دنيايـی عـاری از ايـن نـوع نشـانه ها می داند. اما اين تازه شـروع تـازه ای کـه برادران «شـيردل» به آن پـا نهاده اند، آن چيزی نيسـت ِاز مدتـی درم یيابيـم، دنيـای کـه فكـرش را می کرديم. دره گل سرخ کتابی است خواندنی که با ويرايش محمدرضا سرشار، خواندنی تر شده است.



مجموعه ریاضیات کانگورو مترجم: برديا حسام، زهره پندی  / ناشر: فاطمی موضوع:علمی-  آموزشی كليدواژه: رياضيات مقدماتی - مسابقات رياضی - مسائل حل شده - آموزش رياضی ابتدايی
رياضيـات از دوران باسـتان مـورد توجـه بشـر بـوده و از همـان آغـاز از جملـه ذهني تريـن و در عيـن حـال عملي تريـن تلاش هـاي آدمـي بـه شـمار آمـده اسـت. پيشـرفت هاي شـگرف علـوم و تكنولـوژي در سـال هاي اخيـر همگـي بـر پايـه علـم رياضيات اسـتوار شـده و به هميـن خاطر دانشـمندان و متخصصـان علـوم و تكنولوژي رياضيـات را پايه علوم مي نامنـد. رياضي يك ورزش بـدون تماشـاگر اسـت، کـه فهميدن آن بـه منزلـه انجـام دادن آن و انجام دادنش به معنـي توانايي حل يك مسـاله اسـت.    مسـابقه رياضـي بين المللـی کانگـورو کـه به صـورت چندگزينه اي بـراي دانش آمـوزان مختلف (از اول دبسـتان تـا سـال آخـر دبيرسـتان) طراحي شـده هر سـاله در سراسـر دنيا برگزار مي شـود.  بـا نمايندگـی باشـگاه دانـش پژوهـان جـوان بـه عضويـت در اين 2009کشـور مـا نيـز از سـال مسـابقه پذيرفتـه شـده اسـت. ايـن مسـابقه در اواخر فرورديـن ماه هر سـال در صـورت همكاري ادارات آمـوزش و پـرورش اسـتان ها در هـر شـهر، بـرای پايه هـای سـوم، چهـارم، پنجم و ششـم ابتدايـی و دوم و سـوم راهنمايـی برگـزار می شـود. هـدف رياضيات کانگـورو، فقط برگـزاری يك مسـابقه و رقابـت متـداول بيـن دانش آمـوزان نيسـت، در واقـع رياضيـات کانگورو بيشـتر يك روز شـاد رياضـی اسـت. هدف رياضی کانگـورو ارتقاء درک رياضـی دانش  آموزان،  رشـد توانمندی های دانش آمـوزان بـرای لـذت بـردن از فعاليت های هوشـمندانه و تقويت اعتماد به نفـس دانش آموزان در يادگيـری رياضـی اسـت. ايـن مسـابقات برنده نـدارد، بنابراين همـه دانش آموزانی کـه در روز و مسـابقه کانگـورو شـرکت می کنند برنده هسـتند.   کتاب هـای رياضيـات کانگـورو کـه در شـش مجلـد بـه همـت انتشـارات فاطمي به زيـور طبع آراسـته شـده اسـت، حـاوی مسـاله ها و پاسـخ های تشـريحی مسـابقات کانگـورو بـا توجـه بـه مقاطـع تحصيلـي دانش آمـوزان طراحـي شـده اسـت. هـدف از انتشـار اين کتاب آشـنايی بيشـتر دانش آمـوزان و معلمـان بـا ايـن مسـابقه، خصوصا مسـاله های سـاده، زيبـا و جـذاب و راه حل های بديـع و خلاقانـه ی آن ها اسـت. بـراي اطـلاع از تاريخچـه و کسـب اطلاعات بيشـتر در مـورد اين مسـابقه به اين سـايت مراجعه http://www.mathkangaroo.irکنيد:



فرهنگ علوم تجربي مدرسه
گردآوری و تدوين: حسين دانشفر / ناشر: موسسه  فرهنگی  مدرسه  برهان موضوع:  علمی - آموزشی كليدواژه: كتاب مرجع - واژه نامه فارسی انگليسی - علوم تجربی
شـما از ايـن کتـاب ممكن اسـت بـه دو صورت اسـتفاده کنيـد؛ صـورت اول اينكه آن را بـاز کنيد و ماننـد کتاب هـاي ديگـر از ابتـدا تـا انتهـا بخوانيـد. اگر ايـن روش را انتخـاب کرده ايد، پيشـنهاد م يکنيـم بـه واژه هايـي کـه بـا حروف سـياه مشـخص شـده اند توجه داشـته باشـيد. توضيـح اين واژه هـا را در صفحه هـاي ديگـر پيـدا خواهيـد کـرد. وقتـي از يـك واژه شـروع کنيـد و بـه دنبـال توضيحـات واژه هاي مشـخص شـده برويـد، در نهايـت، تقريبا کل کتـاب را مطالعـه خواهيد کرد.   صـورت ديگـر اسـتفاده از ايـن کتـاب و ديگـر فرهنگنامه ها اين اسـت که هرگاه بـه توضيحاتي دربـاره ي يـك واژه نيـاز داشـتيد، بـه آن مراجعـه کنيـد. دليـل اصلـي تهيـه و تنظيـم کتاب هـاي مرجـع رفـع نيـاز مراجع هکننـدگان اسـت. کتاب مرجـع، هر قـدر هم مفصـل باشـد نمي تواند همه اطلاعـات و دانسـتني ها را در خـود جـاي دهد؛ ولي هر قدر مختصر باشـد باز پاسـخگوي بسـياري از پرسش هاسـت. واژه، کـه بـه عنوان دانسـتني هاي علمـي در زندگـي روزمره و 1200   در ايـن کتـاب بـا بيـش از تحصيلـي بـا آن سـروکار داريـد. واژه ها و مدخل هـاي کتاب به ترتيـب الفباي فارسـي از الف تا ي مرتـب شـده اسـت و در کنـار هـر مدخل و واژه فارسـي معـادل انگليسـي آن نيز موجود اسـت. در پيـدا کـردن تعريف ها، سـادگي و کوتاهـي ملاک عمل بوده و اسـتفاده از تصوير رنگي مناسـب در جاي جـاي کتـاب بـه تنـوع و گويايـي تعريف کمك شـاياني کـرده اسـت. مدخل ها تقريبـا تمامي حـوزه علـوم مـورد نيـاز دانش آمـوزان اعـم از فيزيـك، شـيمي، زمين شناسـي و زيست شناسـي را شـامل مي شـود. وجود ضميمه هاي مناسـب در انتهاي کتاب در غناي هرچه بيشـتر کتاب اسـت.  اصطلاحات علمـي با اسـتفاده از متن و واژه نامه انگليسـي ِ يافتـن معادل هـاي فارسـي و انگليسـي انتهاي کتاب، بسـيار آسـان و مناسـب بـراي دانش آموزان اسـت.   ايـن کتـاب جهـت مراجعـه و رفـع نيـاز مطالعاتـي بـراي دانش آمـوزان دوره هـاي راهنمايـي و دبيرسـتان توصيـه مي شـود.

 99مساله ریاضی نويسنده: پرويز شهرياری  / ناشر: محراب قلم موضوع: آموزشی/ آموزش ریاضی كليدواژه: رياضيات مقدماتی – مسائل رياضی - سرگرمی رياضی – آموزش رياضی
 «همـه مـا در طـول زندگـي خود، چـه در زندگي عـادي و در جامعـه و چه در زندگـي تحصيلي و علمـي، بطـور دائـم با مسـاله هاي تـازه روبرو مي شـويم که بـه منظور ادامـه زندگي خـود ناچاريم بـراي حـل آنها چـاره اي بينديشـيم. طبيعت و زندگـي، مسـاله ها را از هم جدا نم يکنـد، به نحوي کـه نخسـت مسـاله هاي سـاده تري را دربرابرمـان بگـذارد و بعد به تدريج به مسـاله هاي دشـوارتر بپـردازد. بايـد عـادت کنيـم هر وقـت و هرجا با موضـوع يا مسـاله اي برخورديـم، بتوانيـم با ياري گرفتـن از تـوان علمـي و انديشـه اي خـود، آن را حـل کنيـم. انتخاب مسـاله با ما نيسـت که يكي را نپسـنديم و کنـار بگذاريـم و خـود را سـرگرم موضوع هايي کنيم که بيشـتر مي پسـنديم.» مسـاله رياضي نوشـته اسـتاد مرحوم پرويز شـهرياري اسـت. 99   اين بخشـي از پيشـگفتار کتاب کتـاب بـراي گـروه سـني «ج» سـال های چهـارم، پنجـم و ششـم دبسـتان و «د» دوره راهنمايی تنظيـم و بـه زيور طبع آراسـته شـده اسـت. کتـاب مجموعـه اي ناب از درس، مسـاله و سـرگرمي  صفحـه و در قطـع رقعـي چـاپ شـده اسـت. از اسـتاد شـهرياري، چهره 128 رياضي سـت کـه در مانـدگار آمـوزش رياضـي کشـور، تاکنـون کتب متعـددي در آمـوزش رياضيـات، تاريـخ رياضي و ... بـه چـاپ رسـيده اسـت. نـام ايشـان به عنـوان نويسـنده کتـاب، خواننـده را به دقـت و ظرافت طراحـي و انتخـاب مسـائل مطمئـن م يکنـد. اگرچـه کتـاب بـراي دو رده سـني (ج، د) مناسـب تشـخيص داده شـده اسـت، امـا تنوع مسـائل، دقت در انتخـاب و بيان جـذاب آنهـا مي تواند مورد پسـند طيـف گسـترده تري از مخاطـب علاقه منـد بـه مباحث سـرگرمي رياضي باشـد.  خوانـدن ايـن کتـاب مفيـد و سـرگر مکننده بـه تمامـي دانش آمـوزان علاقه منـد بـه رياضـي و سـرگرمي هاي ذهنـي توصيـه مي شـود.




چیستان؛ مقبول دیروز، مغفول امروز نويسنده: سیدعلیرضا هاشمی / ناشر: سروش موضوع:ادبيات / ادبيات شفاهی كليدواژه: چيستان- معما - ادبيات شفاهی
در روزگار قديـم راديـو و تلويزيـون و کامپيوتـر و موبايـل و وسـائلي از ايـن دسـت اوقـات فراغـت  ً مـردم را پـر نم يکـرد. زندگي هـا سـاده تر بـود. شـب ها بـه داسـتان و قصه مي گذشـت کـه عموما بزرگ ترهـاي خانـواده و فاميـل بارهـا و بارهـا تعريـف م يکردنـد. گرمـي نفـس و صداقـت درون  تكـراري به دل دور و نزديك بنشـيند. ريش سـفيدها و ً بزرگ ترهـا باعـث مي شـد حرف هـاي بعضا دنياديده هـا بـراي اينكـه متكلم وحده نباشـند و مخاطبين خودشـان را در گپ وگفت شـريك کنند گاهـي لابـلاي حكايت هـا چيسـتان و معمـا طـرح م يکردند. چيسـتان، همـان طور کـه در کتاب «چيسـتان؛ مقبول ديروز، مغفول امروز» به آن اشـاره شـده اسـت، از دو کلمه سـاده ي چیست و آن تشـكيل شـده اسـت. يعني نشـانه هائي از چيزي که در ذهن داشـتند را مطرح م يکردند و بقيه حـدس مي زدنـد کـه آن چيـز چيسـت. بـا ايـن کار جمع هـا گرم تـر و خودماني مي شـد. بد نيسـت گاهـي بـه جاي سـر زدن بـه برنامه هـاي تلويزيـون و شـبكه هاي اجتماعـي در خانواده چيسـتاني تعريـف کنيـم و تاثيـر آن را ببينيـم. مي دانيـد آن چیسـت کـه در دنیاسـت و دنیـا هم در اوسـت؟ جـواب آن را در کتـاب «چيسـتان؛ مقبول ديـروز، مغفول امـروز» مي توانيـد بيابيد.




اطلس نبردهاي ماندگار نویسنده : مجتبی جعفری  / ناشر: سوره سبز موضوع: تاریخ/ دفاع مقدس کلید واژه: دفاع مقدس - اطلس- تاریخ- جغرافیا
انتشـار اطلس هـاي مختلـف بـراي عمليات ها به صورت مسـتقل و انتشـار اطلس هـاي کلي که به شـرح مجموعـه اي از عملياتهـاي دوران دفـاع مقدس مي پردازند، نقش ارزنده اي در شـرح روشـن و شـفاف وقايع هشـت سـال دفـاع مقـدس دارد. در طول سـاليان پس از جنـگ اطلس هاي متنوع و مفيـدي در حوزه هـاي مختلـف منتشـر شـده اند کـه از مهمتريـن آنهـا مي تـوان بـه اطلس هاي مرکـز مطالعـات و تحقيقـات جنگ سـپاه، اطلس هـاي منطقه محور و شـهر محور که توسـط بنياد حفـظ آثـار و نشـر ارزشـهاي دفاع مقدس چاپ شـدند، اشـاره کرد.  اطلـس دو زبانـه نبردهـاي مانـدگار (فارسـی ـ انگليسـی) حـاوی اطلاعات و عكس هـای جديد از سـال هـای دفـاع مقدس اسـت. طـرح و تدوين ايـن اطلس نظامی به کوشـش سـرهنگ مجتبی جعفـری و زيرنظـر اميرسـرتيپ احمدرضـا پوردسـتان، فرمانده نيـروی زمينی ارتش انجام شـد و تا  نوبـت چـاپ پرتيراژتريـن کتاب تاريخـي دفاع مقدس بوده اسـت.35 بـا 1392سـال  فصـل بـا عناويـن زيـر سـامان يافتـه اسـت: سـال اول؛ تجـاوز 8   اطلـس نبردهـای مانـدگار در سراسـری و تثبيت دشـمن. سـال دوم؛ بيرون راندن دشـمن. سـال سـوم؛ ورود به خاک عراق. سال چهـارم؛ فشـارهای سياسـی بـرای تحميـل صلح. سـال پنجـم؛ جنگ شـهرها و عمليـات محدود.  598. سـال هشـتم؛ پذيـرش قطعنامه 598سـال ششـم؛ تصرف فاو. سـال هفتـم؛ صدور قطعنامه و پايـان جنگ.


سـوران ســـرد نویسنده:جواد افهمی / ناشر:سوره مهر موضوع: ادبیات / دفاع مقدس کلید واژه: ادبیات – داستان ایرانی - دفاع مقدس
 اسـت. محل وقوع 60وقايـع رمـان سـوران سـرد مربـوط به حـوادث کردسـتان در نيمه اول دهـه حوادث داسـتان، پايگاه سـوران در بخشـی از ارتفاعات کردستان است و سـربازهايی که برای دفاع از ايـن منطقـه و جلوگيـری از سـقوط پايگاه به اين ناحيه اعزام شـده اند. سـربازان از اقوام گوناگون و بـا روحيـات و جهان بينی هـای متفاوت انـد و وجـه اشـتراک آنها حراسـت از پايگاهي سـت که در آنجـا مسـتقر شـده اند. آنهـا هـدف مشـترکی دارند و ايـن موضوع بـرای اعتمـاد آنها بـه همديگر قانـع کننـده اسـت، امـا در طـول رمـان وقايع ناگـواری اتفـاق می افتد که باعث می شـود شـك و ترديـد در ميـان سـربازها ريشـه بدوانـد. بـر اثر اخبـاری کـه از درون پايگاه بـه بيـرون و نيروهای دشـمن درز می کنـد، تعـدادی از سـربازها بـه شـكل مرموزی کشـته می شـوند. توصيـف موقعيت پايـگاه از زبـان يكی از کهنه سـربازان به سـربازان تـازه وارد، مخاطب را با شـرايط حاکم بر پايگاه بيشـتر آشـنا می کنـد. جسـت و جـو بـرای يافتـن فـرد يـا افـرادی که بـه بقيـه هم سـنگران خود  سـال (بين 2 خيانـت می کننـد، محـور اصلـی رمان اسـت. وقايـع اصلـی در محدوده زمانـی حدود  20 طولانی (ً ) اتفـاق می افتـد، اما دامنـه اتفاق ها با يـك وقفه نسـبتا 60 سـال های نيمـه اول دهـه سـال) پيگيری می شـود.  سـال به 20، بعد از 60   يكـی از سـربازهای پايـگاه سـوران (سـهراب نصرتـی) در نيمـه اول دهه محـل پايـگاه برگشـته تـا به معمايی کـه در آن زمان بـی جواب مانده پاسـخی بيابد. سـهراب بعد  سـال پايـگاه و روسـتای سـوران را در حـال و هـوای ديگـری می بيند؛ آنجا سـر سـبز و آباد 20از شـده و يكـی از سـربازان آن زمـان (مصيـب) زمين هـای منطقـه را خريـده و حـالا از زميـن داران  سـاله 20 آن منطقـه محسـوب می شـود. سـهراب بـا توجـه به شـواهد بر جـا مانده، کليـد معمای (خيانـت مصيـب بـه بقيـه سـربازان را م یيابد و به اين شـكل گره اصلـی ماجراهای رمان گشـوده می شـود. البتـه ايـن همـه وقايـع رمـان نيسـت، چرا کـه خـرده روايت هـای بسـياری در دل رمان تنيـده شـده کـه کليت داسـتان را در پايان تشـكيل می دهند. هنگامـی که موضوع شـك و ترديد، در بيـن سـربازها نسـبت بـه همديگر مطرح می شـود، واکنـش آنها نسـبت به رفتارهـای همديگر متفـاوت اسـت و ايـن از جاذبه هـای رمان سـوران سـرد اسـت که مخاطـب را همواره بـرای يافتن پرسـش های ذهنـی به دنبـال خود می کشـد.




دختر شــــینا نویسنده: بهناز ضرابی زاده /  ناشر: سوره مهر موضوع:  ادبيات/ دفاع مقدس کلید واژه: خاطرات-دفاع مقدس- بانوان
«دختر شـينا» داسـتان زندگی عاشـقانه «قدم خير محمدی» با شـهيد حاج سـتار ابراهيمی اسـت. کتابـی جـذاب، خـوش خـوان، با اتفاقاتـی جالـب از زندگی دختـری که در روسـتا متولد می شـود، رشـد م يکنـد و ازدواج می کند.تـا نيمه هـای کتـاب خبری از جنـگ و انقلاب نيسـت. زندگی يك آدم عـادي روستايی سـت با همـه ي جذابيت هاي داسـتاني آن.   دختـر شـينا روايـت زندگـی دختـری  بی سـواد اما باايمان اسـت. دختـری کـه روزگار او را طوری بـار آورد کـه بتوانـد صبـور و اسـتوار به زندگی اش بعـد از جنگ ادامـه دهد و به تنهايـی فرزندانش را اداره و بـزرگ کنـد. او بـه وصيـت شـوهرش کـه می خواهـد زنش بعـد از او زينب وار بـه زندگی ادامـه دهـد عمـل می کنـد و تـلاش می کند يـاد و خاطره شـوهرش را پشـتيبان زندگی قـرار دهد و ايمان داشـته باشـد که شـهيد هميشـه زنده اسـت.


اهــــمال کاري نويسنده: مرتضی آقاتهرانی  / ناشر: موسسه امام خمينی(ره) موضوع: روانشناسی/  مهارت زندگی كليدواژه:   اهمال- سستی- تنبلی - مرتضی آقاتهرانی
روان شناسـان گفته انـد: «اهمـا لکاري ايـن اسـت کـه کاري  را کـه تصميـم بـه اجـراي آن داريم بـه آينـده موکـول کنيم.»امـا ريشـه ي اهما لکاري چيسـت و چگونـه مي تـوان بـا آن مقابله کرد يـا آن را درمـان کـرد؟ کتـاب اهمـا لکاري در چهـار فصـل سـعي در ريشـه يابي و واکاوي منشـاء اهمـا لکاري و راه هـاي ترميم آن اسـت. بحث اهما لکاري در منابع غربي حدود چهل سـال اسـت کـه مـورد توجـه قرار گرفتـه در حالي که در متون اسـلامي از ديرباز بدان پرداخته شـده اسـت. در ايـن کتـاب تلفيقـي از مباحث اخلاق اسـلامي و روان شناسـي از موضوع ارائه شـده اسـت.    فصـل نخسـت ايـن کتـاب کلياتـی در زمينـه تعريـف اهمـال کاری، ويژگی هـای اهمـال کار، اهمـال کاران، مراتـب اهمال کاری و آثار اهمال کاری اسـت. فصل دوم ريشـه ها و علل اهمال کاری را مدنظـر قـرار داده و به مواردی مانند دهن بينی، افسـردگی و اضطراب اشـاره کرده اسـت. عوامل بيرونـی و محيطـی ماننـد نارضايتـی از وضـع موجـود، احسـاس عدم مسـئوليت در برابـر ديگران، لجبـازی، اهمـال کاری و پرخاشـگری انفعالـی، عوامل هوس انگيـز و سـرگرم کننده و توقع بيش از حـد از ديگـران از ديگـر عناوين مطرح شـده در فصل دوم اين کتاب اسـت. در فصل سـوم عوامل اهمـال کاری و بهره گيـری از فرصت هـا در قالـب هفـت موضـوع ماننـد بی نظمـی و بی برنامگی و انجـام کارهـای بـزرگ بـدون زمان بندی طرح بحث شـده اسـت.   نويسـنده ايـن کتـاب افسـردگی، وحشـت زدگی و بی کنترلـی را از پيامدهـای اهمـال کاری ذکـر کـرده و سـپس به ريشـه، علـل، عوامـل و راهكارهـای برون رفت آن اشـاره می کنـد. اهمال کاری به سـرعت به صورت عادت در افراد نمايان می شـود و مانند بيماری مسـری از انسـانی به انسـان ديگـر و از فـرد بـه جامعـه و از جامعـه ای به جامعـه ي ديگر سـرايت می کند.


محـمد (ص) و پیامبـران (ع) نويسنده: فريد مسعودی  / ناشر: دليل ما موضوع:دين / اعتقادات كليدواژه: حضرت محمد(ص)، حضرت علی(ع)، پيامبران، ويژگی های پيامبر خاتم، مقايسه پيامبران
تكيـه اصلـي ايـن کتاب بـر ترجمه ي حديـث مفصلی از حضـرت علـی(ع) در مورد برتری رسـول خـدا(ص) بـر سـاير پيامبـران(ع) اسـت کـه در پاسـخ به پرسـش های يك دانشـمند يهـودی بيان  سـوره مبارکه 286 و 285کردنـد. معجزات رسـول خدا(ص) و آشـنائي از محتـواي مرتبط به آيات بقـره کـه خـدای سـبحان به خاطر درخواسـت رسـول خـدا(ص) و کرامـت آن حضرت بـرای امت ايشـان تخفيف هـای فراوانـی قائـل شـد از ديگر مباحث کتاب اسـت.     کتـاب شـامل دو بخـش اسـت. بخـش اول بـا عنـوان «اوليـن کسـی کـه بـه بندگی خـدا اقرار کـرد» بـا اسـتناد بـه آيـات و روايـات ادله برتری رسـول خدا(ص) نسـبت به سـاير پيامبـران(ع) را ـب و اجـداد آن حضـرت، بشـارت های پيامبران و َسَبيـان م يکنـد. در اين قسـمت مسـائلي چون ن کتـب مقدس، پيشـگويی دانشـمندان رومـی و ايرانی، علائـم و معجزاتی که هنـگام ولادت اتفاق افتـاد و معجـزات دوران طفوليـت و هنـگام بعثت آمده اسـت.    فصـل دوم کتـاب کـه بخـش عمـده اي از اثر را در بـر مي گيرد، ترجمه احتجـاج حضرت علی (ع) در مورد برتری رسـول خدا(ص) بر سـاير پيامبران(ع) اسـت. روايتي سـت از امام موسـی بن جعفر(ع) بـه نقـل از پدرانـش از امام حسـين(ع). بر اسـاس ايـن روايت فـردي يهودی بر جمعـی از اصحاب وارد شـده و از حضـرت علـي(ع) دربـاره فضايـل رسـول خـدا(ص) بـر انبيای پيشـين پرسـش مي کند.




دانستنیها و احکام ازدواج نويسنده: سيد كاظم كاظمي / ناشر:  پيوند با امام كليدواژه: ازدواج-احكام ازدواج - ارتباط دختر وپسر- مهارت های زندگی موضوع:دين/ احکام خانواده
احـكام فقهـي بـر اسـاس نيازهـاي روزمـره ي بشـر شـكل گرفته انـد. برخـي از نيازهـا تحت هيچ شـرطي تغييـر نم يکنـد و برخـي از آنهـا بر اسـاس موقعيـت  زماني و مكانـي متفاوت و بر اسـاس تغييـرات زمانـه ممكن اسـت تغيير کند يـا صورت جديدي بيابـد. از اين رو فقه شـيعي ضمن حفظ اصـول ثابـت، بنابـر اقتضائـات زماني و مكاني پويا و سـيال اسـت. از جمله، در بحـث ازدواج ضمن تاکيـد بـر وجـوب و ضـرورت ازدواج بـراي آن احكام متعددي از صدر اسـلام بيان شـده اسـت. اما تغييـر زمانـه سـوالات جديدي را دربـاره ي احكام ازدواج پيش مـي آورد. اين سـوالات جديد همواره در ابواب مختلف فقهي پاسـخ داده شـده اسـت. کتاب دانسـتنيها و احكام ازدواج جهت تسـهيل و در دسـترس بـودن هرچـه بيشـتر اين احـكام به تدوين احـكام ازدواج پرداخته اسـت. بـا اين کتاب نيـازي به جسـتجو و کنـكاش در ميان کتـاب فقهي و احكام نيسـت. اين مجموعه داراي ويژگي هايي است که برخي از آنها عبارت است: ) از احـكام مراجـع مرحـوم چـون آيـات عظـام امـام خمينـي، خويـي و ... و مراجـع حاضـر آيات 1 عظـام، خامنـه اي، سيسـتاني، وحيد خراسـاني و ... اسـتفاده شـده اسـت. ) اسـتفتائات مراجـع معظـم از مجموعـه اسـتفتائات يـا از طريـق کتابهايـي که به تأييـد مراجع يا 2 دفاترشـان رسـيده اسـت اخذ شـده است. ) به منظور سهولت در انتقال نظرات برخي احكام به صورت پرسش و پاسخ بيان شده است. 3 ) انضمـام توصيه هـاي اخلاقـي مراجـع در باره ي ازدواج و زندگي زناشـوئي کـه از کتب غيرفقهي 4 ايشـان جمع آوري شـده است. ) در ضمـن در هـر فصل، از احاديث متناسـب نيز به منظور بهره گيري بيشـتر خوانندگان اسـتفاده 7 شده است


بزرگتـــرین فریضــه نويسنده: محمد تقی مصباح يزدی / انتشارات: موسسه امام خمينی(ره) موضوع: دین/ اعتقادات كليدواژه: دین اسلام- امر به معروف و نهی از منكر- مصباح يزدی
«امـر بـه معـروف و نهـي از منكـر» و پرداختـن بـه مسـايل مربـوط به آن موضـوع اين اثر اسـت. ايـن فريضـه کـه توجه مردم و مسـوولين به آن مي تواند باعث کاسـتن از زشـتي هاي جامعه شـود، مـورد سـتايش محققانـي همچـون مايـكل کـوک انگليسـي نيز قـرار گرفته اسـت. نوشـتار حاضر گزيـده اي از سـخنراني ها و نوشـته هاي چـاپ شـده علامـه مصبـاح يـزدي در موضـوع يـاد شـده اسـت. در کتـاب بيـش از هـر چيز، به ابعـاد سياسـي، اجتماعي و فرهنگـي اين فريضه توجه شـده و از ايـن لحـاظ بـا سـاير کتاب هـاي ايـن حـوزه تفـاوت  دارد. ايشـان عـلاوه بـر مباحثـي پيرامون اهميـت، جايـگاه، شـرايط و مراتـب امر بـه معروف و نهـي از منكـر، جلوه هاي عملي آن در سـيره اهل بيـت (عليهـم السـلام) بيـان نمـوده و ضمـن تبيين روش هـا و مصاديـق آن بر لـزوم اختلاف در روش هـا بـه تناسـب زمـان و مكان تاکيـد مي نمايـد. در انتها نيـز نگارنده به بررسـي مهم ترين چالش هـاي فـراروي ايـن فريضه پرداخته اسـت.


خاطرات زندان نویسنده:به کوشش سعید غیاثیان  / ناشر:سوره مهر اسلامی موضوع: ادبيات - خاطره نويسی/ تاريخ - انقلاب کلید واژه: انقلاب اسلامی- خاطرات - زندانیان سیاسی
کتـاب خاطـرات زنـدان، گزيـده ای از ناگفته هـای زندانيـان سياسـی رژيـم پهلوی اسـت که سـيد سـعيد غياثيـان آن را تدويـن کرده اسـت. نويسـنده خاطـرات را به ترتيـب زمان و موضـوع حادثه تدويـن کـرده اسـت. بدين شـرح که خاطـرات قبل از دسـتگيری، دسـتگيری و ورود بـه زندان در ابتـدای کار و خاطـرات فـرار و آزادی از زنـدان در انتهـا قـرار گرفته اسـت. در اين بين نيز مسـائلي کـه هـر زندانـی سياسـی با آن سـروکار داشـته گنجانده شـده اسـت. تنـوع مطالب کتاب، نسـبت مسـتقيم بـا رويدادهای زنـدان دارد. بدين ترتيب فراوانـی خاطرات مربوط به دسـتيگری، بازجويی و شـكنجه بسـيار بيشـتر از حضـور در دادگاه اسـت. در متـن کتـاب چهـار مـورد خاطـره قبـل از دسـتگيری، ده مورد دسـتگيری، نه مورد بازجويی و شـكنجه، شـش مورد شـرايط زندان، دو مورد دادگاه، پنـج مـورد اعتصـاب و شـورش، يـازده مـورد مسـائل داخلـی زندان، نـه مـورد تفريحات و سـرگرمی، هفـت مـورد ملاقات و مسـائل خانوادگی، پنج مورد فـرار و آزادی و در پايـان دو خاطره  ً از تمامـی وقايـع زنـدان گنجانده شـده اسـت. اسـتفاده از خاطـرات افراد ياد شـده در کتـاب کاملا تصادفـی بـوده و برحسـب جذابيت خاطره انتخاب شـده اسـت.


پرســـتو در قاف نویسنده:علیرضا قزوه /  ناشر:سوره مهر موضوع:  ادبیات / سفرنامه کلید واژه:  سفرنامه – حج - عربستان
«پرسـتو در قـاف» سـفرنامه ي حـج شـاعر معاصـر، عليرضـا قـزوه اسـت. متـن بيشـتر ادبـی و تاريخـي کتـاب در غالـب يادداشـت های روزانـه اسـت. طبـع لطيف و شـاعرانه ي نويسـنده حج را طـور ديگـری می بينـد و در جای جـای سـفر تراوشـات ادبـی و ذوقـی دارد. هـر يادداشـت حاوي بيت هايـی از بيـدل و سـعدی و ديگـر شـاعران از جمله خـود آقاي قـزوه و پاره هائي از «سـفرنامه ناصرخسـرو» تا «خسـی در ميقات» جلال آل احمد، اسـت. به خاطر مطالعات گسـترده نويسـنده در مـورد سـرزمين وحـی بـراي هـر مـكان تاريخچـه ای می گويـد، اگر جـا داشـته باشـد از زمان حضـرت آدم(عليـه السـلام) تـا صدر اسـلام و گاهی تا حكومت آل سـعود. از تاريخ مسـجدالنبی و نی کـه اثری از ِمسـجدالحرام  تـا مسـجد شـيعيان نخاوله در مدينه و مسـجد کوچكـی در ميان م آن باقـي نمانده اسـت.    ويژگـی ديگـر کتـاب، خشـم نويسـنده از سـعودی ها و وهابی هاسـت کـه بـر تمـام مراحـل سـفر سـايه انداختـه و حسـابی بـه چشـم می آيـد. صفحه بـه صفحـه متن پـر اسـت از طعنه ها و فريادهـای شـاعر ايرانـی بر سـر علمای دين فروش وهابی و سـلاطين دنياپرسـت سـعودی. اواخر کتـاب کار بـه ارائـه آمـار کشـتارهای اين سلسـله پادشـاهی می رسـد کـه در همين چند ده سـال اخيـر بيـش از دو ميليون مسـلمان را شـهيد کرده اند اما به دشـمنان اسـلام کمتـر از گل نگفته اند. علـت نام گـذاري کتـاب به «پرسـتو در قاف» اين اسـت که پرسـتو نام پرنده ای اسـت که از جهت سـفرهای بعيـده و حـج مشـهور اسـت و قاف هم عالـم قرب حضـرت رب الارباب و نيـز تلفظ نام پنجاهمين سـوره قـرآن کريم.    در قسـمتی از کتـاب اينگونـه آمـده اسـت: «بـوی مدينـه می آيد. ايـن را از نم نم بـاران فهميدم. دل ها بی تاب اند و چشـم ها گريان. سـمت چپمان مسـجد شـجره است. کم کم شـهری سپيدپوش بـه اسـتقبالمان می آيـد و مـن چقـدر دوسـت دارم بقيـع را ببينـم و چقدر دلـم می خواهـد مدينه را بغـل کنم و سـرش را بگذارم روی شـانه هايم.»


آموزش سواد اطلاعاتي
نويسنده: مهری پريرخ  / ناشر: كتابدار موضوع:  علوم ارتباطات كليدواژه: سواد اطلاعاتی – آموزش سواد اطلاعاتی - استاندارد سواد اطلاعاتی - نظريه های يادگيری
 بـه تعبيـر نيل پسـتمن «بيـش از يك دهـه قبل، عبارت سـواد به طـور صرف به معنـاي خواندن و نوشـتن بـود. بـا گسترده شـدن مفهـوم ارتباطـات، معنـاي سـواد در شـكل واقعي خـود، مهارتي اسـت کـه انسـان را قادر مي سـازد بر ابـزار و امكانات ارتباط جمعي مديريت داشـته باشـد. با وجود ايـن هنـوز خوانـدن و نوشـتن جايگاه خود را از دسـت نداده اسـت، ولـي در يك جامعـه اطلاعاتي ابزاري ناکافي محسـوب مي شـود.»   رشـد سـريع منابـع دانـش بشـري و ظهـور و گسـترش شـتابنده ي فناوري هـاي ارتباطـي و اطلاعاتـي، بشـر امـروز را در يافتـن منابـع اطلاعاتـي مـورد نياز با سرگشـتگي بي سـابقه اي روبرو سـاخته اسـت. تنهـا راه غلبـه بـر اين مشـكل و تسـريع در يافتـن اطلاعات مـورد نيـاز، آموزش و  جامعه ي 21 فراگيـري صحيـح مهارت هـاي سـواد اطلاعاتـي اسـت. از ديگر سـو جامعـه ي قـرن يادگيرنـده ناميـده شـده اسـت. هـر شـخص بايـد يادگيرنـده ي مادام العمر باشـد که پيش نيـاز آن کسـب مهارت هـاي مربـوط بـه تفكـر انتقـادي و سـواد اطلاعاتي اسـت.   کتـاب آمـوزش سـواد اطلاعاتـي: مفاهيـم، روش هـا و برنامه هـا نوشـته ی دکتـر مهـري پريرخ، عضـو هيات علمـي گروه کتابداري دانشـگاه فردوسـي مشـهد، يكـي از منابع اصلـي درس مباني و روش هـاي آمـوزش سـواد اطلاعاتي در رشـته کتابداري و اطلاع رسـاني اسـت. نويسـنده اثر، خود  هاي آموزشـي سـواد اطلاعاتي از طراحـان ايـن درس بوده و سـالهاي متمـادي کلاس ها و کارگا ه را بـراي دانشـجويان و کتابـداران برگزار کرده اسـت.    ايـن کتـاب حـاوي جنبه هـاي گوناگون آموزش سـواد اطلاعاتي بـه کتابداران با زبان سـاده و در چهـار فصل تنظيم شـده اسـت. فصل اول دربـاره ارزش اطلاعات و مفاهيم، اهميـت و کاربردهاي سـواد اطلاعاتـي و نقـش کتابـداران در آمـوزش و توسـعه سـواد اطلاعاتي اسـت. تاريخچه سـواد اطلاعاتـي و رونـد شـكل گيري و گسـترش سـواد اطلاعاتـي در جهـان را مي تـوان در فصـل دوم پيگيـري کـرد. فصل سـوم بـه اسـتانداردها و مهارت هاي سـواد اطلاعاتـي اختصـاص دارد. فصل چهـارم، بـه کاربـرد نظريه هاي يادگيـري در آموزش سـواد اطلاعاتي اختصـاص دارد.    خوانـدن ايـن کتـاب به کتابداران و دانشـجويان کتابداري و کليه مرتبطين با حوزه اطلاع رسـاني توصيه مي شـود.


آماده سازي منابع اطلاعاتي در کتابخانه هاي آموزشگاهي نويسنده: طیبه شهمیرزادی-سوسن قریشی/  ناشر: نشر کتابدار موضوع: کتابداری/خدماتا طلاع رسانی كليدواژه:  خدمات اطلاع رسانی
هـدف عمـده و اصلـی هـر کتابخانـه تهيه منابـع اطلاعاتي مـورد نياز و دسـترس پذير سـاختن آن  سـازمان دهی و آماده سـازی اين منابـع اطلاعاتي ً بـرای اسـتفاده  مراجعـه کننـدگان اسـت. مسـلما کـه شـامل مجموعـه ای از عمليـات ماننـد ثبـت کـردن، مهر زدن، برچسـب زدن، نوشـتن شـماره يـب، صحافـی و روکش کـردن کتـاب اسـت در راسـتای همين هـدف مهم ِبازيابـی، چسـباندن ج تعريـف مي شـود. ايـن فرآيند (آماده سـازی منابـع اطلاعاتی) موجـب کاهش هزينه هـای ذخيره و نگهـداری اطلاعـات، نظام منـدي گردش فعاليت های جاری و آسـاني دسترسـی اسـتفاده کنندگان بـه اطلاعـات مجموعـه بوده و سـبب می شـود آنچه را که هر بخـش از کتابخانه بـه عنوان وظيفه تخصصـی انجـام می دهـد، توسـط سـاير کارکنـان و بخش هـا و اسـتفاده کنندگان کتابخانـه مورد بهره بـرداري قـرار گيرد.   در ايـن کتـاب سـعی می شـود بـه مسـائل مربـوط به آماده سـازی انـواع منابـع اطلاعاتـی مانند کتـاب، مجلـه، منابـع الكترونيكـی، منابع سـمعی و بصری در بخش هـای جداگانه پرداخته شـود و در نهايـت چالش هـای پيـش روی آماده سـازی بـه صـورت اجمالـی مـورد بحث قـرار گيرد.

 


شاداب سازي محیط کتابخانه هاي عمومي نویسنده: دكتر ابراهيم افشار زنجانی و نگار افضلی/  ناشر: کتاب نشر كليدواژه:  کتابداری ـ روان شناسی-کتابداری موضوع: کتابداری/کتابخانه های عمومی
کتابخانه هـای عمومـی نهادهايـی اجتماعـی بـا نقش هـای اجتماعـی مشـخص هسـتند کـه بايد کالبـد فيزيكـی و نقش هـای اجتماعی شـان همخوانـی داشـته باشـد. ايـن نقش هـای اجتماعـی  تحـت عناويـن کليـي نظير آمـوزش، فرهنگ، سـرگرمی و اطلاع رسـانی مورد اشـاره قرار ًعمدتـا گرفته انـد. امـا نكته اينجاسـت کـه آموزش و فرهنـگ و سـرگرمی و اطلاع رسـانی در مكان هايی سـرد و خشـك و  بـی روح  و فاقـد جذابيـت قابـل تحقـق نيسـتند. لـذا لازم اسـت کتابخانه های عمومـی، همچـون ديگـر مكان هـای عمومی بـه گونـه ای طراحی و  پيرايـش و آرايش شـود که بـرای مردمانـی کـه در آن حضـور دارند اعـم از کارکنان و مراجعان محيطی شـاد، جـذاب، پذيرا و راحـت ايجـاد کند. در اين صورت اسـت کـه کتابخانه هـای عمومی در ايفای نقش هـای اجتماعی  موفـق خواهنـد بود. انگيزه اصلی از تاليف کتاب «شـاداب سـازي محيط کتابخانـه هاي عمومي» هميـن بـوده اسـت. در ايـن کتـاب مولفـان محتـرم کوشـيده اند قواعد و اصـول لازم بـرای ايجاد محيطـی پيراسـته و آراسـته در کتابخانه هـای عمومی را بـه کتابـداران عرضه کنند.




ماخذشناسی و استفاده از کتابخانه نویسنده: پروین انوار (استعلامی)/ ناشر: نشر کتابدار كليدواژه:  خدمات مرجع ـ مراجع ـ کتابشناسی موضوع: کتابداری/مأخذشناسی/منابعا الکترونیک
 اسـتفاده از کتابخانه و شـناخت و ِ علمـیِ خواننـده بـا روش هـای ِهـدف ايـن کتـاب، آشـنا کـردن مرجـع کتابخانه هـا، مدرسـان، مربيان ِ بخـشِکاربـرد منابـع مرجـع در پژوهـش اسـت. کتابـداران مطالـب و نوشـتن ِ و دبيرانـی کـه م یخواهنـد دانش آمـوزان يـا کاربـران خـود را بـرای گـردآوری مقاله هـا و گزارش هـای تحقيقـی راهنمايـی کنند، بـه خوبي مي تواننـد از اين کتاب بهـره بگيرند. در ايـن تأليـف، هـدف، پاسـخ دادن بـه اين پرسـش ها بوده اسـت:  گـردآوری شـده در کتابخانه هـا و مراکـز اسـناد و مـدارک ِّ . بـرای بيشـترين بهره گيـری از مـواد 1 علمـی، چه مطالبـی را بايـد بدانيم؟ . بـرای تدويـن مقاله هـای تحقيقـی و پايان نامه هـا از کجـا و چگونـه بايـد آغـاز کـرد؟ و به چه 2 منابعـی و چگونه دسترسـی بايـد يافت؟ . پس از فراهم شدن مواد، چگونه بايد آنها را در قالب يك مقاله يا رساله تدوين کرد؟3    در گفتـار نخسـت، سـخن از کتـاب و اجـزای تشـكيل دهنده آن اسـت. در گفتار دوم، پژوهشـگر  مـورد نظـر يـا کتاب هـای مربوط بـه موضوع ِ يـا دانشـجو راهنمايـی م یشـود کـه چگونـه کتـاب کار خـود را بيابـد. گفتارهـای سـوم و چهـارم بـه جوينـدگان م یگويـد که منابـع مرجـع کدام اند و چگونـه م یتـوان از آنهـا بهـره گرفـت. گفتار پنجم دربـاره ي مواد غيـر کتابی مانند فيلم و اسـلايد و نشـرياتی مانند پيايندها، اسـتانداردها و.... اسـت.   در گفتـار ششـم با انواع کتابخانه ها آشـنا م یشـويم. گفتار هفتم درباره کاربـرد رايانه در کتابخانه و بخـش مرجـع، آشـنايی بـا پايگاه هـای الكترونيكـی، شـبكه های کتابـداری و اطلاع رسـانی، و ب اسـت.گفتار هشـتم، پژوهشـگر را بـا روش تدوين و نگارش ِ روش هـای جسـتجو در اينترنت و و منابع چاپـی و الكترونيكی آشـنا م یکند. ِ رسـاله ها و مقاله هـا، و نوشـتن پانويس و فهرسـت مآخـذ



مرجع شناسي عمومي لاتین (چاپي- اینترنتي) نویسنده: بابک پرتو ـ رحیم علیجانی/ ناشر:  چاپار كليدواژه:  کتابداری ـ مرجع شناسی موضوع: کتابداری/مرجع شناسی
کتابداران براي مراجع هکنندگان در ميان حجم وسـيعي از اطلاعات و منابع مانند يك واسـطه عمل م يکننـد. کتابـداران ماننـد يك مكتشـف وارد شـاهراه هاي اطلاعاتي کـه بطور فزاينـده اي تودرتو مي شـود مي گردنـد تـا پاسـخ مناسـبي بـراي پرسـش هاي اعضـاء و مراجع هکننـدگان کتابخانه هـا فراهـم آورنـد. دنبال کـردن پيچ و خم ها و کشـف ورودي ها و خروجي هاي شـاهراه هاي اطلاعاتي نيازمنـد راهنمائـي باتجربـه، بـا هـوش و در عيـن حال مسـلط بـه علوم و فنـون روز اسـت. کتاب مرجع شناسـي عمومـي لاتيـن کـه درس نامه اي اسـت آسـان و روان جهت شـناخت منابـع مرجع اثـري خواهـد بـود در جهت دسـتيابي کتابـداران بـه توانائيهاي ياد شـده. کتـاب از دو بخش منابع چاپـي و منابع مرجع اينترنتي تشـكيل شـده که نشـان از روزآمـدي و کارآمدي کتـاب دارد.  


فرهنگ فشرده علوم کتابداری و اطلاع رسانی نويسنده: استلاكينن/  مترجم: دكترفاطمه اسدى كرگانى/ ناشر: کتابدر كليدواژه:  کتابداری ـ واژه نامه ـ اصطلاح ها و تعبیرها موضوع: کتابداری /فرهنگ نامه
 . اصطـلاح در زمينه علـوم کتابداری و اطلاع رسـانی 3000 ايـن کتـاب واژه نامـه ای اسـت جامع بـا بـرای هـر واژه عـلاوه بـر يـك يـا چنـد معـادل فارسـی، تعريفـی کوتـاه امـا گويا نيـز ارائه شـده اسـت. نمايـه الفبايـی اصطلاحـات و نظـام ارجاعـی آن، بهره گيری از ايـن کتاب را تسـهيل کرده  زمينه موضوعـی زير اسـت: منابع 6 اسـت. ويژگـی ديگـر ايـن واژه نامـه تفكيك اصطلاحـات بـه  ،اطلاعاتـی، سـازماندهی و بازيابـی اطلاعـات، رايانه و ارتباطـات دوربرد، مديريـت منابع اطلاعاتی روش پژوهـش و نشـر. نكتـه ي ديگـری کـه بر اعتبار ايـن اثر افزوده، اين اسـت کـه اصطلاحات، مـورد نقد و بررسـی متخصصـان علوم اطلاع رسـانی و کتابداری در کشـورهای مختلف جهان قرار گرفته اسـت. پديدآورنده کتاب اسـتلاکنين، مدرس دانشـگاه، مشـاور اطلاع رسـانی در امر آموزش و دبير کل اسـبق اتحاديه بين المللی مراکز اسـناد و اطلاع رسـانی (فيد) اسـت. دکتر فاطمه اسـدی کرگانـی، عضـو هيـأت علمـی و مديـر گروه کتابـداری و اطلاع رسـانی پزشـكی در دانشـگاه علوم پزشـكی و خدمـات درمانـی ايـران، اين اثر را ترجمـه و عبدالحسـين آذرنگ، نويسـنده و مترجم و از متخصصـان علـم اطلاع رسـانی، مقابله و ويراسـتاری کرده اسـت.
    

 


تاریخ ارسال پست: شنبه 17 آبان 1393 ساعت:
می پسندم نمی پسندم

حماسه حسینی در یک نگاه

 

منابع مقاله: فصلنامه مشکوة ، شماره 76 و 77 ،سال 1381، حق پناه، رضا ؛

شهید مرتضی مطهری قدس سره که با دغدغه خاص به بررسی موضوعات اسلامی می پرداخت، نسبت به حادثه عاشورا حساسیت و عنایت فوق العاده ای داشت. گر چه در این باره تألیف و اثری مکتوب توسط خود استاد نیست، اما گویا آنچه در نظر داشته بر قلم جاری کند، در سخنرانیهای خود اظهار نموده است. «حماسه حسینی» عنوان سه جلد کتاب از استاد شهید است. این مجموعه مشتمل بر سخنرانیها و یادداشتهای ابتدایی و غیر تفصیلی استاد مطهری است که از حدود سال 1347 تا 1356 شمسی ایراد و نوشته شده و تاکنون بیش از سی نوبت به چاپ رسیده است. این کتاب با عنوان «الملحمةُ الحسینیه» به عربی ترجمه شده و به نام مترجم تصریح نشده است(1).

از آنجا که استاد شهید در لابه لای جلدهای اول و دوم، و بخش آخر جلد سوم بر کتاب شهید جاوید ایراداتی داشته و دیدگاههای آن را رد نموده است، نویسنده شهید جاوید در انتقاد از حماسه حسینی کتابی با عنوان «نگاهی به حماسه حسینی استاد مطهری»(2) نوشته و ضمن تأیید انتقادهای استاد مطهری از تحریفات و خرافات بسته شده بر این نهضت، با زبان علمی به ردّ انتقادهای شهید مطهری پرداخته و آن گاه پاره ای از منقولات تاریخی کتاب «حماسه حسینی» را مورد نقد قرار داده است.

«حماسه حسینی» تاریخ نگاری نیست، بلکه تحلیل تاریخ است و در آن به جنبه درس آموزی و الگوگیری از قیام امام حسین علیه السلام و لزوم پیراستن آن از تحریفات تکیه و تأکید شده است.

از آنجا که استاد مطهری خود عهده دار فراهم کردن این کتاب نشده و فرصت تجدید نظر در مطالب آن را نیافته و مطالب آن را به تدریج گفته و نوشته بود، مسامحاتی در آن یافت می شود. با این وصف نکاتی جدید و ارزشمند در کتاب وجود دارد که می توان آن را در شمار کتابهای مهم قلمداد کرد(3).


دو چهره حادثه کربلا

حادثه کربلا دو صفحه بی نظیر دارد؛ صفحه سفید و نورانی و صفحه تاریک و سیاه و ظلمانی.

به اعتقاد استاد مطهری صفحه تاریک آن: «از نظر تنوع جنایت بی مانند است. حدود بیست و یک نوع پستی و لئامت در آن رخ داده که حتی در جنگهای صلیبی و آنچه اروپائیها در اندلس مرتکب شدند به پای آن نمی رسد. اگر فقط به این صفحه نگاه کنیم فقط باید شعر مرثیه بگوییم و بس.

صفحه دیگر آن حماسه و افتخار و نورانیت، تجلی حقیقت، انسانیت و حق پرستی است و بشریت حق دارد در برابر آن به خود ببالد. جنبه حماسی این حادثه صد برابر بر جنبه جنایی آن می چربد. جنایت این است که فقط یک صفحه اش [آن هم جنایات آن را [بخوانند و آن را از نظر هدف منحرف نمایند. امام حسین علیه السلام یک مکتب است و پس از مرگش زنده تر می شود، بنی امیه گمان می کرد حسین علیه السلام را کشت و تمام شد، ولی بعد فهمید که مرده حسین مزاحم تر است. تربت او کعبه صاحبدلان است و باز تصمیم گرفتند قبرش را خراب کنند، اما هرگز موفق نشدند نام و یاد و مکتب او را از بین ببرند. از نظر اسلام، شهادت امام حسین علیه السلام از دیدگاه فردی و اجتماعی موفقیت آمیز بود.»(4)

حماسه حسینی

از نظر استاد بهترین واژه ای که بیانگر عمق نهضت حسینی است کلمه حماسه است، نه نهضت یا قیام یا شورش و جز اینها.

«کلمه حماسه به معنای شدت و صلابت است و نیز به معنای شجاعت و حمیت. چنان که در ادبیات فارسی و عربی شعر و نثر حماسی داریم(5)، حادثه و شخصیت حماسی نیز هست. شخصیت حسین بن علی علیهماالسلام صبغه حماسی دارد و باید با وجود و سرگذشت او یک احساس حماسی داشته باشیم، نه یک احساس تراژدی و مصیبت، رثا و نفله شدن. شخصیتهای حماسی جنبه نژادی و قومی دارند؛ یعنی مخصوص یک قوم و نژاد معین و یک آب و خاکند، اما در مورد امام حسین علیه السلام چنین نیست. او یک شخصیت حماسی است، اما حماسه انسانیت و بشریت، نه حماسه قومیت. سخن، عمل و روح امام حسین علیه السلام هیجان و حماسه مافوق حماسه هاست و علت شناخته نشدن ایشان نیز همین است. شخصیت امام از نظر شدت حماسی بودن و علو و ارتفاع جنبه انسانی بی نظیر است و ما این حماسه را نشناخته ایم(6).

از این رو «کلید شخصیت امام حسین علیه السلام حماسه است و عظمت و شور و صلابت و شدّت و ایستادگی و حق پرستی. کلمات و اشعاری هم که از آن حضرت نقل شده، حاکی از همین روحیه حماسه و صلابت، خداپرستی و حماسه الهی و انسانی است»(7).

تحریفها در واقعه عاشورا

نهضت مقدس عاشورا نقش اساسی در زنده نگهداشتن اسلام و ستم ستیزی مسلمانان به ویژه شیعیان داشته و دارد. اهمیت و تأثیرگذاری احیاگری و سازندگی این حادثه سبب شده برخی به انگیزه های گوناگون دست به کار شده، این نهضت مقدس را حرکتی غیر منطقی و نابخردانه جلوه دهند. روشن است که دشمن به عمد دست به تحریف زده، ولی دوست از روی جهل به این میدان وارد شده که نتیجه یکی است.

استاد مطهری با حساسیت و دغدغه دینی این انحراف را نمی توانست تحمل کند. در دهه چهل که خرده گیریها و شبهه آفرینیها افزایش یافته، هر گروه و فرقه برای خود نشان دادن در پی دستاویزی می گشتند که اسلام را از جلوه بیندازند، بهترین و عوام فریب ترین مستمسک که باعث شده جوانان از گرایش به اسلام و اظهار علاقه به آن احساس شرم و خجالت کنند، پیرایه هایی بود که بر این واقعه شورانگیز بسته اند؛ یعنی همان چیزی را که موج می آفریند و مردم را به اسلام علاقه مند می کند و به ستم ستیزی و عدالت خواهی وا می دارد، به رخدادی بدل کرده اند که رکود و سستی می آفریند.

شهید مطهری پس از تقسیم تحریف به لفظی و معنوی(8) از این گلایه دارد که هر دو نوع تحریف در حادثه عاشورا راه یافته است. اما تحریف معنوی را خطرناک تر از تحریف لفظی و نقل قطعات تاریخی نادرست می داند(9)؛ زیرا بدون اینکه از لفظ بکاهد و آن را کم یا زیاد کند، حادثه و سخن را به گونه ای توجیه و تفسیر می نماید که بر خلاف معنای واقعی آن باشد.

اما عوامل تحریف در حادثه عاشورا چیست؟ استاد شهید به سه عامل اشاره می کند:

1 دوستان ناآگاه و دشمنان مغرض.

این عامل اختصاص به حادثه عاشورا ندارد. اغراض دشمنان همیشه عاملی برای تحریف حادثه های مهم است. در مورد حادثه عاشورا حکومت اموی کوشید تا با اقداماتی نهضت حسینی را منحرف کند؛ مانند خارجی معرفی کردن برخی از عناصر نهضت حسینی، و اتهام آشوب و اختلاف انگیزی به مسلم بن عقیل از سوی ابن زیاد. شگفت اینکه تلاش دشمنان در تحریف واقعه عاشورا ره به جایی نبرد و با کمال تأسف در حادثه کربلا بیشتر تحریفات از ناحیه دوستان است.

2 تمایل به اسطوره سازی، همان حس قهرمان پرستی بشر، ولی ما نباید یک سند مقدس را در اختیار افسانه سازان قرار دهیم.

3 کج فهمی از قیام حسینی. برخی می گویند صرفا گریه بر امام، کفاره گناهان است و ثمر دیگری بر آن مترتب نیست(10):

«می گویند امام حسین کشته شد تا گناهان ما بخشیده شود. شاید این مسئله را از دنیای مسیحیت گرفته باشند و امام حسین علیه السلام را «فادی» مانند مسیح نامیده اند، در حالی که قطعا این کار خطا و دروغ است و اگر روزه دار در ماه رمضان عمدا این سخن را بگوید واللّه روزه اش باطل است؛ زیرا دروغ بر امام حسین است»(11). تحریف معنوی دیگر این است که می گویند: «امام یک دستور خصوصی داشت. به او گفتند برو خودت را به کشتن بده. پس به ما و شما ارتباط پیدا نمی کند؛ یعنی قابل پیروی نیست. به دستورات کلی اسلام که دستورات کلی و عمومی است مربوط نیست. تفاوت این سخن با سخن خود امام حسین علیه السلام چقدر است؟ امام

حسین فریاد کشیده که علل و انگیزه قیام مسائلی است که منطبق بر اصول کلی اسلام است(12)»؛ مثل اصلاح امور اجتماعی امت اسلام، امر به معروف و نهی از منکر. نیازی نیست که از خودمان برای آن دلیل ذکر کنیم. و درست به خاطر همین اهداف مقدس بوده است که ائمه اطهار علیهم السلام اصرار داشتند که عزای امام حسین علیه السلام زنده بماند؛ یعنی خواستند این اهداف و شعارها زنده بماند:

«حسین بن علی علیهماالسلام مکتب عملی اسلام را تأسیس کرد. او نمونه عملی قیامهای اسلامی است. خواستند مکتب حسین زنده بماند و سالی یک بار حسین با آن نداهای شیرین و عالی و حماسه انگیزش ظهور کند و فریاد کند: «اَلا ترونَ اَنَّ الحق لا یُعمل به و اَنّ الباطل لا یتناهی عنه، لیرغب المؤمن فی لقاء اللّه محقّا.»(13) خواستند «الموت اولی من رکوب العارِ»(14)، مرگ از زندگی ننگین بهتر است برای همیشه زنده بماند. خواستند «لا اَری الموت إلاّ سعادة و الحیاة مَعَ الظالمین الاّ بَرَما»(15)، برای همیشه زنده بماند... نگذارید حادثه عاشورا فراموش شود. حیات شما، زندگی و انسانیّت و شرف شما به این حادثه بستگی دارد. به این وسیله می توانید اسلام را زنده نگه دارید. پس ترغیب کردند که مجلس عزای حسینی را زنده نگه دارید. و درست است. عزاداری حسین بن علی واقعا فلسفه صحیح و بسیار عالی دارد. اما متأسفانه عده ای این را نشناختند»(16).

وظیفه ما در برابر تحریفها

استاد مطهری دو گروه عوام و خواص (توده مردم و آگاهان) را مسئول پدید آمدن این تحریفات می داند و اکنون نیز وظیفه هر دو گروه مبارزه با این آفت می باشد. دانشمندان که نقاط ضعف اجتماع را می شناسند نباید از آنها چشم پوشی کنند، بلکه باید برای رفع آنها بکوشند.

عوام در حادثه عاشورا دو نقطه ضعف دارند: «شلوغی مجلس» و «شور و وایلا به پا شدن». بزرگ ترین وظیفه علما مبارزه با این نقاط ضعف اجتماع است، چنان که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:

«اذا ظهرت البِدَعُ فی اُمّتی فلیظهر العالم علمه و الاّ فعلیه لعنة اللّه »(17).

و بالاتر از این، قرآن کریم می فرماید:

«اِنّ الذین یکتمونَ ما انزلنا من البیّنات و الهُدی مِن بَعدِ ما بینّاه للناس فی الکتاب اولئک یَلعَنهم اللّه و یَلعَنهم اللاعنون»(18)

«وظیفه علما در دوره ختم نبوت، مبارزه با تحریف است... وظیفه علماست که در این موارد حقایق را بدون پرده به مردم بگویند، و لو مردم خوششان نیاید»(19).

نهضت حسینی، عامل شخصیت یافتن جامعه اسلامی

در اینکه شهادت امام حسین علیه السلام اسلام را تجدید حیات نمود شکی نیست(20). سؤالی که مطرح است این است که چه رابطه ای است میان شهادت امام حسین علیه السلام و زنده شدن اصول و فروع دین؟ استاد مطهری پاسخ می دهد:

«چون نهضت او یک حماسه بزرگ الهی و اسلامی بود، حیات تازه ای در عالم اسلام دمید. پس از شهادت ایشان رونقی در اسلام پیدا شد. امام حسین با حرکت بزرگ خود، روح مسلمانان را زنده کرد. ترس را ریخت و احساس بردگی و اسارتی را که اواخر زمان عثمان و تمام دوره معاویه بر روح جامعه حکمفرما بود، تضعیف کرد. به عبارت دیگر به جامعه اسلامی شخصیت داد. احساس شخصیت مسئله بسیار مهمی است که سرمایه ای بالاتر از آن برای اجتماع وجود ندارد. آنچه پیغمبر اسلام به مردم عرب داد و آنان را از حضیض پستی به اوج عزت رساند، ایمانی بود که به آن مردم شخصیت داد. امویین کاری کردند که شخصیت اسلامی را از میان مسلمین میراندند و امام حسین علیه السلام آن شخصیت را احیا کرد.

شخصیت دادن به یک ملت به این است که به آنها عشق و ایده آل داده شود، یا گرد و غبار از روی آن عشقها پاک کند. بعد از بیست، سی سال که تعالیم اسلام فراموش شده بود، امام حسین علیه السلام فرمود: «و علی الاسلام السَّلام اِذْ قد بُلیت الأمّة براعِ مثل یزید»(21). «انّی لم اخرج اَشِرا و لا بَطرا و لا مفسدا و لا ظالما، انّما خرجت لطلب الاصلاح فی امّة جدی»(22).

او حسّ استغناء و بی نیازی به مردم داد، درس غیرت، بردباری و تحمل شداید و سختیها را به مردم داد. پس اینکه می گویند حسین بن علی چه کرد که دین اسلام زنده شد، جوابش همین است که روح تازه ای دمید، خونها را به جوش آورد، ترس مردم را ریخت و همان مردم ترسو، تبدیل به یک عده مردم دلاور شدند»(23).

نهضت حسینی، تجسم عملی اسلام

مکتب مقدس اسلام جامع و دارای ابعاد درهم تنیده فردی، اجتماعی، اخلاقی، سیاسی و فرهنگی است. رفتار امامان معصوم تجلی ابعاد مختلف مکتب است.

اوج این تجلی پس از دوره کوتاه صدر اسلام در حادثه کربلا وجود دارد. از این رو برداشتهای ما از این حادثه باید متناسب با جامعیت و فراگیری آن باشد. به گفته استاد مطهری: «حادثه کربلا تجسّم فکر و ایده چند جانبه و چند بعدی اسلامی است. آنچه در جریان و عمل این حادثه تحقق پیدا کرده، اسلام است و همه برداشتهای صحیح از حادثه عاشورا به بخشی از آن اشاره کرده اند. صحیح اند ولی ناقص، کامل نیست؛ مثل برداشت دعبل خزاعی، کمیت اسدی، محتشم کاشانی، عمان سامانی و اقبال لاهوری. برداشت دعبل خزاعی از نهضت ابا عبداللّه ، به تناسب زمان فقط جنبه های پرخاشگری آن است. برداشت محتشم کاشانی، جنبه های تأثرآمیز و رقت آور، برداشت عمان سامانی یا صفی علیشاه عرفانی، عشق الهی و پاکبازی در راه حق. و دیگری از جنبه حماسی، اخلاقی، پند و اندرز و... و همه درست گفته اند، ولی برداشت هر یک از یک جنبه این نهضت است نه تمام آن.

اگر بخواهیم به جامعیت اسلام نگاه کنیم باید به نهضت حسینی نگاه کنیم. می بینیم امام حسین کلیات اسلام را عملاً در کربلا به مرحله عمل آورده و مجسم کرده است، ولی تجسّم زنده، حقیقی و واقعی، نه تجسم بی روح؛ چون اسلام مجسّم است. ائمه اطهار این همه به زنده نگهداشتن و احیای این حادثه توصیه کرده اند. در این حادثه مرد، زن، پیر و جوان، کودک، سیاه و سفید، عرب و عجم نقش دارند. و دارای جنبه های عرفانی و توحیدی، پاکباختگی در راه خداست. از یک سو امام علیه السلام مرد پرخاشگری است که در مقابل دستگاه جبار قیام کرده و می فرماید: «واللّه لا اُعطیکم بیدی اعطاء الذلیل و لا افرُّ فرار العبید»(24). «هیهات منّا الذلّة»... از سوی دیگر امام را در کرسی یک خیرخواه، واعظ و اندرزگو می بینیم که حتی از سرنوشت شوم دشمنان خودش ناراحت است که اینها چرا باید به جهنم بروند. او نمونه جدش بود که: «لَقَدْ جائکم رسولٌ مِنْ انفسکم عزیز علیه ما عنتّم حریصٌ علیکم بالمؤمنین رؤفٌ رحیمٌ»(25). در این مقام، امام حسین علیه السلام یکپارچه محبت و دوستی است که حتی دشمن خود را هم واقعا دوست دارد که نجات پیدا کند. از جنبه اخلاقی نیز حادثه عاشورا سرآمد است. ارزشهای اخلاقی مانند ایثار، وفا و مروت، مساوات اسلامی، برابری و برادری در آن موج می زند»(26).

عنصر امر به معروف و نهی از منکر در نهضت حسینی

در باره عامل اصلی قیام عاشورا تحقیقات فراوانی صورت گرفته و هر کس بر اساس نگرش خود به ذکر عواملی پرداخته است؛ مانند اینکه قصد و هدف اصلی آن حضرت تشکیل حکومت اسلامی بود، یا اینکه دستور خصوصی داشت و دیگران را نشاید که درباره آن کاوش کنند. اگر به سخنان خود امام حسین علیه السلام مراجعه کنیم پاسخ روشنی می یابیم. در کلمات آن حضرت عواملی چون اصلاح امت پیامبر اسلام، امر به معروف و نهی از منکر و در واقع پرداختن به مسائل بنیادین فراوان به چشم می خورد. از لابه لای تاریخ بر می آید که عوامل دیگری مثل بیعت خواهی یزید و اعلام وفاداری کوفیان نیز در کار بوده اند. اما به هنگام بررسی و تحلیل واقعه عاشورا، باید میان این عوامل از نظر تأثیر و اهمیت فرق نهاد. استاد شهید مطهری، پس از ذکر عوامل مؤثر در حادثه کربلا جایگاه و اهمیت هر یک را بیان می دارد:

عوامل مؤثر در نهضت حسینی

در نهضت حسینی عوامل متعددی دخالت داشته و همین امر سبب شده که از نظر تفسیری و پی بردن به ماهیت آن بسیار پیچیده باشد. عوامل مؤثر در نهضت حسینی را می توان این چند عامل دانست:

الف بیعت خواستن یزید از امام حسین علیه السلام و امتناع ایشان از بیعت.

بیعت با یزید که مظهر هر فسادی بود دو مفسده داشت:

1 تثبیت خلافت موروثی در خاندان اموی؛ یعنی خلافت فرد مطرح نبود، بلکه خلافت موروثی مطرح بود؛ زیرا معاویه بر این بود که یزید خلیفه شود.

2 شخصیت خاص یزید که آن زمان را از هر زمان دیگر متمایز می کرد. و آن اینکه او نه تنها فاجر و فاسق بود، بلکه برخلاف خلفای اموی شئون و مصالح اسلامی را در ظاهر هم رعایت نمی کرد؛ مثلاً علنا شراب می خورد و... که امام حسین علیه السلام می فرماید در صورت بیعت: «و علی الاسلام السّلام اذ قد بلیت الامة براعٍ مثل یزید»(27). بیعت نکردن یعنی در مقابل این حکومت تعهدی ندارم و بیعت نکردن امام خطری برای حکومت بود. وظیفه امام در اینجا بیعت نکردن است و تسلیم تهدید نشدن، و لو کشته شود، ولی نه بگوید. یزید در نامه خصوصی می نویسد: «خذا الحسین بالبیعة اَخْذا شدیدا»(28)، ولی امام حسین علیه السلام می فرماید: «لا واللّه لا اعطیکم بیدی اعطاء الذلیل و لا افرّ فرار العبید»(29).

ب دعوت مردم کوفه

این، عامل اصلی نبوده و حداکثر تأثیر آن این بوده که امام را از مکه بیرون بکشاند و ایشان به طرف کوفه بیایند؛ زیرا نامه های مردم کوفه به مدینه نیامد، بلکه در مکه به دست حضرت رسید و امام نهضتش را از مدینه شروع کرده بود؛ یعنی وقتی نامه ها به ایشان رسید که امام تصمیم خود را بر امتناع از بیعت گرفته بود و همین تصمیم، خطری بزرگ برای او به وجود آورده بود. بنابراین دعوت مردم کوفه عامل اصلی در این نهضت نبود، بلکه عامل فرعی بود.

ج امر به معروف و نهی از منکر

این نَصّ فرمایش خود امام علیه السلام است که هنگام خروج از مدینه به محمد بن حنفیه این وصیتنامه را نوشتند:

«هذا ما اوصی به الحسین بن علی اخاه محمدا المعروف بابن الحنفیة،.. انّی لم اخرج اشرا و لا بطرا و لا مفسدا و لا ظالما، انّما خرجت لطلب الاصلاح فی اُمّة جدی، ارید ان آمُرَ بالمعروف و اَنهی عن المنکر و اسیر بسیرة جدّی و ابی علیّ بن ابی طالب علیه السلام »(30).

در اینجا دیگر مسئله بیعت و دعوت اهل کوفه وجود ندارد؛ یعنی اگر از من بیعت هم نخواهند، ساکت نخواهم نشست. بنابراین، این عامل را امام حسین علیه السلام یک اصل مستقل و یک عامل اساسی ذکر کرده است.

ارزیابی عوامل یاد شده

در میان عوامل مزبور، دعوت مردم کوفه، ارزش بسیار ساده و عادی دارد. احتمال موفقیت آن حدود پنجاه درصد و یا کمتر است، که اگر شمار لشکر دشمن بیشتر باشد احتمال موفقیت کمتر خواهد بود.

و اما بیعت، ارزش آن نسبت به دعوت بیشتر است، چون نصرت و یاری مردم در کار نبود و ایشان از پذیرش بیعت امتناع فرمود. از این نظر که امام در چنین حالتی به تنهایی و بشخصه در مقابل تقاضای نامشروع یک قدرت بسیار جبار ایستاده است، بدون انصار و اعوان، و مقاومت هم صددرصد خطرناک است، دارای ارزش است.

اما امر به معروف و نهی از منکر، ارزش بسیار بالایی دارد؛ زیرا نه متکی به دعوت است و نه تقاضای بیعت.

اگر فقط عامل اول مؤثر بود، چنانچه امام را دعوت نمی کردند امام قیام نمی کرد. اگر عامل دوم فقط مؤثر بود، چنانچه حکومت بیعت نمی خواست، امام قیام نمی کرد، اما به موجب عامل سوم، امام حسین علیه السلام یک فرد معترض، منتقد، مثبت، انقلابی و قیام کننده است.

شرایط امر به معروف و نهی از منکر

از آنجا که این عامل ارزش نهضت امام حسین علیه السلام را بسیار بالا می برد، باید این اصل مهم را بشناسیم که چگونه این اصل آن قدر اهمیت دارد که شخصیتی مثل امام حسین علیه السلام را وادار می کند تا جانش را فدا کند. حسین بن علی علیهماالسلام در راه امر به معروف و نهی از منکر، یعنی در راه اساسی ترین اصلی که ضامن بقای اجتماع اسلامی است، کشته شد؛ اصلی که اگر نباشد جامعه متلاشی شده، از میان می رود. آیات قرآن در این زمینه زیاد است و از جوامع گذشته که یاد می کند، می گوید اینها متلاشی و هلاک شدند؛ زیرا در آنها نیروی اصلاح و امر به معروف و نهی از منکر نبود. اما برخی از شرایط آن:

یکی این است که آمر به معروف و ناهی از منکر (یعنی مصلح جامعه بشری) اول باید خود صالح باشد تا بتواند اصلاح کند: «التائبون العابدون الحامدون السائحون الراکعونَ الساجدون الآمرون بالمعروف و الناهونَ عن المنکر» (توبه / 112).

آمر به معروف و ناهی از منکر یعنی مصلح. مگر ناصالح می تواند مصلح باشد؟ آنان که اول خود را اصلاح کرده و تربیت و تأدیب نموده اند می توانند مصلح باشند. علی علیه السلام می فرمایند:

«مَنْ نصب نفسه للنّاس اِماما فَعَلیه اَنْ یَبْدأَ بتعلیم نَفْسِه قَبْلَ تعلیم غیره وَ مُعَلِّم نَفْسِهِ و مؤدّبها اَحقُّ بالاجلال مِنْ مُعَلّم الناسِ و مؤدّبهم»(31).

اگر آمرین به معروف و ناهین از منکر خود آلوده باشند، به جایی نخواهند رسید.

علی علیه السلام می فرماید:

«لَعَن اللّه ُ الآمرین بالمعروف التارکین له و الناهین عن المنکر العاملین به»(32).

دوم رشد، آگاهی و بصیرت است. باید معروف و منکر را بشناسیم، چگونگی امر و نهی را بدانیم. ائمه فرموده اند بهتر است جاهل، امر به معروف و نهی از منکر نکند؛ زیرا: «... ما یفسده اکثر ممّا یصلحه»(33). وظیفه جاهل ابتدا تحقیق و کاوش کردن است تا روشن بین بشوند و لذا یکی از ارزشهای نهضت حسینی روشن بینی است.

مراتب و مراحل امر به معروف و نهی از منکر

الف هجر و اعراض، به شرطی که اثر مثبت داشته باشد.

ب زبانی. پند، نصیحت و ارشاد، چون گاه به خاطر جهل و نادانی و تبلیغات نادرست مرتکب منکری می شود و نیاز به راهنما و مربی برای آگاه سازی دارد.

ج مرحله عمل. البته عمل ها هم مختلف است. علی علیه السلام در مورد پیامبر می فرمایند: «طبیبٌ دَوّارٌ بطبّه قد احکم مراهمه و احمی مواسمه»(34).

او طبیب بود. نهی از منکر هم شبیه به طبابت است؛ هم مرهم می نهند و هم جراحی می کنند. عمل پیامبر اول لطف و مهربانی بود، و اگر مهربانی سودی نداشت جراحی می کرد. همان گونه که امر به معروف و نهی از منکر ارزش نهضت امام حسین علیه السلام را بالا برد، نهضت امام حسین علیه السلام هم ارزش امر به معروف و نهی از منکر را در جهان اسلام بالا برد. امام حسین علیه السلام ثابت کرد که به خاطر امر به معروف و نهی از منکر می توان جان و مال و عزیزان را داد. امر به معروف و نهی از منکر مشروط به عدم مفسده است نه ضرر شخصی و امام حسین علیه السلام به این اصل عمل کرد. فرمایشات آن حضرت در این باره بسیار واضح و روشن است(35). هنگامی که اوضاع صددرصد مأیوس کننده است، در مرز عراق در مقابل لشکر حرّ می فرماید:

«ایّها الناس من رأی سلطانا جائرا مستحلاً لحرام اللّه ناکثا لعهد اللّه مستأثرا لفی ء اللّه ، متعدّیا لحدود اللّه فلم یُغیّر علیه بقولٍ و لا فعلٍ، کان حقّا علی اللّه ان یدخله مدخله. الا و اِنّ هولاء القوم قد احلّوا حرام اللّه و حرّموا حلاله و استأثروا فیءاللّه ».

بنابراین هر کس در این شرایط ساکت بماند مانند آنهاست، آن گاه ایشان فرمان الهی را بر خود تطبیق داده و می فرماید: «و انا احقّ من غیره»(36).

در نهضت حسینی عملاً امر به معروف و نهی از منکر صورت گرفته است. وجود مقدس امام حسین علیه السلام در این نهضت عملاً یک آمر به معروف و ناهی از منکر بود و از او بیشتر بعد از شهادتش، اهل بیت بزرگوار آن حضرت بعد از عاشورا به عنوان یک گروه امر به معروف و نهی از منکر شروع به فعالیت کرده و آنها دنبال هدف حسین علیه السلام بودند»(37).

ماهیت قیام حسینی

از آنچه گذشت، تا اندازه ای ماهیت قیام مقدس حسینی روشن شد. معمولاً افراد در زمان خود شناخته نمی شوند، بلکه پس از درگذشت آنان، ارزش ایشان آشکار می گردد؛ چنان که امام علی علیه السلام می فرماید: «غدا تعرفوننی و یکشف لکم سرائری»(38).

حوادث و وقایع نیز مانند افراد پس از سپری شدن دوره ای شناخته می شوند. چه بسا حادثه ای در زمان خودش کوچک تلقی شود، ولی پس از آن بهتر شناخته شود؛ مثل حادثه عاشورا که پس از قرنها ابعاد و جوانب گوناگون آن بهتر شناخته شد.

امام حسین علیه السلام در پی زنده کردن روش رسول اللّه در شیوه رهبری است؛ یعنی در حادثه عاشورا علاوه بر امر به معروف و نهی از منکر، زنده کردن سیره رسول اللّه را هم می بینیم و آن رهبری جامعه و تعیین رهبری جامعه است. از این رو به هنگام بررسی و تحلیل ماهیت قیام حسینی علیه السلام باید به میزان تأثیر عوامل دخیل در آن توجه کرد. مهم ترین عامل، امر به معروف و نهی از منکر و احیای سیره پیامبر است. عوامل دیگر هر چند دخیل بوده اند، ولی این اندازه اهمیت نداشته اند؛ مانند دعوت مردم کوفه. وظیفه امام در مقابل بیعت، سر باز زدن است، در مقابل دعوت، رفتن است و در مقابل امر به معروف و نهی از منکر، یک مهاجم است.

موضوعات دیگر

مرحوم استاد شهید مطهری در جلد نخست کتاب حماسه حسینی مطالب زیادی را به مناسبت بحث از سیره و حماسه و قیام امام حسین علیه السلام مطرح نموده است؛ از جمله عنصر تبلیغ در نهضت حسینی(39). در این بخش، موضوعات زیر مورد بررسی قرار گرفته اند:

تبلیغ در اسلام، مفهوم تبلیغ، شرایط موفقیت یک پیام (مانند عقلانی بودن آن، قدرت و نیرومندی محتوای آن، انطباق با احساسات بشر)، وسائل و ابزار پیام رسانی. چهار عاملی که در موفقیت یا شکست یک پیام مؤثرند: 1 ماهیت پیام (حقانیت و غنی بودن محتوای آن)، 2 شخصیت خاص پیام رسان، 3 ابزار پیام رسانی، 4 کیفیت و متد و اسلوب رساندن پیام. روشهای تبلیغی نهضت حسینی، نقش اهل بیت سیدالشهدا در تبلیغ نهضت حسینی، شرایط مبلغ و تأثیر تبلیغی اهل بیت امام حسین علیه السلام در مدت اسارتشان.

در جلد دوم کتاب نیز استاد مسئله امر به معروف و نهی از منکر را در نهضت حسینی مورد بررسی قرار داده، در همین ارتباط چندین مسئله را به بحث گذاشته اند؛ از جمله: ارزش امر به معروف و نهی از منکر از نظر علمای اسلام(40)، کارنامه ما در امر به معروف و نهی از منکر و گلایه از اینکه کار درخشانی در باره این وظیفه مهم انجام نداده ایم(41). و مبحث شعارهای عاشورا(42)، که در این بحث به دو موضوع پرداخته شده: یکی شعارهایی که امام حسین علیه السلام و اهل بیت و اصحاب ایشان در روز عاشورا ابراز کردند و دیگر شعار بودن عاشورا برای مردم شیعه. در ضمن این بحث از شعارهایی که برخی ابراز کرده و در واقع با روح حماسه حسینی ارتباطی ندارد، انتقاد نموده و گفته اند شعارهای ما در مجالس، در تکیه ها و در دسته ها باید مُحیی باشد نه مخدّر، باید زنده کننده باشد نه بی حس کننده. اگر بی حس کننده باشد نه تنها اجر و پاداشی نخواهیم داشت، بلکه ما را از حسین علیه السلام دور می کند.

جلد سوم حماسه حسینی حاوی مطالبی است که استاد شهید به مرور ایام نگاشته اند و هدف از این نگارش یادداشت مطالب مهم جهت مراجعه بعدی یا آمادگی برای سخنرانی بوده است. از این رو کتاب به ده بخش تقسیم شده است:

بخش اول: ریشه های تاریخی حادثه کربلا. نوشته های استاد در این بخش متفاوت می باشد، بعضی کوتاه و در چند سطر و بخشی دیگر طولانی در حد یک مقاله است. بخش دوم یادداشتهایی است در باره ماهیت قیام حسینی و عوامل مؤثر در آن، مانند بیعت، دعوت مردم کوفه و امر به معروف و نهی از منکر. تفصیل این یادداشتها در جلد دوم به صورت سخنرانی آمده است. بخش سوم: امام حسین علیه السلام و عیسی مسیح علیه السلام . بخش چهارم یادداشتهایی در باره عنصر امر به معروف و نهی از منکر که در جلد دوم به تفصیل در باره آن بحث شده است. بخش پنجم یادداشتهایی در باره تحریفات در واقعه تاریخی عاشورا (مانند تحریف لفظی، معنوی، عوامل تحریف، تقصیر عوام و وظیفه آنها و وظیفه علما). بخش ششم نقد استاد بر کتاب «حسین وارث آدم» نوشته دکتر علی شریعتی است. استاد نوشته اند: آنچه در این جزوه (حسین وارث آدم) به چشم نمی خورد شخصیت امام حسین علیه السلام و آثار نهضت اوست. مبنای جزوه بر این است که در جامعه طبقاتی همه تلاشها بی حاصل است. انقلابیون تاریخ، وارث آدم یعنی انسان اشتراکی می باشند و قیامشان برای حق بوده و حق یعنی عدالت، برابری و اشتراکیت. امام حسینِ این جزوه همان امام حسینِ مظلوم و محکوم روضه خوانهاست که هیچ نقشی در تاریخ ندارد. بخش هفتم یادداشت حماسه حسینی، بیان مفهوم حماسه و این است که بهترین تعبیر برای قیام عاشورا لفظ حماسه است. بخش هشتم یادداشت عنصر تبلیغ در نهضت حسینی. بخش نهم یادداشتهای پراکنده. بخش دهم حواشی مختصر استاد بر کتاب شهید جاوید. استاد نقدی مستقل بر این کتاب ندارند، بلکه بر چاپ نخست آن حواشی کوتاهی نگاشته اند. گویا استاد تنها تا صفحه 215 آن کتاب را نقد نموده اند؛ اما لابه لای جلد دوم و سوم، با اشاره یا با تصریح به نقد محتوای کتاب شهید جاوید پرداخته اند.


تاریخ ارسال پست: چهار شنبه 7 آبان 1393 ساعت:
می پسندم نمی پسندم

معرفی کتاب "منظومه ظهر دهم"

ظهر روز دهم نسخه PDF چاپ ارسال به دوست

Image

نام كتاب:منظومه ظهر روز دهم

سروده: قيصر امين پور

ناشر: انتشارات سروش

كتاب«منظومه ظهر روز دهم» را مرحوم قيصر امين پور سروده است. اين اثر درباره يكي از كودكان عاشورا است. گفته مي‌شود در كربلا حدود نه يا ده كودك شهيد شدند. نام اين كودكان به درستي معلوم نيست. گفته‌اند كه گويا نام يكي از آن ها«عمرو» پسر «مسلم بن عوسجه» يا «حرث بن جناده» بوده است. آن چه اين ماجرا را زيباتر و شگفت انگيزتر مي‌نمايد اين است كه گويي خود نيز گم نامي را دوست تر داشته است. زيرا بر خلاف معمول عرب كه مبارزان در هنگام ورود به ميدان خود را با اصل و نسب، ايل و تبار در رجزهايشان معرفي مي‌كنند او به جاي اين كه به نام و نشان، قوم و قبيله‌اش بنازد با افتخار فرياد مي‌زند:

«اميري حسينٌ و نعم الامير، يعني؛ من آنم كه امير و مولايم حسين (ع) است و چه نيك مولايي است او»

او خود را ذرّه‌اي مي‌داند كه مي‌خواهد در خورشيد عاشورا محو شود.

بخش‌هايي از اين كتاب را مي‌خوانيم:

شور محشر بود

نوبت يك يار ديگر بود

باز ميدان از خودش پرسيد؛

«نوبت جولان اسب كيست؟!.».

دشت، ساكت بود

از ميان آسمان خيمه‌هاي دوست

ناگهان رعد گران برخاست

اين صداي اوست!.

اين صداي آشناي اوست

اين صدا از ماست!.

اين صداي زاده زهراست.

«هست آيا ياوري ما را؟!.».

كودكي از خيمه بيرون جست

كودكي شورِ خدا در سر

با صدايي گرم و روشن

گفت:

«اينك من،

ياوري ديگر»

...

آسمان، مات و زمين، حيران

چشم‌ها از يك دگر پرسان

«كودك و ميدان؟!.».

كار كودك خنده و بازي ست!.

در دل اين كودك امّا شوق جانبازي است!.

پيچ پچي در آسمان پيچيد:

كيست آن مادر، كه فرزندي چنين دارد؟!.

و صداي آشنا پرسيد:

«آي كودك، مادرت آيا خبر دارد؟!».

كودك ما گرم پاسخ داد:

مادرم با دست هاي خود

بر كمر، شمشير پيكار مرا بسته است!».

كودكي تنها به سوي دشمنان مي‌راند

مي خروشيد و رَجَز مي‌خواند

دسته شمشير را در دست مي‌چرخاند

در دل گرد و غبار

در دل گرد و غبار دشت مي‌چرخيد

...

كودك ما، با دل صد مرد

تيغ را ناگه فرود آورد!.

و سواران را ز روي زين

بر زمين انداخت

لرزه در قلب‌هاي آهنين انداخت...

 

من نمي‌دانم چه شد ديگر

بس كه ميدان خاك بر سر زد

بعد از آن چيزي نمي‌ديدم

در ميان گرد و خاك دشت

مرغي از ميدان به سوي آسمان پر زد

پرده‌ي هفت آسمان افتاد

دشت، پر خون شد

عرش، گلگون شد


تاریخ ارسال پست: دو شنبه 5 آبان 1393 ساعت:
می پسندم نمی پسندم

معرفی کتاب مردان و رجزهایشان

 
شجاعی در این اثر اولا همه تاریخ را در مورد شخصیت شگفت و شیفته حبیب مورد استفاده روایتش قرار می‌دهد و ثانیا در مسیر دو محور را جدی پیگیری می‌کند: اول چگونگی ادب و برخورد با امام را و دوم گوشه‌‌هایی از تصاویر کربلا، بیشتر آنجا که حبیب حاضر است و می‌بیند...

 «مردان و رجز‌هایشان»، کتابی است شامل رجزهای بعضی از شهیدان کربلا در روز عاشورا که توسط سید مهدی شجاعی جمع آوری و ترجمه شده است. علاوه بر متن و ترجمه رجز‌ها، توضیحات و شرح حال مختصری هم درباره صاحبان رجز‌ها آمده است.

در صفحات نخست این کتاب به نقش اهمیت رجزخوانی در تاریخ جنگ‌ها و مبارزات عرب اشاره می‌شود. در پی آن، رجزهایی از یاران امام حسین (ع) نقل می‌گردد که هر یک عمق معرفتی و شکوه عشق آن یاران را نشان می دهد. این رجزها که به زبان عربی و فارسی گردآمده با توضیحاتی چند همراه است . عناوین برخی از آنها بدین قرار است: "آیین دلدادگی"، "جوهر جوانمردی"، "تندیس وفاداری"، "اسوه عاشقی"، "حماسه ادب "و "ماذنه ولایت".


شجاعی در این اثر اولا همه تاریخ را در مورد شخصیت شگفت و شیفته حبیب مورد استفاده روایتش قرار می‌دهد و ثانیا در مسیر دو محور را جدی پیگیری می‌کند: اول چگونگی ادب و برخورد با امام را و دوم گوشه‌هایی از تصاویر کربلا، بیشتر آنجا که حبیب حاضر است و می‌بیند...

در مقدمه کتاب که توسط سید ابوالقاسم حسینی (ژرفا) نوشته شده، بحث رجز از دو منظر لغوی و اصطلاحی به صورت علمی تشریح شده و آمده است:
«معمولاً رجز خواندن در میدان جنگ، ویژهٔ خاصّان و بلند رتبگان اجتماع بود و عوام نوعاً از رجزخوانی بی‌نصیب بودند. از افتخارات سپاه امام حسین در کربلا همین بود که از خواص و عوام، هر دو درمیدان رزم عاشورا رجزهایی روایت شده است. این از آن روست که همهٔ آنچه در خواصّ یاران حضرت مایهٔ افتخار شمرده می‌شد، وابستهٔ ارزش‌های معنوی و شرافت روح ایشان بود و همهٔ تقوامداران ولایت شعار، خواه به اصطلاح از خواص باشند و خواه از عوام، در این بهره مشترکند... اما تاریخ عاشورا روایت نکرده است که امویان یزیدی در ذکر اهداف خود به رجزی توسّل جسته باشند».

سید مهدی شجاعی در مردان و رجز‌هایشان، مختصر زندگی و رجزهای آفتاب‌هایی چون قمر بنی هاشم، عباس بن علی (ع) و سه برادرش عبدالله و عثمان و جعفر؛ عون و مجمد فرزندان عبدالله جعفر طیار و حضرت زینب؛ عبدالله و عبدالرحمن غفاری؛ عمر بن خالد صیداوی، عبدالله بن مسلم بن عقیل؛ بریر؛ ابن و هب؛ سوید بن عمرو؛ حبیب بن مظاهر؛ حر بن یزید ریاحی؛ قاسم بن الحسن و... را به تصویر کشیده است.


تاریخ ارسال پست: یک شنبه 4 آبان 1393 ساعت:
می پسندم نمی پسندم

معرفی رمان دموقراضه اثر سید مهدی شجاعی

نویسنده: سید مهدی شجاعی

کتاب، حکایت کشور خیالی غربستان  است. پادشاه غربستان به نام «ممول» 25 پسر دارد. ممول وصیت می کند تا بعد از مرگش پادشاه بعدی با یک انتخابات مردمی از بین پسرانش انتخاب شود.
پس از مرگ پادشاه، مردم پسر اول را به پادشاهی «انتخاب» می کنند و همینطور حکومت بین بیست و چهار پسر دست به دست می شد.
داستان کتاب دوره حکومت آخرین پسر یعنی دموقراضه را (که به دلیل زشتی و کوتاه قدی و نقائص جسمانی به این نام خوانده می شد) روایت می کند.


بخشی از کتاب:
متن زیر سخنرانی دموقُراضه خطاب به مدیران حکومتی است که در آن می‌کوشد اصول حکومت‌داری را به آنان بیاموزد.

۱- مردم همه گوسفندند و ما چوپان:
حواستان باشد! بزرگ‌ترین اشتباه در حکومت، بها دادن به مردم، یا ارزش قائل شدن برای مردم است. شما مطمئن باشید که اگر برای مردم، ارزشی بیش از گوسفند قائل شوید، نمی‌توانید بر آنها حکومت کنید.
بهای مردم را شما معین می‌کنید، نه خودشان. اگر شما بر مردم قیمت نگذارید، آنها قیمتی بر خودشان می‌گذارند که هیچ‌جور نمی‌توانید بخرید. و تازه این گوسفند که من گفتم بالاترین قیمت است: قیمت آدم‌های اندیشمند چاق و چله. قیمت بقیه‌ی مردم، حداکثر در حد پشگل گوسفند است و نه بیشتر.
نتیجه این که: مردم را هر جور بار بیاورید، بار می‌آیند. اگر به آنها احترام بگذارید، فکر می‌کنند که شما موظف‌اید به آنها احترام بگذارید. اگر به آنها توضیح دهید، گمان می‌کنند که شما موظف به توضیح دادن‌اید.

۲- هیچ‌وقت شنیده‌اید که غذای گوسفند را به او اهداء یا تقدیم کنند؟ غذا یا علوفه گوسفند را جلویش می‌ریزند. رفتار با مردم هم باید درست مثل رفتار با گوسفند باشد. طبیعی‌ترین و مسلم‌ترین حق مردم را باید با تحقیر و توهین به آنها داد؛ وگرنه طلبکار می‌شوند. اگر به مردم عزت بگذارید یا احترام کنید، مردم فکر می‌کنند که شما موظف به عزت گذاشتن‌اید و دنبال باقی مطالبات خود می‌گردند.

۳- طوری برنامه‌ریزی کنید که مردم از صبح تا شب بدوند و آخر شب هم نرسند. مردم اگر مایحتاج خود را آسان به دست بیاورند، اگر وقت اضافه داشته باشند، عصیان می‌کنند، بداخلاقی می‌کنند و به فکر اعتراض و انقلاب و این حرف‌ها می‌افتند.
یک تشکیلاتی را تأسیس کنید که کارش چرخاندن مردم باشد، یا چرخاندن لقمه دور سر مردم. کارش چیدن موانع مختلف، پیش پای مردم باشد. فرض کنید که آب دریا فاصله‌اش یا مردم به اندازه دراز کردن یک دست است. جای دریا را نمی‌توان عوض کرد، اما راه مردم را که می‌شود دور کرد. هزار جور قانون می‌شود وضع کرد که مردم دور کرهٔ زمین بچرخند و دست آخر به همان نقطه‌ای برسند که قبلاً بوده‌اند. و از شما به خاطر رسیدن به همان نقطه، تشکر هم بکنند.

۴- مردم را به دو دسته تقسیم کنید و به یک دسته حقوق و مواجب بدهید که مراقب آن دسته‌ی دیگر باشند. دسته اول، به طمع مواجب یا از ترس قطع شدن مواجب، مرید شما می‌شوند و دسته‌ی دوم، از ترس دسته‌ی اول، مطیع و مِنقاد شما. به این ترتیب، مملکت، خود به خود اداره می‌شود، بی‌آنکه شما زحمتی بکشید یا دغدغه‌ای داشته باشید.

۵- مردم به دو دسته‌ی خیلی نامساوی تقسیم می‌شوند: عوام و خواص. نسبت این دو با هم، نسبت ۹۹ به ۱ است. یعنی از هر ۱۰۰ نفر، ۹۹ نفر عوام‌اند – عین خودمان – و یک نفر خواص است. و هیچ آدم عاقلی، ۹۹ را نمی‌گذارد، یک را بردارد. پس خواص را در شمار هیچ‌یک از اعضای بدن خود به حساب نیاورید و در صورت لزوم، فقط به جلب رضایت عوام فکر کنید. چرا که:
اولاً: جلب رضایت عوام، بسیار آسان‌تر از خواص است.
ثانیاً: رضایت عوام را فله‌ای می‌شود جلب کرد ولی خواص را یکی یکی؛ آن هم اگر بشود.
ثالثاً: عقل عوام به چشمشان است ولی عقل خواص، هر کدام، یک جایشان است که با زحمت هم نمی‌توان جایش را پیدا کرد.
و از همه مهم‌تر، در انتخابات و رأی‌گیری، رأی خواص و عوام یک‌اندازه است. رأی آدم خاص که بیشتر یا بزرگ‌تر از آدم عوام نیست. پس آدم باید مغز خر خورده باشد که خواص را با همه‌ی مشکلات‌شان جدی بگیرد.
خلاصه این که: این عوام‌اند که سرنوشت و تقدیر خواص را رقم می‌زنند. پس خود خواص را نباید جدی گرفت، ولی خطر خواص را چرا. خیلی باید مراقب بود. این خواص، موجودات پلید و ناشناخته‌ای هستند که اگر ازشان غافل شوید، کار دست‌تان می‌دهند.
عوام، هزارتایش کم است و خواص یک‌دانه‌اش زیاد. اگر توانستید سرشان را زیر آب بکنید، بکنید وگرنه لااقل مراقب باشید که یکی‌شان دوتا نشود.

۶- هر کاری را که از انجامش عاجزید، با صدای بلند اعلام کنید که می‌توانید. هر چقدر کار، بزرگ‌تر باشد و شما در انجام آن ناتوان‌تر، باید توانستن‌تان را قاطع‌تر و محکم‌تر و بلندتر اعلام کنید تا مردم به توانمندی شما ایمان بیاورند. انجام شدن یا نشدن آن کار مهم نیست؛ همان رعد و برق اولیه برای مردم مهم است. بعد از آن برای انجام نشدنش هزار دلیل می‌شود جفت و جور کرد.

۷- برای هر نقص و کاستی و کمبودتان، معجونی از دلیل و حکمت و فلسفه درست کنید و به مردم بخورانید. مردم، استعداد غریبی دارند برای خر شدن. اگر نان ندارید که شکم مردم را سیر کنید، برایشان در فضیلت گرسنگی، داد سخن دهید. اگر از عهده‌ی تأمین امنیت مردم برنیامدید، به آنها تفهیم کنید که هزار و یک محصول و ثمره است که فقط از وجود ناامنی به دست می‌آید. یکی از آنها، تقویت توان مقاومت است. یکی از آنها ظهور استعدادهای نهفته است و...

۸- برای این که مردم، کمتر در امور مملکت دخالت کنند و وقت شما را بگیرند، سعی کنید که آنها را به خوابیدن بیشتر ترغیب کنید. نغزترین کلام در این مورد را هم باز از خود من شنیده‌اید: هر که بیشتر می‌خوابد، توان بیشتری ذخیره می‌کند.

۹- این اصل را هیچ‌وقت فراموش نکنید: بزرگ‌ترین دشمن ما علم و دانش است. و تنها راه مبارزه با این دشمن، تحقیر کردن آن است. تا می‌توانید از افراد بی‌سواد، تجلیل کنید. آنها را در صدر بنشانید. مناصب مهم و بزرگ را به آنها بسپارید. و به همگان نشان دهید که؛ علم و دانش، جز بدبختی و دردسر و بیکاری و گوشه‌گیری، خاصیت دیگری ندارد. اما حواستان باشد که چنین اتفاقی یک‌شبه نمی‌افتد. تغییر دیدگاه مردمی که یک‌عمر علم و دانش را اسباب افتخار و عزت می‌دانسته‌اند، کار آسانی نیست. در عمل! باید در عمل، کاری کنید که مردم، مطمئن شوند که نتیجه‌ی آموختن علم و دانش، فقر و خفت و بیکاری است و نتیجه‌ی بی‌سوادی، ثروت و عزت و افتخار و قدرت.

۱۰- حتماً متوجه این واقعیت شده‌اید که افراد قدبلند به دیگران یعنی کوتاه‌تران با دیده تحقیر نگاه می‌کنند. یعنی قدبلندی اصولاً اسباب تفاخر و تکبر است. مضاف به این که افراد قدبلند هرگز از افراد کوتاه‌قد فرمان نمی‌برند. نتیجه این که: رمز بقای مدیریت، انتخاب و انتصاب زیردستانی است که قدشان از شما کوتاه‌تر باشد. اگر زمانی مجبور شدید به استفاده از فرد قدبلند، حتماً یکی از این دو کار را با او انجام دهید:
یک: آنقدر بر سرش بکوبید تا قد او هم به اندازه‌ی شما و بلکه کوتاه‌تر شود.
دو: قبل از شروع همکاری، قسمت اضافه قدش را ببرید تا به اندازه‌ی مطلوب‌تان برسد. از بالا یا پایین یا وسط فرقی نمی‌کند. مهم این است که وسیله تفاخر یا تکبر او را ببرید یا از بین ببرید.

۱۱- مردم در صورتی به شما احترام می‌گذارند یا از شما فرمان می‌برند که محتاجتان باشند. این اخلاق و روحیه عموم مردم در همه جای دنیاست. تا وقتی برای شما حرمت و عزت قائل می‌شوند که گرسنه باشند و نان‌شان دست شما باشد. حکومت اگر مردم را گرسنه و دست‌به‌دهن نگه ندارد، یا پاچه‌اش را می‌گیرند یا تحویلش نمی‌گیرند.

۱۲- این اصل بسیار مهم را هیچ‌گاه فراموش نکنید که مردم، مشخصاً همه‌ی مردم، دزد و دروغگو و پشت‌هم‌اندازند، مگر آن که خلافش ثابت شود. در حالی که انسان‌های ابله، تصورشان غیر از این است و فکر می‌کنند که اصل بر برائت است، مگر آن که خلافش ثابت شود.

۱۳- این جمله را همیشه سرلوحه‌ی همه‌ی بوق‌ها و شعارها و سخنرانی‌هایتان قرار دهید که: «وقت کم است و ما تا می‌توانیم باید خدمت کنیم.» و خودتان هر لحظه به خاطر داشته باشد که: «فقط دو سال فرصت داریم تا بارمان را برای همه‌ی عمر ببندیم.»

۱۴- حواستان باشد که خیلی‌ها به خاطر تفاوت موجود در بینایی ما، سعی می‌کنند که هر محصولی را به عنوان اثر هنری به ما قالب کنند. مراقب باشید که... فقط و فقط اثری هنری محسوب می‌شود، که با دست قابل لمس باشد.

۱۵- دروغ گفتن هنر است. هنری که از عهده‌ی هر کسی ساخته نیست. و مهم‌ترین اصل در این هنر، داشتن جسارت است. دروغی که با شهامت و قاطعیت و اعتماد به نفس گفته می‌شود، از هر راستی، قابل قبول‌تر و باورپذیرتر است. امتحان کنید! در روز روشن که خورشید وسط آسمان است، مقابل همه‌ی مردم بایستید و محکم و قاطع بگویید که: «الان شب تیره است و این مختصر روشنی هم محصول ستاره‌هاست.» اگر همه‌ی مردم حرفتان را باور نکردند، من اسمم را عوض می‌کنم. چرا مردم باور می‌کنند؟! برای این که هیچ‌کس تصور هم نمی‌کند که با این قاطعیت و محکمی بشود دروغ گفت.

۱۶- شنیده‌ام که بعضی از مردم، گاهی با شگفتی و اعجاب اظهار می‌کنند که: ما این همه حرف‌های مهم را از کجایمان در می‌آوریم؟!
گور پدر مردم! من این حرف و سؤال را گاهی از زبان شما – یعنی دوستان ابله خودم – هم شنیده‌ام! کسی که چنین سؤالی را می‌پرسد، پیداست که هنوز به ارتباط ما با عالم بالا، ایمان نیاورده است.


تاریخ ارسال پست: سه شنبه 1 مهر 1393 ساعت:
برچسب ها : ,,
می پسندم نمی پسندم

نقد گونه ای بر رمان بامداد خمار

از جمله ویژگی داستان‌های عامه‌پسند آن است که مسایلی را مطرح می‌کند که قادر به حل‌کردنشان باشد.

 داستان‌های آگاتاکریستی از جمله اینگونه داستان‌هاست. در ایران فهیمه رحیمی از مهم‌ترین نویسنده‌های عامه‌پسندی است که شخصیت داستان‌هایش را طوری طراحی می‌کند که درنهایت عاقبت‌بخیرشده یا به یک تعبیر قادر به حل مسایلشان باشند.

 رمان بامداد خمار نوشته فتانه حاج‌سیدجوادی نمونه‌ای از داستان‌های عامه‌پسند است. نگارنده به بهانه درگذشت فهیمه رحیمی به بررسی کوتاهی از رمان بامداد خمار می‌پردازد.
***
- «سلام از بنده، فرمایشی بود؟
- من با عصمت‌خانم کار دارم
- اسم شریف سرکار؟
- من... من... دختر آقای بصیرالملک هستم. به عصمت خانم بفرمایید محبوبه»
نام بصیرالملک در تمامی رمان بامداد خمار اثر فتانه حاج‌سیدجوادی حضوری سنگین و تعیین‌کننده دارد تا به آن حد که نه‌تنها قهرمان اصلی داستان – که محبوبه است – بلکه حتی ضدقهرمان – رحیم – نیز از دایره قدرت این نام خلاصی نمی‌یابد.

به بیانی دیگر این «نام» تا به آن حد قدرت دارد که هویت تک‌تک افراد خانواده را از پیش معین می‌کند.

 بامداد خمار، زندگی محبوبه، دختر بصیرالملک از اشراف سرشناس است که به تمامی خواستگاران و ازجمله خواستگاری پسرعموی اشرافی‌اش منصور، جواب رد می‌دهد تا با شاگرد نجاری به نام رحیم ازدواج کند. این کار با مخالفت شدید خانواده و پدرش بصیرالملک روبه‌رو می‌شود اما محبوبه کار خودش را می‌کند. از آن به بعد یعنی بعد از ازدواج محبوبه با رحیم، بصیرالملک ورود محبوبه را به خانه تا مادامی که همسر رحیم است ممنوع می‌کند.

  تفاوت جایگاه اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و... میان محبوبه و رحیم بر روابط آنها سایه‌ای سنگین می‌اندازد و آن را به بحران می‌کشاند.

 این بحران بعد از آنکه محبوبه بچه دومش را سقط می‌کند به اوج می‌رسد تا آنکه سرانجام محبوبه پشیمان از تصمیمی که گرفته در حالی که برای همیشه نازا شده به سوی خانواده خود – بصیرالملک – بازمی‌گردد تا این‌بار به‌عنوان همسر دوم با پسرعمویش منصور ازدواج کند.

 ماجرای عشقی مانند بامداد خمار در ادبیات زیاد وجود دارد. عشق به تعبیر ژولیا کریستوا «سرپیچی از یک ممنوعیت» است که اگر بسط یابد به تمایز منتهی می‌شود. تمایزی که آغاز فضایی نو در زندگی قهرمان داستان خواهد بود، فضایی که تفاوت کیفی با گذشته دارد «برای خلق و به دست‌آوردن یک فضای روانی یا قلمروی درونی، موجودات سخنگو باید از فرهنگ نمایش، از ساختارهای سخت نمادین و از هویت‌های متجانس سرپیچی کنند.»

خروج فرد از تصلب ساختارهای نمادین باعث آن می‌شود که در آغاز، خود را بیگانه و غریب بیابد مانند یک غریبه که به خانه‌ای به‌کلی متفاوت از خانه خود، قدم می‌گذارد و ناگزیر است با زبانی متفاوت از زبان خود سخن بگوید. هنگامی که محبوبه خانه پدری‌اش را ترک می‌کند و قدم به خانه همسرش رحیم می‌گذارد با حس بیگانگی مواجه می‌شود: «من پا به حیاط گذاشتم و مات و مبهوت به درودیوارخیره شدم. تمام این خانه به اندازه حیاط‌خلوت خانه پدری‌ام نیز نمی‌شد... بره آهویی بودم که در دشتی خشک و غریب، تنها و سرگردان مانده و در پشت سرش شکارچی و مقابلش سرزمینی مرموز و ناشناخته گسترده بود.»

سرپیچی بی‌سامانی و کولی‌وار، سرگردانی است. کولی‌بودن بی‌ریشه‌گی است، برای خروج از کولی‌گری باید در جایی مستقر شد و ریشه دواند. این کار البته مستلزم مداومت و پافشاری است، محبوبه که جسورانه به همسری رحیم درمی‌آید می‌خواهد خودش باشد و تنها به احساسات خود پایبند باشد، غافل از آنکه ساختارهایی متصلب و مسن وجود دارند که او را به سادگی آزاد نمی‌گذارند.

 تنش میان تصلب ساختار و آزادی سوژه، قدمتی دیرینه به اندازه عمر آدمی دارد، سوژه آنگاه رهایی می‌یابد که ساختار را در هم بشکند، آیا محبوبه چنین امکانی دارد؟ از طرفی دیگر ساختارها به دلیل قرارداشتن در موقعیتی فرا‌دست سوژه، وارث باورها و هنجارها و ساخت‌های نمادینی هستند که از آن سرمایه به‌عنوان سلاحی بسیار کارساز استفاده می‌کنند و بنابراین امکان مانور بیشتری برای خود فراهم می‌آورند. بصیرالملک، نماینده چنین ساختاری است و بنابراین ابتکار عمل را به دست می‌گیرد، او ورود محبوبه را به خانه ممنوع می‌کند، اما در همان حال با استفاده از امکانات اقتصادی، او را تحت اتوریته خود نگه می‌دارد. بصیرالملک خطاب به رحیم با تحکم می‌گوید: «... خوب گوش‌هایت را باز کن، یک خانه به اسم دخترم می‌کنم که در آن زندگی کنید، با یک دکان نجاری که تو توی آن کاسبی کنی، ماه‌به‌ماه دایه خانم 30تومان کمک خرجی برایش می‌آورد، مهریه‌اش باید دوهزارو500تومان باشد.»

تمایز تنها آن هنگام که توسط سوژه درونی می‌شود امکانات گسست از ساختار را مهیا می‌کند اما اتوریته بصیرالملک دمی محبوبه را تنها نمی‌گذارد.

هویت بصیرالملک همچون باری سنگین بر دوش محبوبه سنگینی می‌کند و مانع از تحرکش می‌شود و فی‌الواقع او را به انقیاد خود در‌می‌آورد.  لویی آلتوسر ساختارگرای مشهور مثالی دارد که رابطه ساختار، هویت از پیش تعیین شده و انقیاد را مطرح می‌کند.

 تز آلتوسر مبتنی بر این مساله است که ایدئولوژی فرد را به‌عنوان سوژه فرا‌می‌خواند یا خطاب می‌کند.

 آلتوسر در مثال خود می‌گوید آدمی را در نظر بگیرید که فردی معمولی است و در خیابان قدم می‌زند، او سرگرم کار خود است و به دیگران کاری ندارد اما ناگهان یک افسر پلیس که به دنبال مجرم فراری است او را مورد خطاب قرار می‌دهد و با صدای بلند فرمان ایست می‌دهد، این فرمان یا خطاب، اگرچه معمولی‌ترین کار هر پلیس است اما فرد عادی با شنیدن این فرمان ناگهان سر برمی‌گرداند و آنگاه ناخودآگاه با خطاب پلیس نام مجرم را بر خود می‌بیند. به نظر آلتوسر جایگاه افراد و هویتشان در جامعه همین‌گونه شکل می‌گیرد و از پیش تعیین می‌شود تا آنان به خیال خودآزادانه انقیاد، مجرم‌بودن یا همان حس خطاکاری را پذیرا شوند «فرد را به‌عنوان سوژه‌ای آزاد خطاب می‌کنند تا آزادانه انقیاد را بپذیرد، تا نشانه‌ها و کنش‌های انقیادش را «به دست خود» به نمایش گذارد، هیچ سوژه‌ای وجود ندارد مگر آن به وسیله‌ و برای انقیاد به وجود آمده باشد. همین است که سوژه‌ها خیال می‌کنند «همه کار را خود انجام می‌دهند.

اینکه سوژه‌ها «همه کار را خود انجام می‌دهند» ریشه در همان خطابی دارد که فرمان مجرم‌بودن یا همان فرمان ایست می‌دهد و سوژه‌ها ناخودآگاه آن را می‌پذیرند.

 نام بصیرالملک به پشتوانه جایگاه نمادینی که در سلسله روابط اجتماعی دارد پیشاپیش هویت افراد و جایگاه آنان را معین می‌کند، دنائت و پستی رحیم از یک طرف و تمایل بازگشت به خانه پدری در محبوبه، سرانجام او را به خانه بصیرالملک برمی‌گرداند. محبوبه سرانجام به نقطه آغاز خود بازمی‌گردد تا «کلیشه» نه‌تنها در انتخاب مضمون عشق بلکه در محتوای داستان و سیر آن نیز انجام بگیرد.

 کلیشه‌ای که بنابر کلیشه‌بودنش فاقد تحقق اتفاق مهمی است، به این سان محبوبه به خانه باز می‌گردد تا مطابق داستان‌های عامه‌پسند خود مساله خود را حل کند و به نقطه آغاز خود بازگردد، تنها با بازگشت محبوبه به خانه است که هیجانات این رمان خواندنی فروکش می‌کند «تا وارد شدم انگار ملکه وارد شده، دایه جانم، دده خانم، حاج علی و حتی کلفت جدید که مادرم گرفته بود، همه به استقبال آمدند.

نادر شهریوری


تاریخ ارسال پست: پنج شنبه 20 شهريور 1393 ساعت:
می پسندم نمی پسندم

نقد گونه ای بر کتاب مغز متفکر جهان تشیع

انتقادهای بهاء الدین خرمشاهی به کتاب مغز متفکرجهان تشیع راجع به امام صادق(ع)

 
گفت و گوی خبر آنلاین با استاد بهاءالدین خرمشاهی در مورد کتاب مغز متفکر جهان تشیع

استاد خرمشاهی درباره کتاب مغز متفکر جهان شیعه گفت: این کتاب، کمتر علمی و تاریخی است و ارزش تحقیقی ندارد. وی هیچ کدام از کتاب های مرحوم منصوری را دارای ارزش استناد و تحقیق نمی داند چرا که به گفته وی، ذبیح الله منصوری در ترجمه کتب، حدود 70 درصد به متن اصلی کتاب اضافه می کرد.
متن کامل این گفت و گو را در ادامه می خوانید:

نظر شما نسبت به کتاب مغز متفکر جهان شیعه، اثر ذبیح الله منصوری چیست؟

شادروان ذبیح الله منصوری، پدیده ای در عالم نشر و فرهنگ 50 سال اخیر ایران بوده است. کتاب هایی که ایشان تألیف یا ترجمه آزاد کرده از سینوهه گرفته تا ملاصدرا و همین کتاب «مغز متفکر جهان شیعه» که در مورد امام صادق(ع) است، غالباً متون اصلی این کتب، بسیار کوتاه تر و متفاوت تر از آن چیزی است که آقای منصوری نوشته است. البته نباید خوشخوانی و مردم پسندی آثار او را انکار کرد. تیراژ کتاب های او و اقبالی که عامه به او دارند، این موضوع را نشان می دهد.
آنچه ایشان راجع به امام صادق(ع) مطرح کرده است، یک مشت مشهورات و شنیده ها بوده و کمتر علمی و تاریخی است. ایشان یک تاریخ نگار بوده که حدود 50 سال قلم می زد و نبض مخاطب دستش آمده بود. به نظر من، این کتاب ارزش تحقیقی ندارد. در واقع هیچ کدام از کتاب های مرحوم منصوری، ارزش استناد و تحقیق ندارد چرا که ایشان در ترجمه کتب، حدود 70 درصد به متن اصلی کتاب اضافه می کرد. پس این کتاب را اگر کسی به عنوان مقدماتی ترین کتاب بخواهد بخواند، اشکالی ندارد اما پس از آن باید به منابع جدی رو بیاورد و از کتاب شناسی ها و امکانات اینترنتی و دیجیتالی و سایت کتابخانه ملی استفاده کند.

استاد! به نظر شما درباره معرفی وجهه علمی امام صادق(ع) آیا اقدامات کافی صورت گرفته است؟

شخصیت امام صادق چندان علمی است که ما را شیعه جعفری می نامند. آثار فراوانی درباره امام ششم ما به زبان های مختلف و کمتر به فارسی نوشته شده است. به نظرم جا دارد که یک مُسند و یک مجموعه احادیث یا دانشنامه یک جلدی با چند صد مدخل برای حضرت ایشان تدوین شود و ما که معمولاً شناخت اعتقادی از ائمه خود داریم نه شناخت علمی، تاریخی و فرهنگی، از آن بهره ببریم. این پیشنهاد من است. با توجه به این که نهادهای فرهنگی زیادی در کشور ما وجود دارد و 11 هزار ناشر داریم، بهتر است چنین دانشنامه ای تدوین شود.

با توجه به این که حضرتعالی از بنیانگذاران و سرویراستاران دایره المعارف تشیع هستید، همکاران شما تاکنون چه منابع فارسی درباره حضرت امام صادق(ع) منتشر کرده اند؟

در دایره المعارف تشیع زندگی نامه هر 12 امام را پشت سر هم و بدون توجه به حروف الفبا آورده ایم. دلیل بی توجهی به حروف الفبا در مورد ائمه معصومین این بود که زندگی همه آنها را در یک جا بیاوریم. مطالب مربوط به ائمه را مرحوم استاد زریاب خویی نوشته است که مورخ بزرگی در روزگار ما بود و سال 73 فوت کرد. این منبع بزرگی است و کتاب شناسی هم دارد.
دایره المعارف تشیع، کتاب دیگری را به نام راه راستان منتشر کرده که مربوط به زندگی 14 معصوم (ع) است. به نظرم تا به امروز چنین تحقیقی درباره 14 معصوم نگاشته نشده است. اثری ارزشمند و بسیار محققانه که همه فهم و مستند و تحقیقی است.
/


تاریخ ارسال پست: چهار شنبه 19 شهريور 1393 ساعت:
برچسب ها : ,
می پسندم نمی پسندم

نقد کتاب دو قرن سکوت

مطالب كتاب «دو قرن سكوت» نوشته زرين كوب تا چه حد صحيح و قابل استناد است؟

هرچند اظهار نظر كامل پيرامون تمامي مطالب كتاب نيازمند نقد و بررسي موردي است ؛ اما اگر به صورت كلي بخواهيم ارزيابي درباره آن داشته باشيم در اين زمينه توجه شما را به مطالب ذيل جلب مي نمائيم :
يكم . پيشينه كتاب دو قرن سكوت :
مرحوم دكتر عبدالحسين زرين كوب، دو قرن سكوت را در سال 1330 براي اولين بار به چاپ رساند. اين اثر كه به بررسي سرگذشت حوادث و اوضاع تاريخي ايران در دو قرن اول اسلام مي پردازد، بر اساس ديدگاه باستانگرائي و برتري ايران قبل از اسلام تاليف شده و از نظر تاريخي، ايراداتي اساسي دارد كه مولف در مقدمه چاپ هاي بعدي كتاب آن گوشزد نموده است و خود اعتراف مي كند كه با توجه به شور جواني اي كه در دوران نگاشتن اين كتاب با او همراه بوده است، در بسياري از مسائل مغرضانه نويسندگي كرده است. لذا در چاپ دوم اين كتاب دكتر عبدالحسين زرين كوب به انجام تصحيحاتي در راستاي صحت بخشيدن هرچه بيشتر به اثرش دست زد. استاد مطهري در خدمات متقابل اسلام و ايران انتقادات جدي و تندي را نسبت به اين كتاب دارد و در آغاز اين كتاب از نوشته ي استاد مطهري نيز ياد شده است. اين كتاب در سال 1384 براي نوزدهمين بار توسط انتشارات سخن به چاپ رسيد.

دوم . فضاي زماني و فكري نويسنده :
نويسنده در زمان و شرايط به تأليف كتاب مذكور مي پردازد كه غربزدگي ، حمله به اسلام و تقديس ايران باستان ، دو پايه سياست فرهنگي عصر پهلوي بود كه توسط روشنفكران سكولار انجام مي‌گرفت. در آن روزگار سرد و سياه و تلخ ، همسو با مذاق قدرت مسلط، صادق هدايت (نيهيليست يهودي تبار، كه جان بر سر نيست انگاري كافكايي گذاشت) كتاب «پروين دختر ساسان» را نوشت. مجتبي مينوي «مازيار» را همراه با نمايشنامه صادق هدايت منتشر كرد و درآن ، از ارتش رهايي بخش اسلام كه رائد و رهنماي آن ، يك ايراني پارسا و آزاده و فرهيخته (سلمان پارسي) بود با عنوان «مشتي مارخواران اهريمن نژاد» ياد كرد.
سعيد نفيسي اعراب مسلمان را «گروه سوسمارخوار و بي خط و دانش» شمرد كه 17 وي همچنين در لزوم تغيير خط اعلام كرد: «... من جدا عقيده ايماني دارم كه يكي از نخستين ضروريات زبان فارسي، اختيار كردن خط ديگري جز خط امروز است...». احمد كسروي ، عضو انجمن آسيايي همايوني لندن (بزرگترين لژ فراماسونري در خاورميانه) بانوشتن كتاب «زبان پاك» به جنگ واژه هاي عربي تبار موجود در زبان فارسي (كه استعمال آنها قرنها در ادبيات كشورمان رواج داشته و در معني ، تابعيت ايراني گرفته اند) رفت و به سره نويسي ، بلكه واژه تراشي هاي بعضا مضحك (نظير جعل واژه شلپ! به جاي شيريني) پرداخت. (ر.ك : زمانه و كارنامه ابراهيم پورداوود ، علي ابوالحسني ،جام جم ) در چنين فضائي عبدالحسين زرين كوب كتاب «دو قرن سكوت» را نوشت و در آن ، هرچه را كه از آن ايران باستان نبود «زشت و پست و نادرست» شمرد!
سوم . اعتراف و جبران اشتباهات :
بسياري از روشنفكران شووينيست مآب عصر رضاخان ، بعضاً با شهامت تمام به اشتباه خويش اعتراف كردند. همان كاري كه عبدالحسين زرين كوب انجام داد ودر پيشگفتاري كه بر چاپ دوم «دو قرن سكوت» نوشت با اعترافي دليرانه ، حق پذيري و پختگي تدريجي خويش را ثابت كرد. گام مهمتر زرين كوب در اين عرصه ، نگارش كتاب گرانسنگ «كارنامه اسلام» بود.
دكتر زرين‌كوب در مقدمه چاپ دوم مي‌نويسد: «در تجديد نظري كه در اين كتاب، براي چاپ تازه‌اي كردم، ... ترتيب و شيوة كتاب اول را بر هم زدم و كاري ديگر پيش گرفتم. از آنچه سخن شناسان و خرده‌گيران، در باب چاپ سابق گفته بودند، هر چه را وارد ديدم به منت پذيرفتم و در آن نظر كردم. در جايي كه سخن از حقيقت جويي است چه ضرورت دارد كه من بيهوده از آنچه سابق به خطا پنداشته‌ام دفاع كنم و عبث لجاج و عناد ناروا ورزم؟ از اين رو، در اين فرصتي كه براي تجديد نظر پيش آمد، قلم برداشتم و در كتاب خويش بر هر چه مشكوك و تاريك و نادرست بود،خط بطلان كشيدم. بسياري از اين موارد مشكوك و تاريك جاهايي بود كه من در آن روزگار گذشته، نمي‌دانم از خامي يا تعصب،نتوانسته‌ بودم به عيب و گناه و شكست ايران به درست اعتراف كنم. در آن روزگاران، چنان روح من از شور و حماسه لبريز بود كه هر چه پاك و حق و مينوي بود از آن ايران مي‌دانستم و هر چه را از آن ايران– ايران باستاني را مي‌گويم- نبود زشت و پست و نادرست مي‌شمردم. در سالهايي كه پس از نشر آن كتاب بر من گذشت و در آن مدت، دمي از كار و انديشه در باب همين دوره از تاريخ ايران، غافل نبودم در اين راي نارواي من، چنانكه شايسته است، خللي افتاد. خطاي اين گمان را كه صاحب نظران از آن غافل نبودند، دريافتم و در اين فرصتي كه براي تجديد نظر در كتاب سابق بدست آمد لازم ديدم كه آن گمان خطاي تعصب آميز را جبران كنم. آخر عهد و پيماني كه من با خوانندة اين كتاب دارم آن نيست كه دانسته يا ندانسته، تاريخ گذشته را به زرق و دروغ و غرور و فريب بيالايم. عهد و پيمان من آن است كه حقيقت را بجويم و آن را از هر چه دروغ و غرور و فريب است جدا كنم. در اين صورت ممكن نبود كه بر آنچه در كتاب خويش نادرست و مشكوك مي‌ديدم از خامي و ستيزه‌رويي خويش،خط بطلان نكشم و خواننده‌اي را كه شايد بر سخن من بيش از حد ضرورت اعتماد مي‌ورزد با خويشتن به گمراهي بكشانم. ... خوانندة جواني كه آن كتاب سابق مرا خوانده بود، در ذهن خويش پرسشهايي مي‌داشت كه من در آنجا، بدانها جوابي نداده بودم. سبب سقوط و شكست سامانيان چه بود؟ ... در هر حال از اين بايت هيچ ادعايي ندارم: ادعا ندارم كه در اين جستجو به حقيقتي رسيده‌ام. ادعا ندارم كه وظيفة مورخي محقق را ادا كرده‌ام. اين متاعم كه تو مي‌بيني و كمتر زينم.»

چهارم . نقد استاد مطهري بر كتاب دو قرن سكوت :
استاد مطهري در كتاب ارزشمند و مستند خدمات متقابل اسلام و ايران مي نويسد : « خواننده عزيز ! از آنچه در بخش سوم اين كتاب خواند هر چند باختصار برگذار شده است يك مطلب كاملا دستگيرش مي شود و آن اينكه عكس‏العمل‏ ايرانيان در برابر اسلام فوق‏العاده نجيبانه و سپاسگزارانه بوده و از يك‏ نوع توافق طبيعي ميان روح اسلامي و كالبد ايراني حكايت مي‏كند . اسلام براي‏ ايران و ايراني در حكم غذاي مطبوعي بوده كه به حلق گرسنه‏اي فرو رود . يا آب گوارايي كه به كام تشنه‏اي ر يخته شود . طبيعت ايراني مخصوصا با شرايط زماني و مكاني و اجتماعي ايران قبل از اسلام اين خوراك مطبوع را به‏ خود جذب كرده و از آن نيرو و حيات گرفته است و نيرو و حيات خود را صرف خدمت به آن كرده است
چنانكه مي‏دانيم از سال 41 هجري تا 132 يعني نزديك يك قرن امويان بر جهان اسلام حكومت راندند . امويان ، اصلي را كه اسلام ميرانده بود ، يعني‏ امتيازات قومي و نژادي ، كم و بيش زنده كردند ، ميان عرب و غير عرب‏ بالخصوص ايراني تبعيض قائل مي‏شدند ، سياستشان سياست نژادي بود امويان حساسيت خاصي عليه ايرانيان داشتند كه با ساير نژادهاي غير عرب‏ مثلا قبطيها ، نداشتند . علت اصلي اين حساسيت تمايل نسبي ايرانيان نسبت‏ به علويين خصوصا شخص علي عليه‏السلام بود ، نقطه حساس سياست اموي جنبه‏ ضد علوي آن است و نظر به اينكه سياست علوي بر اجراء جنبه‏هاي ضد نژادي و ضد طبقاتي اسلام بود و طبعا اجراء اين اصل بر عرب خصوصا قريش كه خود را نژاد برتر مي‏دانست دشوار بود ، امويان از نخوت عربي و قرشي به سود حكومت خويش بر ضد علويان استفاده مي‏كردند
لهذا امويان با هر عنصر طرفدار علويين اعم از عرب يا ايراني يا افريقايي ياهندي مبارزه مي‏كردند ، مظالمي كه آل علي و پيروان عربشان از امويان‏ ديدند از مظالمي كه بر ايرانيان در آن دوره وارد شد بسي بيشتر و جانگدازتر بوده است از سال 132 كه عباسيان روي كار آمدند دفتر سياست ورق خورد . سياست‏ عباسيان تا زمان معتصم كه عنصر ترك روي كار آمد بر مبناي حمايت از ايرانيان و تقويت ايرانيان عليه اعراب بود . صد ساله اول عباسي براي‏ ايرانيان عصر طلايي بوده است . برخي وزراي ايراني مانند برامكه كه از اولاد بوداييان بلخ بودند و فضل بن سهل ذوالرياستين سرخسي ، بعد از خليفه‏ بزرگترين قدرت بشمار مي‏رفتند
ايرانيان در قرن اول حكومت عباسي هر چند در رفاه بودند ، ولي از نظر سياسي جزء قلمرو خلافت اسلامي بودند و حكومت مستقلي نداشتند . اما پس از صد سال يعني از زمان حكومت طاهريان بر خراسان و بالخصوص از زمان‏ صفاريان حكومت مستقل تشكيل دادند
و البته اين حكومتهاي مستقل در عين حال تا پايان خلافت عباسي تحت نفوذ معنوي خلفاي عباسي بودند ، مردم ايران براي مقام خلافت به اعتبار نام‏ جانشيني پيغمبر اكرم نوعي قداست قائل بودند و حكومت هيچ حاكمي را در ايران مادامي كه منشوري از خليفه نمي‏آورد شرعي و قانوني نمي‏دانستند ، تا آنكه در قرن هفتم دستگاه خلافت عباسي برچيده شد و اين جريان خاتمه يافت‏ . پس از برچيده شدن خلافت عباسي ، خلفاي عثماني در غير ايران تا حدي‏ نفوذ معنوي داشتند ، ولي در ايران به علت تشيع اين مردم و غير شرعي‏ دانستن خلافت ، به هيچ وجه نفوذي نداشتند برخي از مستشرقين و در رأس همه آنها سرجان ملكم انگليسي دو قرن اول‏ ايران اسلامي را - يعني از حدود نيمه قرن اول هجري كه ايران فتح شد تا حدود نيمه قرن سوم هجري كه كم و بيش حكومت مستقل در ايران تشكيل گرديد - به اعتبار اينكه در اين دو قرن ايران جزء قلمرو كلي خلافت بوده و از خود حكومت مستقلي نداشته است ، دوره سكوت و سكون و احيانا دوره بردگي‏ ايرانيان ناميده‏اند و نوعي جار و جنجال راه انداخته تا آنجا كه برخي‏ ايرانيان را تحت تأثير فكر خود قرار داده‏اند اگر از ديد امثال سرجان ملكم بنگريم ، يعني توده ايراني را نديده‏ بگيريم و به تحولات فرهنگي و غير فرهنگي ثمربخش بي‏نظير كه در همين دو قرن رخ داد و سخت به حال توده ملت ايران مفيد افتاد توجه نكنيم و تنها طبقه حاكمه را در نظر بگيريم ، حق داريم دوره‏اي را كه ايران جزء قلمرو خلافت بوده دوره سكوت و سكون بشماريم آري اگر تنها طبقه حجاج بن يوسف و ابومسلم خراساني را در نظر بگيريم‏ كه آن يكي صد و بيست هزار نفر را به باد فنا داد و اين يكي ششصد هزار نفر را قتل عام كرد و مانند يك عرب متعصب نژادپرست نوحه سرايي كنيم‏ كه چرا اين ششصد هزار نفر را نيز حجاج كه يك عنصر عربي است به باد فنا نداد ؟ و يا مانند يك متعصب ايراني سوگواري كنيم كه چرا ابومسلم در جاي‏ حجاج ننشست تا آن صد و بيست هزار نفر هم با دست تواناي او قتل‏عام شوند حق داريم كه دو قرن اول را دوره سكون و سكوت از نظر ايران بناميم ، چون‏ با مقايسه با دوره‏هاي ديگر تنها چيزي كه مايه تأسف است اين است كه‏ في‏المثل به جاي ابومسلم‏ها نام حجاج‏ها برده مي‏شود اما اگر توده ملت ايران را ، يعني موزه گرزاده‏ها و كوزه گرزاده‏ها را ، همانهايي كه سيبويه‏ها و ابوعبيده‏ها و ابوحنيفه‏ها و آل نوبختها و بني‏شاكرها و صدها افراد ديگر و خاندان ديگر از ميان آنها برخاستند در نظر بگيريم كه استعدادهاشان شكفت و توانستند در ميدان يك مسابقه آزاد فرهنگي شركت كنند و گوي افتخار را بربايند و براي اولين بار در تاريخ‏ ايران به صورت پيشواي ادبي ، علمي ، مذهبي ، ملل ديگر درآيند و آثاري‏ جاويدان از خود باقي بگذارند و نام خويش و آب خاك خويش را قرين عزت و افتخار و جاويداني سازند ، اين دو قرن ، دو قرن‏ خروش و نشاط و جنبش و نغمه و سخن است در اين دو قرن بود كه ايرانيان با يك ايدئولوژي جهاني و انساني فوق‏ نژادي آشنا شدند ، حقايقش را به عنوان حقايقي آسماني و مافوق زمان و مكان پذيرفتند و زبانش را به عنوان زباني بين‏المللي اسلامي كه به هيچ قوم‏ خاص تعلق ندارد و تنها زبان يك مسلك است از آن خود دانسته و بر زبان‏ قومي و نژادي خويش مقدم شمردند
عجبا ! مي‏گويند ( در طي اين دو قرن زبان ايراني خاموشي گزيده بود و ايراني سخن خويش جز بر زبان شمشير نمي‏گفت ) من حقيقتا معني اين سخن را نمي‏فهمم ! آيا زبان علمي زبان نيست ؟ ! آيا زبان ادبي زبان نيست ؟ آيا شاهكار ادبي سيبويه كه در فن خود همطراز المجسطي بطلميوس و منطق‏ ارسطو در فن خودشان ، به شمار مي‏رود جز در اين دو قرن آفريده شده است ؟ ! آيا ادب الكاتب ابن قتيبه كه آن نيز در فن خود يك شاهكار است محصول‏ اين دو قرن نيست ؟ ! آيا شاهكار ادبي آفريدن مربوط به زبان نيست ؟ خواهند گفت : اينها هر چه هست به زبان عربي است جواب اين است : مگر كسي ايرانيان را مجبور كرده بود كه به زبان عربي شاهكار خلق كنند ؟ اصلامگر ممكن است كسي با زور شاهكار خلق كند ؟ ! آيا اين عيب است بر ايرانيان كه پس از آشنايي با زباني كه اعجاز الهي را در آن يافتند و آن‏ را متعلق به هيچ قومي نمي‏دانستند و آن را زبان يك كتاب مي‏دانستند به آن‏ گرويدند و آن را تقويت كردند و پس از دو سه قرن از آميختن لغات و معاني آن با زبان قديم ايراني زبان شيرين و لطيف امروز فارسي را ساختند ؟ مي‏گويند : زبان اين قوم ( ايرانيان قبل از اسلام ) زبان قومي بود كه‏ از خرد و دانش و فرهنگ و ادب به قدر كفايت بهره داشت ، با اين همه اين‏ قوم كه ( به صد زبان سخن مي‏گفتند ) وقتي با اعراب مسلمان روبرو گشتند ( آيا چه شنيدند كه خاموش شدند ؟ آقاي دكتر زرين كوب كه سؤال بالا را طرح كرده‏اند ، خود بدان پاسخ‏ داده‏اند مي‏گويند : زبان تازي پيش از آن زبان مردم نيمه وحشي محسوب مي‏شد و لطف و ظرافتي نداشت . معهذا وقتي بانك اذان در فضاي ملك ايران پيچيد ، زبان پهلوي در برابر آن فروماند و به خاموشي گراييد . آنچه در اين‏ حادثه زبان ايرانيان را بند آورد سادگي و عظمت ( پيام تازه ) بود و اين‏ پيام تازه ( قرآن ) بود كه سخنوران عرب را از اعجاز بيان و عمق معني‏ خويش به سكوت افكنده بود . پس چه عجيب كه اين پيام شگفت‏انگيز تازه ، در ايران نيز زبان سخنوران را فروبندد و خردها را به حيرت اندازد ؟ حقيقت اين است كه از ايرانيان آنها كه دين را به طيب خاطر خويش‏ پذيرفته بودند شور و شوق بي‏حدي كه در اين دين مسلماني تازه مي‏يافتند چنان‏ آنها را محو و بيخود مي‏ساخت كه به شاعري و سخنگويي وقت خويش به تلف‏ نمي‏آوردند (دو قرن سكوت ص 107 - . 108)
كوچكترين سندي در دست نيست كه خلفا حتي خلفاي اموي مردم ايران را به‏ ترك زبان اصلي خود ( البته زبانهاي اصلي خود ، زيرا در همه ايران يك‏ زبان رائج نبوده ، در هر منطقه‏اي زبان مخصوص بوده است ) مجبور كرده‏ باشند . آنچه در اين زمينه گفته شده است مستند به هيچ سند تاريخي نيست‏ ، و هم و خيال و غرض و مرض است . زيبايي و جاذبه لفظي و معنوي قرآن و تعليمات جهانوطني آن ، دست به دست هم داد كه همه مسلمانان اين تحفه‏ آسماني را با اينهمه لطف از آن خود بدانند و مجذوب زبان قرآن گردند و زبان اصلي خويش را به طاق فراموشي‏ بسپارند منحصر به ايرانيان نبود كه زبان قديم خويش را پس از آشنايي با نغمه آسماني قرآن فراموش كردند ، همه ملل گرونده به اسلام چنين شدند ، و چنانكه مكرر گفته‏ايم اگر كوشش عباسيان كه سياست ضد عرب داشتند نبود ، زبان فارسي امروز كه با زبانهاي قبل از اسلام متفاوت است پديد نمي‏آمد خلفاي عباسي بهترين مشوق اين زبان بودند ، آنها مايل نبودند كه زبان عربي‏ درميان توده ايراني رايج گردد بني‏العباس شعوبيان را كه ضد عرب بودند و در مطاعن و مثالب عرب‏ كتاب تأليف مي‏كردند تأييد و تقويت مي‏نمودند . علان شعوبي كتابي در بديهاي عرب و صفات نكوهيده آنان نوشت در حالي كه كارمند رسمي هارون و مأمون بود و در بيت الحكمة براي آنها كتاب استنساخ مي‏كرد و مزد مي‏گرفت‏ همچنين سهل بن هارون شعوبي كه شديدا ضد عرب بود و عليه عرب كتاب نوشت‏ مدير بيت‏الحكمه هاروني و مأموني بود (ترجمه تاريخ تمدن جرجي زيدان‏ج 3 ص 310 - . 311 ) ، همچنانكه قبلا در فصل مربوط به زبان فارسي گفتيم ، مأمون اول حاكمي است كه شاعري پارسي گوي را فوق‏العاده تشويق كرده است آري آن بود علت خاموشي گزيدن ايرانيان از پارسي گويي ، و اين بود علت‏ رواج ثانوي اين زبان . و البته همچنانكه باز هم گفته‏ايم رواج ثانوي زبان‏ فارسي ، به هيچ وجه جاي تأسف نيست ، بلكه جاي شكر است : هر زباني از خود لطف و زيبايي خاص دارد . زبان فارسي از بركت لطف و زيبايي خود و هم از همت و ايمان ايرانيان پارسي گوي خدمات بسيار ارزنده‏اي به اسلام‏ كرده است ادوارد براون منصفانه خود را از غرضرانيهاي امثال سرجان ملكم بركنار مي‏دارد ، وي مي‏گويد : دو كتاب تاريخ ايران است كه انگليسها بيشتر با آن آشنا و ديني خود را به مقام قداست رساندند در حدي كه مورد احترام فوق‏العاده‏ مذهبي ملل ديگر قرار گرفتند و هنوز هم در كتب اسلامي ، مخصوصا در كتب‏ غير ايراني و غير شيعي نام آنان در هاله‏اي از قدس قرار گرفته است . در اقصي بلاد اسلامي مردم نام آنها را با احترام فراوان مي‏برند . اين دوره از نظر علمي و فرهنگي در رديف اول است و اما از جنبه كسب قداست و احترام‏ مذهبي براي ايرانيان قطعا بي‏رقيب و بي‏نظير است اگر بخواهيم محصول اين دو قرن را روشن كنيم بايد نظري به جامعه ايراني‏ از حدود دهه سوم قرن اول هجري كه ايران به دست مسلمانان فتح شد تا حدود دهه دوم قرن سوم هجري كه طاهريان در خراسان نيمه استقلالي يافتند و بلكه‏ تا حدود دهه ششم قرن سوم كه صفاريان استقلال يافتند بيفكنيم و نتيجه‏گيري‏ كنيم البته از اين نكته نبايد غافل بود كه تازه در عهد صفاريان و سامانيان و غير هم نيز بسياري از دانشمندان ايراني كه استعداد خويش را به ظهور رسانيده‏اند در ايران و حوزه حكومت ايراني نبوده‏اند غالبا در عراق و احيانا در حجاز يا جاي ديگر مي‏زيسته‏اند بگذريم از سلمان فارسي كه افتخار صحبت رسول خدا را كسب كرده و به‏ شرف « منا اهل البيت » نائل آمده است و از نظر مسلمانان شيعه‏ افضل صحابه رسول خدا و اميرالمؤمنين است و از نظر غير شيعه در رديف‏ كبار صحابه است و نام ناميش در ديوار مسجدالنبي مي‏درخشد از اين مرد بزرگ و بزرگوار مي‏گذريم ، ساير ايرانيان نامدار را در نظر مي‏گيريم . و چون طرف سخن ما كساني هستند كه با مقياس احساسات ملي و ايراني با ما سخن مي‏گويند ، ما عجالتا با احساسات شيعي و حتي با احساسات اسلامي خودمان كاري نداريم ، تنها از جنبه افتخارات ملي مطلب‏ را محل بحث قرار مي‏دهيم . مي‏خواهيم اجمالا ببينيم اين دو قرن چه امكاناتي‏ و چه افتخاراتي براي ملت ايران خوارزمي ، همچنين نوبختيان ، ابومعشر بلخي، ابوالطيب سرخسي و غير اينهااز سرداران اسلامي ايراني ، گذشته از سرداراني كه در ايران جنگيده‏اند مانند طاهر ذواليمينين ، بايد موسي بن نصير فاتح اسپانيا را نام برد
آري اين است دو قرني كه آنرا دوره ركود و سكون و سكوت ايران‏ ناميده‏اند. » ( جهت آگاهي و مطالعه بيشتر ر.ك :خدمات متقابل اسلام و ايران ، صص 668-677 )

پنجم . كارنامه اسلام :
روزي كه اسلام وارد ايران شد مورد استقبال باشكوه مردمي قرار گرفت كه از نظام تبعيض و ستم امپراتوري ساساني به تنگ آمده بودند. برخلاف كساني كه مدعي اند ملت ما به دليل ترس از شمشير به اسلام روي آورد ، اين آيين آسماني در اعماق وجود ايراني خسته از ظلم و شيفته عدل جاي خود را پيدا كرد و بر آن اساس تمدن باشكوهي را در هزار سال پيش پايه گذارد كه چهره هاي برجسته و كم نظيري همچون زكرياي رازي ، بوعلي سينا، خواجه نظام الملك و... را به عالم انسانيت تقديم كرد. چهره هايي كه اروپا قرنها خوشه چين درياي علم و فضل آنها بود و از سفره دانش آنها ارتزاق مي كرد و تمدن جديد هم به اعتراف خاورشناسان و امداد آن دستاوردهاست. ايراني اسلام را با جان و دل پذيرفت و به قول استاد مطهري از آن بهره ها برد و متقابلا به پيشبرد و پيشرفت آن در جهان نيز بيشترين كمكها را داد. دكتر عبدالحسين زرين كوب در مقدمه كتاب « كارنامه اسلام » مي نويسد : « كارنامه اسلام يك فصل درخشان تاريخ انسانى است.نه فقط از جهت‏توفيقى كه مسلمين در ايجاد يك فرهنگ تازه جهانى يافته‏اند بلكه نيزبسبب فتوحاتى كه آنها را موفق كرد به ايجاد يك دنياى تازه،وراى شرق‏و غرب:قلمرو اسلام كه در واقع نه شرق بود نه غرب. » ضمن توصيه مطالعه اين كتاب ، در ادامه توجه شما را به بخشي از آن جلب مي نمائيم :
« نگاهي به علم نجوم و رياضيات در اسلام
در رياضيات،نجوم،و فيزيك مسلمين كارهاي قابل توجه داشته‏اند.
رصدخانه‏يي كه مامون ضميمه بيت الحكمه كرد مركزي شد براي مطالعه‏در نجوم و رياضيات.درين رصدخانه مسلمين محاسبات مهم نجومي‏انجام دادند چنانكه طول يك درجه از نصف النهار را با دقتي نزديك به‏محاسبات امروز اندازه گرفتند.تفصيل طرز عمل و محاسبه را ابن خلكان‏در شرح حال محمد بن موسي خوارزمي نقل مي‏كند.ارقام معروف به‏هندي از همين ايام نزد مسلمين متداول شد و ظاهرا ترجمه كتاب‏نجومي سدهانته-معروف به سندهند-از سنسكريت‏به عربي كه بوسيله‏محمد بن ابراهيم فزاري انجام شد و همچنين كارهاي خوارزمي از اسباب‏رواج اين ارقام شد،چنانكه جنب و جوش بازرگاني مسلمين و وسعت‏دامنه تجارت آنها بعدها موجب انتشار استعمال اين نوع ارقام شد دراروپا. (1) در هر حال خوارزمي از مؤسسان جبر نيز-بعنوان يك علم‏مستقل-هست و وي بود كه اولين كتاب را در باب در اروپا معادل فن محاسبه تلقي‏شد چنانكه نام كتاب نيز به شكل Algebra عنوان علم جبر باقي ماند.جبر خوارزمي در قرون وسطي نزد اروپائيان فوق العاده اهميت‏يافت و تا زمان ويت F.viete (متوفي‏1603 ميلادي)مبناي‏مطالعات رياضي اروپائيان بود (2) وي در رياضيات بين طريقه يوناني وهندي تلفيق گونه‏يي انجام داد و سيستم عدد نويسي هندي را بين‏مسلمين رايج كرد.گفته‏اند كه وي بيش از هر دانشمند ديگر قرون‏وسطي در طرز فكر رياضي تاثير گذاشت. (3) ابوالوفاي بوزجاني(متوفي‏388 ق)در بسط علم مثلثات نيز-مثل جبر-كارهاي ارزنده كرد.
Sin مطابقت چنانكه در استخراج جيب زاويه سي درجه طريقه‏يي يافت كه نتيجه آن تاهشت رقم با مقدار واقعي 30 دارد. (4) در اروپا حل مساله جمع زوايا را به كوپرنيك منسوب مي‏دارندو او كه از راه حل ابو الوفا بيخبر بوده است ظاهرا براي حل مساله طريقه‏يي‏پيچيده‏تر از رياضيدان اسلامي يافته است. (5) خيام با آنكه آثارش درقرون وسطي به لاتيني ترجمه نشد تا در بسط رياضيات اروپا مؤثر افتد بهرحال در جبر از بزرگترين علماء قرون وسطي است.وي اول كسي است كه‏به تحقيق منظم علمي در معادلات درجه اول،دوم،و سوم پرداخته است‏و رساله او در جبر برجسته‏ترين آثار علماء قرون وسطي است در جبر.
در هر صورت جبر و مقابله را اولين بار مسلمين وارد نظام علمي كردند،همچنين استعمال جبر در هندسه و بالعكس بوسيله مسلمين انجام يافت‏و اين امر نيز در بسط هندسه تحليلي تاثير بسزائي داشت. (6) خدمات مسلمين به بسط و توسعه رياضيات منحصر به همين حدودنماند.در همان دوره مامون كه مسلمين كتاب بطلميوس و اقليدس وسندهند را (Alcuin) مربي و عالم ترجمه و تحرير مي‏كردند در تمام اروپا رياضيدان مشهوري‏كه وجود داشت عبارت بود از الكوين دربارشارلماني كه نوشته‏هاي او در رياضيات از بعضي اصول مقدماتي تجاوزنمي‏كرد.در تمام قرون وسطي،پيشرفت رياضيات در واقع به نبوغ رياضي مسلمين مديون بود.حتي در نيمه اول قرن پانزدهم ميلادي كه‏مسلمين با مشكلترين مسائل هندسه دست و پنجه نرم مي‏كردند،معادلات درجه سوم جبري را به كمك مقاطع مخروطي حل مي‏كردند،ودر مثلثات كروي تحقيقات ارزنده انجام مي‏دادند،در اروپا تحقيقات‏رياضي از حساب تقويم و طرز بكار بردن چرتكه-كه غالبا در سطح‏حوائج روزانه بود-در نمي‏گذشت (7) در هندسه مسلمين كارهاي‏رياضيدانان يوناني را دنبال كردند،و اصول اقليدس را ترجمه و شرح‏كردند.بعلاوه،علم مثلثات را آنها بوجود آوردند.در واقع همان ترجمه‏اقليدس هم در آن زمان خالي از اهميت نبود چنانكه روميها بدان‏نپرداخته بودند و وقتي براي اولين بار در قرن دهم ميلادي به زبان لاتين‏ترجمه مي‏شد تقريبا سه قرن از ترجمه عربي آن كه بوسيله حجاج بن يوسف-يك رياضيدان عهد هارون الرشيد-انجام شده بود مي‏گذشت.
در نجوم،مطالعات مسلمين مخصوصا ارزنده بود.مطالعات‏بابليها،هندوان،و ايرانيان كه به آنها رسيد از اسباب عمده شد (Albumasar) مي‏خوانده‏اند-مجموعه درپيشرفت آنها:ابو معشر بلخي كه اروپائيها در قرون وسطي وي را به نام زيجاتي داشت كه در آن‏حركات سيارات از روي طريقه هندي و رصد گنگ دز محاسبه شده بود واگر چه اصل آن نمانده است اما آثار ديگر او از خيلي قديم به زبان لاتيني‏ترجمه و مكرر چاپ شده است و اينهمه او را در نجوم در تمام قرون وسطي‏شهرت جهاني بخشيد.با اينهمه،وي رويهمرفته به عنوان يك منجم‏بيشتر اهميت دارد تا بعنوان يك عالم نجوم.از اينها گذشته،تجارب واطلاعات صابئين نيز در پيشرفت نجوم اسلام تاثير بسيار داشت.ثابت‏ابن قره-كه به هندسه و فيزيك علاقه داشت-در تحقيق طول سال‏شمسي و درجه آفتاب مطالعات مهم كرد.بتاني كه نيز از ميراث صابئين‏بهره داشت‏با تاليف زيجي در بسط هيئت و نجوم اسلامي تاثير قابل ملاحظه كرد.وي حركت نقطه اوج آفتاب را كشف كرد و بعضي اقوال‏بطلميوس را درين باب نقد و اصلاح نمود.ملاحظات او درباب خسوف‏در محاسباتي كه دانتورن (Dunthorn) از علماء قرن هجدهم‏اروپا كرد به عنوان يك رهنما يا محرك تلقي شد.نيز وي براي مسائل‏مربوط به مثلثات كروي راه حلهايي يافت كه رجيومانتوس(متوفي‏1476)از آنها استفاده كرد (8) كارهايي را كه مسلمين در نجوم و رياضيات‏انجام داده‏اند نالينو ايتاليائي،كارادوو فرانسوي و چندتن از علماءمعاصر ديگر تا حدي ارزيابي كرده‏اند.احوال و آثار منجمين و رياضيدانهاي‏اسلامي نيز در كتاب رياضيدانان و منجمين عرب تاليف سوتر و تاريخ‏ادبيات عرب تاليف بروكلمان بررسي شده است.اين ميراث علمي عظيم‏مسلمين،هم از حيث وسعت موجب اعجاب است هم از لحاظ دقت. دربين آثار مهم نجومي مسلمين مخصوصا كتب زيج را بايد نام برد كه‏بعضي از آنها شاهكار دقت رياضي است.از سه شاهكار نجومي مسلمين‏درين زمينه به عقيده سارتون يكي صورالكوكب عبد الرحمن صوفي است(متوفي‏376)ديگر زيج ابن يونس(متوفي‏399)است كه شايدبزرگترين منجمين اسلام باشد و چون وي آن را به نام الحاكم بامر الله‏خليفه فاطمي مصر ساخت زيج‏حاكمي خوانده مي‏شود.سومين شاهكارنجومي عبارتست از زيج‏الغ‏بيگ كه با همكاري امثال قاضي زاده رومي‏و غياث الدين جمشيد كاشاني تدوين شد اما قتل الغ‏بيگ مطالعات جدي‏مربوط به نجوم را در شرق در واقع پايان داد.از جمله اقدامات علمي‏مسلمين در امور مربوط به رياضي و نجوم اصلاح تقويم بود.در عهدجلال الدوله ملكشاه سلجوقي كه گويند عمر خيام هم با منجمين ديگردرين اصلاح همكاري داشت و تقويم جلالي كه بدينگونه بوجود آمداز بعضي تقويمهاي مشابه كه در اروپا بوجود آمد دقيقتر بود و شايد عملي‏تر.
علماء اسلامي مكرر از هيئت‏بطلميوس و اقوال يونانيان انتقاد كردند و هر چند ايرادهايي كه بر آن گرفتند بكلي موجب دگرگون‏كردن دنياي بطلميوسي نشد اما زمينه را براي اصلاحات گاليله،كپلر،و كوپرنيك آماده ساخت.حتي مساله حركت زمين،كه بعضي از يونانيهاهم متعرض آن شدند نزد مسلمين مطرح شد.چنانكه ابو سعيد سجزي-كه‏تا اواخر قرن چهارم مي‏زيست-اسطرلابي ساخت مبتني بر فرض حركت‏زمين و سكون افلاك.آيا سجزي واقعا به حركت زمين معتقد بود يا اين‏اعتقاد را فرضي قرار داده بود براي عمل اسطرلاب خويش؟درست‏معلوم نيست اما بيروني كه از اين اسطرلاب سجزي صحبت كرده است‏اين فرض را-بر خلاف حكمائي امثال رازي و ابن سينا كه در بطلان‏آن شك نداشته‏اند-ممكن مي‏دانسته است هر چند اثباتش را مشكل‏مي‏يافته (9) در بين كساني كه هيئت‏بطلميوس را انتقاد كرده‏اند نام‏خواجه نصير الدين طوسي را نيز مخصوصا بايد ذكر كرد.اين وزير معروف‏و عالم بزرگ و جامع شيعه نه فقط مؤسس واقعي رصدخانه عظيم مراغه‏و زيج‏ايلخاني بود بلكه آشنايي علماء اسلام را با تحقيقات چينيهانيز فراهم آورد. بعلاوه،وي ظاهرا در مدت اقامت در الموت (10) نيز به‏كار رصد و نجوم اشتغال داشت و در آن امر مهارت تمام بدست آورده بود.
خواجه نصير طوسي قطع نظر از تحرير اقليدس و مطالعات راجع به مثلثات-كه آن را از گرو نجوم بيرون آورد و مستقل ساخت-در كتاب تذكره،هيئت‏بطلميوسي را بشدت انتقاد نمود و خود نظريات بديعي پيشنهادنمود.اثبات و طرح عيوب سيستم بطلميوس به ضرورت اظهار طرح تازه‏يي‏كه بعدها بوسيله كوپرنيك عرضه شد كمك كرد (11) آيا ممكن است‏بعضي از آراء او درين باب از طريق بيزانس به كوپرنيك رسيده باشد؟
بعضي اين احتمال را بعيد نمي‏دانند و براي آن قرايني نيز يافته‏اند.
در بين مساعي مسلمين در بسط رياضيات كشف ترتيب كسوراعشاري را بايد ياد كرد و روشهاي تقريبي كه توسط غياث الدين جمشيد كاشاني صورت يافت.در هندسه بعضي مسائل كه براي قدما لا ينحل‏مانده بود نزد ابن هيثم و ابو سهل كوهي و امثال آنها راه حلهايي يافت.
مساله امتحان كردن محاسبات از طريق طرح نه نه و قاعده موسوم به‏خطاين منسوب به مسلمين است.محاسبات اعداد بزرگ نجومي با حداقل‏اشتباهات حاكي است از تبحير آنها در علم اعداد.بعلاوه،مسلمين درساختن آلات نجومي،تكميل اسطرلاب،و ماشينهاي محاسبه جهت تنظيم‏زيجها كارهاي ارزنده انجام دادند.
ازين تحقيقات و مطالعات در فيزيك و مكانيك هم نتايج نيكو وجالب بدست آمد.ابو معشر بلخي در كتاب المدخل الكبير كه راجع به‏نجوم است-و در 1130 بوسيله يوهانس هيسپالنسيس به لاتيني‏ترجمه شده-تاثير ماه را در مساله جزر و مد بررسي كرد و اروپا ظاهرادر قرون وسطي قوانين راجع به جزر و مد را از كتاب وي آموخت. (12) در فسطاط مصر يك دانشمند رياضي به نام فرغاني،در روزگارمتوكل توانست ميله‏يي مخصوص تعبيه كند براي اندازه‏گيري ارتفاع‏آب نيل در (Optics) در اروپا هنگام فيضان.كارهاي يعقوب كندي و مخصوصا ابن هيثم‏بصري در مسائل مربوط به علم مناظر تاثيرگذاشت چنانكه،هم راجربيكن به آثار ابن هيثم مديون شد و هم كپلر. (13) ابن هيثم بزرگترين فيزيك‏دان مسلمين بود و يكي از بزرگترين محققان‏علم مناظر در تمام ادوار (14) در واقع تحقيقات ابن هيثم درباره نور وقواعد انكسار و انعكاس آن منشا كشفيات بعدي شد،بطوريكه مي‏توان‏گفت اگر ابن هيثم نبود راجربيكن بوجود نمي‏آمد و خود راجربيكن در يك‏كتاب خويش مكرر از ابن هيثم نام مي‏برد و از سخنان او نقل مي‏كندچنانكه كپلر نيز ازين دانشمند (Alhasen) مي‏خوانده‏اند و او را بعضي‏محققان از حيث مسلمان نام مي‏برد.ابن هيثم را اروپائيهابسبب نامش الحسن مي‏توان گفت كه وي بهر حال بهترين تجسم روح تجربي بود در تمام قرون وسطي (16) بيروني‏در باب وزن مخصوص اجسام تحقيقات علمي كرد و وزن مخصوص‏شانزده جسم را با چنان دقتي تعيين نمود كه تقريبا با علم امروز موافق‏است.مطالعات ابوالفتح خازني صاحب ميزان الحكمه در باب تعادل‏مايعات اهميت علمي داشت و وي هم در باب وزن مخصوص‏اجسام و آلياژها تحقيقات و محاسبات درست كرد.مطالعات خازني البته‏محدود به انواع ترازو نيست.در باب وزن،مركز ثقل و مسائل مربوط به‏آنها نيز بحث فيزيكي و رياضي دارد.در هر حال راجع به انواع ترازوتحقيقات بسيار بوسيله مسلمين انجام يافته است و خاصه در باب ترازوي‏رومي-قراسطون.بعضي مكانيسينهاي مسلمان،حتي در عهد جنگهاي‏صليبي،براي پادشاهان فرنگ نيز پاره‏يي تعبيه‏ها درست مي‏كرده‏اند (17) رويهمرفته در مكانيك-علم حيل و جراثقال-تحقيقات مسلمين خالي‏از اهميت نبود-خاصه از لحاظ نظري.از مرده ريگ يونانيان (Heron d,Alexandrie) را قسطابن لوقا ترجمه كردبه امر المستعين بالله خليفه عباسي. رساله‏هرون اسكندراني از كارهائي كه خود مسلمانان درين‏رشته انجام دادند رساله احمد خوارزمي بود-از بني موسي.درين رساله،خوارزمي توضيحات علمي جالبي درباب بعضي مسائل مربوط به‏هيدروليك داده بود.يك اثر جالب ديگر مسلمين درين باره عبارتست ازرساله بديع الزمان جزري كه مؤلف آن را در سال 602 هجري به فرمان‏قرا ارسلان امير ديار بكر تاليف،كرده است و قسمت عمده اسباب وتعبيه‏هايي كه وي در آن شرح مي‏دهد اختراع خود او بوده است.
وقتي تاريخ تكنولوژي جديد بررسي شود سهم مسلمين در تحول آن‏بي‏شك قابل توجه است. 13
پي‏نوشتها:
Sarton, Introduction, I/585 1.
2. مصاحب،خيام بعنوان عالم جبر/103
Sarton, Introduction, I/563-4 3.
4. خيام بعنوان عالم جبر/104
Carra de Vaux, in Legacy of Islam/390 5.
6. مصاحب،خيام بعنوان عالم جبر/109
7. سارتون،سرگذشت علم،ترجمه احمد بيرشك/205
Nallino, EI(2),Vol.I/1138 8.
9. تقي زاده،تاريخ علوم در اسلام/99
10. Aydin Sayili, in Ankara uniuersitesi dil ue Tarib-Gografya FakultesiDergisi,Cilt XIV, Sayi 1-2/2-3
11. تقي زاده،تاريخ علوم در اسلام/97
Millas, J.M. EI(2), Vol.I/143-4 12.
Legacy of Islam/334 13.
Sarton, Introduction I/271 14.
15. مصاحب،خيام بعنوان عالم جبر/106
Sarton Introduction, I/694 16.


تاریخ ارسال پست: شنبه 15 شهريور 1393 ساعت:
می پسندم نمی پسندم

معرفی کتاب سبزتر از بهار

سبزتر از بهار(روایتی داستانی از زندگی امام هشتم)

 

این مجموعه در سه بخش زندگینامه، سال شمار زندگی و چهل سخن که شامل احادیث این امام معصوم می باشد تدوین شده است که در آن ابتدا زندگی امام مهربانی را به شیوایی بیان نموده و سپس در بخشی کوتاه،احادیثی چند از این امام همام را در زمینه های گوناگون بیان کرده است.

شکوه قاسم نیا،مؤلف کتاب تلاش کرده است با روایتی روان و شیرین،زندگی آفتاب هشتم را تبیین کرده و رازهای محبوبیت و شکوه آسمانی ایشان را روشن سازد به گونه ای که توان برقراری ارتباط با مخاطبین نوجوان و جوانان زیر 18 سال فراهم آید..

صبح بود یا غروب ...
سه شنبه بود یا پنج شنبه ...
ماه ذیقعده بود یا ربیع الثانی...
سال 148 هجری قمری بود یا ...
اما شهر، شهر مدینه بود که کبوتری به بزرگی تمام آرزوها، در آسمانی آبی بیکران به پرواز درآمد. بال هایی به درخشندگی خورشید داشت و چشم هایش همچون دو قطعه الماس برق می زند.
از کجا آمده بود؟ نا معلوم! لانه ای درزمین نداشت و دل به سبزی هیچ درختی نبسته بود. هشت بار آسمان مدینه را چرخید وهشت بار خواب به خواب رفتگان را برهم زد تا سرانجام بر بام خانه ای نشست که در آن کودکی متولد شد که دست هایش سجده گاه زمین را می جست و نگاهش رو به کعبه در پرواز بود.
بخشهایی از این کتاب است.


تاریخ ارسال پست: پنج شنبه 13 شهريور 1393 ساعت:
می پسندم نمی پسندم

معرفی مجموعه کتاب های نیکولا کوچولو

نیکولا کوچولو (به فرانسوی: Le Petit Nicolas)‏ نام چندیدن کتاب کودکانه فرانسوی است. ایده این کتاب ها شرح حال یک کودک ایده آل در دهه ۵۰ میلادی فرانسه می باشد. اولین سری از کتاب های نیکلا کوچولو به تاریخ ۲۹ مارچ ۱۹۵۹ باز می گردد که توسط آقای رنه گوسینی به رشته تحریر درآمد و تصویرگری آن بر عهده آقای ژان سمپه که هر دو فرانسوی هستند، بود. همکاری این دو تن باعث شد که آثارشان با نام سمپه گوسینی نیز شناخته شود.  داستان هر کتاب توسط اول شخص و قهرمان داستان، یعنی نیکولا کوچولو نقل می شود. اتفاقاتی عجیب و خنده دار این کتاب باعث شد تا عنوان کتابی برای

کودکان هفت ساله تا پیرمردان هفتاد ساله در پشت جلد آن نقش بندد.

                              


تاریخ ارسال پست: پنج شنبه 13 شهريور 1393 ساعت:
می پسندم نمی پسندم

بابا برفی

نام کتاب :  بابا برفی                                      

نویسنده : جبار باغچه بان

تصویرگر: آلن بایاش

قیمت : ۷۵۰۰ریال

چاپ اول :١٣٤٩

چاپ  چهاردهم: ١٣٨۶

موضوع و تعداد صفحات: داستان -۲۲صفحه

انتشارات: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

گروه سنی :  در شناسنامه کتاب آمده ب و ج؛ ولی برای رده سنی الف (4-6 سال) هم مناسب است.

 


داستان فضای زمستانی روزهای کودکی ام در  آذربایجان را در ذهن من تداعی کرد که زمستانهایی سرد و پربرف داشت. در آن زمستان سرد چند دختر و پسر راه می افتند تا بروند دیدن پدربزرگ که در حیاط مدرسه سکونت دارد (منظور می تواند بابای پیر مدرسه باشد که بچه ها پدربزرگ می نامندش) بچه ها بعد دیدار پدربزرگ از او اجازه می گیرند در حیاط بزرگ مدرسه برف بازی کنند و بعد با همدیگر یک آدم برفی درست می کنند شبیه پدربزرگ و دورش حلقه می زنند و آواز می خوانند که :" بابا برفی، بابا برفی چه کم حرفی چه کم حرفی ". پدربزرگ ، بابابرفی بچه ها را می بیند و می گوید که حالا که از سرما نترسیدید و اینو درست کردید کاری هم برایش بتراشید . بابا برفی که نمی تونه بیکار باشه. من همه کاری می توانم بکنم...شب بچه ها خواب می بینند که بابا برفی برای مردم نان می پزد و خودش از آتش تنور کوچک و کوچکتر می شود...صبح نگران و ناراحت به حیاط مدرسه می دوند بابا برفی آب شده اما پدربزرگ همچنان خندان به آنها خوشامد می گوید...هیچ آفتاب و آتشی نمی تواند پدربزرگ را آب کند...تازه با رفتن او هم٬ بچه ها با یادآوری کارها و خاطراتش احساس خواهند کرد که او همیشه زنده است....بچه ها آواز می خونند: "سرت رفت و کلاهت موند، بابا برفی بابا برفی/ دلت شد آب و آهت موند؛ بابا برفی بابا برفی/ دو چشم ما به راهت موند، بابا برفی بابا برفی".....

تصاویر داستان توسط آلن بایاش فرانسوی ترسیم شده. آلن بایاش تصویر گر و نویسنده کتاب کودک هست و بیش از چهل سال است که با ایران و فرهنگ ایرانی آشناست و سالها در ایران زندگی کرده و چهار دهه هست که با کانون پرورش فکری کودکان همکاری می کند. تصاویر کتاب جذاب بوده و ارتباط خوبی با تخیلات و تصورات کودک برقرار می کند فقط یک ایراد جزیی است و آن اینکه در داستان مطرح می شود که چند دختر و پسر می روند دیدن پدربزرگ ( و اسامی بچه ها هم آمده) اما در نقاشیها و تصاویر تقریباً هیچ دختری دیده نمی شود و این برای پسرک 5 ساله من مورد سوال بود که پس دخترها کو؟؟؟ (شاید در نقاشی های  چهار دهه پیش بوده و در چاپهای بعدی حذف شده...نمی دانم ...چاپ های قدیمی کتاب را ندیده ام...)

نکته جالب توجه برای خودم بعد از خوندن این کتاب این بود که متوجه شدم که اگر ثمین باغچه بان  در رنگین کمونی که به پدرش تقدیم کرده ؛ بیان می کند که  اولین شعرها و سرودها و اولین نقاشی ها را از پدر آموخته ...یعنی چه...آنجا که در قصه رنگین کمون تصویر آدم برفی را می بینیم در حال دراوردن نان از تنور و می شنویم "این آدم برفی/ جلوی تنور/ بس که نون پخته/ آتیش گرفته....


تاریخ ارسال پست: یک شنبه 9 شهريور 1393 ساعت:
برچسب ها : ,
می پسندم نمی پسندم

شازده کوچولو

حلیل فلسفی داستان شازده کوچولو

خلاصه داستان شازده کوچولو(آنتوان دو سنت اگزوپري): هوانوردي که به ناچار هواپيماي خود را در صحراي افريقا فرود آورده، با بسربچه يا همان شازده کوچولو که از سياره اي کوچک به آنجا آمده آشنا مي شود. شازده  کوچولو به نقل ماجراهايي که در سفر فضايي خود از سر گذرانده مي پردازد. او طي سفر خود مي خواهد بداند در زندگي چه چيز اهميتي بيش از چيزهاي ديگر دارد.

الگوهايي براي گفتگوي فلسفي
اثر جاودان سنت اگزوپري با عنوان شازده کوچولو، داستان عميقي است که کودکان را وارد گفتگو و بحث فلسفي مي سازد. تجربه هاي شخصي نويسنده اين اثر به عنوان خلباني که خود زماني هواپيمايش ناچاراً در آنجا فرود آمده و گرفتار شده، احساس باورپذيري خاصي را به مخاطب اين داستان مي دهد. هرجا که زندگي با امري خيالي آميخته مي گردد، جذابيت و روح خاصي را به همراه دارد و اين موضوع در هيچ کجا مشهودتر از توصيف هاي سنت اگزوپري از خودش و همچنين موقعيت قهرمان داستانش وجود ندارد. شخصيت او در داستان، هم باورپذير است هم در عين حال ما را با موقعيت هايي خيالي و داستاني مواجه مي گرداند. دست و پنجه نرم کردن اين خلبان با محيط خشک اطرافش توأم با ستايش او از زيبايي طبيعي، حکايت از تجربه مستقيمي دارد که اگزوپري آن را به نحو دقيقي ترسيم مي کند. حضور امري فراطبيعي در زندگي واقعي به کودکان زمينه اي مي دهد تا به چيزي بيانديشند که فراتر از امر معمول است.
هنگامي که ما خود را با سفرها و دشواري هايي که شازده کوچولو از سر گذرانده همراه مي کنيم با بسياري از مفاهيمي همچون "قدرت"، "بي ثباتي"، "عشق" و"تنهايي" نيز مواجه مي شويم. به عنوان مثال اين داستان ما را به تأمل در مورد تلقي هاي متضاد از مفهوم مالکيت وا مي دارد. برخلاف شازده کوچولو که "دارايي" برايش متکي بر تعهد و وفاداري است،  از نظر آن مرد تاجر "داشتن" معنايي مال اندوزانه دارد. همچنين شازده  کوچولو ضمن مراودات خود با ديگران در زمينه برخي موضوع ها مثل دوستي به برخي مسائل اهميت مي دهد و برخي ويژگي ها را طرد مي کند. هنگامي که ما نيز از ديد معصومانه و همين طور انتقادي شازده کوچولو مي نگريم، ما هم انگيزه مي يابيم به تأمل و پرسش پيرامون پيش فرض ها و عقايد خود بپردازيم.
يکي از عميق ترين مسائلي که در کتاب شازده کوچولو مطرح مي شود، مواجهه او با تعداد بيشماري گل سرخ روييده بر روي زمين است. او در برخورد با آنها آه مي کشد و در ابتدا خود را بد بخت احساس مي کند، چرا که گلش در سياره او گفته بود که بي همتاست، اما حالا هزاران گل مشابه او را بر روي کره زمين مي بيند. در واقع در اين قسمت داستان، شازده کوچولو و بالطبع مخاطبان او با پرسشي بي اندازه مهم مواجه مي شوند. اين پرسش که گل مورد علاقه او چه تمايزي با اين همه گل هايي دارد که در ظاهر تفاوتي با گل او ندارند؟ و اصلاً چه دليلي هست که گل خود را بيش از آن گل ها دوست بدارد؟ اگرچه پس از اين اتفاق شازده کوچولو به کمک روباه از اين هراس و ترديد نجات مي يابد و پي مي برد که "آنچه اصل است از نظرها پنهان است"، اما اين قسمت داستان مي تواند زمينه گفتگوهاي زيادي را براي مخاطبان به وجود آورد که همگي کنکاشي است بر سر معني دوست داشتن و عشق، به ويژه پرداختن به آن مفهومي که شازده کوچولو از روباه ياد مي گيرد يعني "اهلي کردن".       
پرسش هايي که شازده کوچولو مطرح مي کند باعث مي شود کودکان مخاطب او نيز به احتمال زياد خود را در موقعيتي مشابه موقعيت او قرار دهند. در مقابل، پاسخ هايي که دريافت مي کند جواب هايي است که بزرگسالان يا "آدم بزرگ ها" پيش روي او مي نهند. گرچه ممکن است آن شخصيت ها به نظر غير منطقي برسند، اما پاسخ هايي که شازده کوچولو از آنها دريافت مي کند، بازتاب دهنده روال جهان واقعي است. جمله "آن کاري را که من مي گويم انجام بده چون من پادشاهم" تفاوت چنداني با "چون من پدر، مادر يا معلم تو هستم" ندارد. به علاوه که شازده کوچولو خود گفته " هرگز در زندگي از سؤالي که يک بار پرسيده دست بردار نبوده است". شازده کوچولو براي کودکان نمونه همان شخصيت آنهاست که تا پاسخ پرسشي را نيابند از پرسيدن دست نمي کشند و پس از دريافت پاسخ به بررسي آن مي پردازند. روند ارزيابي ها و منظر انتقادي اين کتاب به ويژه در برابر "آدم بزرگ ها" نه تنها سنگ بنايي براي به دنبال آوردن رشته اي از پرسش ها مي شود، بلکه همچنين تأمل فلسفي را براي بچه ها ممکن مي سازد. اين اثر شگفت انگيز مي تواند به عنوان منبعي غني مورد استفاده افرادي قرار گيرد که درگير پرورش پژوهشگري ها و کنکاش هاي جمعي بر سر کلاس هاي ابتدايي هستند.

چند پرسش  براي بحث فلسفي:
قسمت ابتدايي: توصيف هاي نويسنده از خود و توصيف او از گرفتار شدن هواپيمايش و آشنايي با شازده کوچولو:
1- آيا همه آنچه براي قهرمان داستان اتفاق افتاده در واقعيت هم براي نگارنده رخ داده است؟
2- تفاوت بين چيز خيالي با واقعي چيست؟
3- آيا مي توانيد فکر کنيد داستاني که خوانديد تماماً واقعي باشد؟
- خلبان اشاره مي کند که "وقتي براي آنها(آدم بزرگ ها) از يک دوست جديد حرف مي زني آنها هرگز از چيز با اهميتي سؤال نمي کنند". آنها هرگز نمي پرسند: صداي او چه جوريه؟، کدام بازي را خوب بلده؟، آيا پروانه جمع مي کنه يا نه؟. آنها هميشه مي پرسند: او چند سالشه؟، چندتا برادر داره؟، وزنش چقدره؟، پدرش چقدر پول در مياره؟
4- يک دوست را چگونه توصيف مي کنيد؟   
- خلبان مي گويد آدم بزرگ ها هنگامي باور خواهند کرد که شازده کوچولويي از يک سياره ديگر آمده که به آنها بگويي مثلاً او از سياره 612 B- آمده. "اگر دليلت براي وجود او اين باشه که او شاد بود يا مي خنديد، به دنبال يک گوسفند مي گشت، آنها باور نخواهند کرد".
5- چه دليلي داريم که بگوييم شازده کوچولو حقيقتاً وجود داشته؟
- خلبان مي گويد"اگر سعي کنم که اون رو توصيف کنم، ديگه اون رو از ياد نخواهم برد"
6- آيا توصيف کردن شخصي به شما کمک خواهد کرد که او را هيچ وقت فراموش نکنيد؟
7- چه راه ديگري براي به خاطر سپردن ديگران وجود دارد؟( مي توان به نقاشي کشيدن آنها اشاره کرد)  
- اگر خلبان هواپيماي خود را تعمير نمي کرد، ممکن بود بميرد. اما شازده کوچولو فکر مي کرد که نزاع بين گوسفندها و گل ها امر جدي تري است.
8- کدام يک از اين موضوع ها مهمترند؟ چرا؟
- خلبان وسايل خود را رها کرد و به دلداري دادن به شازده کوچولو پرداخت. او مي انديشيد توجه به دوستش مهمتر از زندگي خودش است.
9- اگر شما جاي خلبان بوديد به تعمير هواپيماي خود مي پرداختيد يا به دوست خود توجه مي کرديد؟
10- آيا هميشه توجه به مشکلات دوستان مهمتر از مسائل خود ماست؟
11- چه مواقعي بايد توجه به مشکل دوست خود را به کار خود ترجيح دهيم؟
قسمت مياني: شازده کوچولو به توصيف سفر خود مي پردازد:
12- آيا آن گل سرخ واقعاً شازده کوچولو را دوست داشت؟
13- چرا شازده کوچولو سياره و گل خود را ترک کرد؟ آيا کار او درست بود؟
- پادشاهي که در داستان، شازده کوچولو با او رو به رو مي شود بدون داشتن فرمانبري، فرمانروايي مي کرد و خودپسندي که در به در به دنبال کسي بود که او را تحسين کند.
14- اگر پادشاه درون داستان هيچ فرمانبري نداشته باشد، آيا مي توان او را صاحب قدرت خواند؟
15-  چرا آن مرد مغرور در داستان خواهان ستايش بود؟
16– آيا او شايسته ستايش بود؟
17– ستايش کردن به چه معناست؟
18- آيا با آن مرد تاجر که مي گفت مالک آن ستاره هاست چون آنها را زودتر ديده موافقيد؟
19- چرا شازده کوچولو از مرد فانوس افروز بدش نمي آمد و در دل خواست که با او دوست شود؟
قسمت انتهايي: شازده کوچولو به کمک دوستي با روباه براي  بسياري از پرسش هايش جواب مي يابد و رفتن مي انديشد.
20- تفاوت گل شازده کوچولو با آن گل هاي ديگر چيست؟  
21- آيا براي شناختن و فهميدن افراد بايد آنها را دوست داشت؟    


تاریخ ارسال پست: پنج شنبه 6 شهريور 1393 ساعت:
می پسندم نمی پسندم

ليست صفحات

تعداد صفحات : 3
صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد